1401/08/16
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/باب مفاهیم/فصل اوّل: مفهوم شرط/جهت اوّل
طریق دوّم: تقیید اطلاق مفهوم هر یک از جملات شرطیّه بواسطهی منطوق جمله دیگر.
توضیح: مفهوم اذا خفی الاذان فقصّر، عدم وجوب قصر هنگام عدم خفاء اذان است. این مفهوم، اطلاق دارد. شامل خفاء جدران و عدم خفاء جدران میشود. این مفهوم را بواسطهی منطوق جمله شرطیّه دیگر (اذا خفیت الجدران فقصّر) قید میزنیم.
به اینصورت: در صورت عدم خفاء اذان، قصر واجب نیست مگر خفاء جدران در بین باشد. و هکذا مفهوم اذا خفیت الجدران فقصّر که با منطوق جمله شرطیّه دیگر (اذا خفی الاذان فقصّر) قید میخورد.
اشکال از طرف محقّق نائینی:
صغری: رفع ید از اطلاق مفهوم با ابقاء منطوق علی حاله، تفکیک لازم از ملزوم است. (از طرفی مفهوم، لازم عقلی برای منطوق به نحو لزوم بیّن بالمعنی الاخصّ است. پس منطوق، ملزوم و علّت و مفهوم، لازم و معلول است. از طرفی دیگر اگر اطلاق مفهوم باقی باشد، مفهوم باقی مانده است و اگر اطلاق مفهوم ساقط شود، مفهوم ساقط شده است. بنابراین، رفع ید از اطلاق مفهوم بدون تصرّف در منطوق جملهی شرطیّه، رفع ید از لازم با حفظ ملزوم است. و این، تفکیک لازم از ملزوم است).
کبری: تفکیک لازم از ملزوم، باطل است (بالضرورة).
نتیجه: رفع ید از اطلاق مفهوم با ابقاء منطوق علی حاله، باطل است.[1]
اشکال دوّم از طرف محقّق صدر:
صغری: شرط تقیید اطلاق مفهوم هر یک از جملات شرطیّه بواسطهی منطوق جمله دیگر، وجود نسبت عموم و خصوص مطلق بین مفهوم و منطوق است. (اگر مفهوم جمله شرطیّه، عامّ و منطوق جمله شرطیّه دیگر، خاصّ باشد، مفهوم بواسطه منطوق تخصیص میخورد).
کبری: وجود نسبت عموم و خصوص مطلق یبن مفهوم و منطوق، منتفی است.
توضیح: نسبت بین منطوق هر یک از جملات شرطیّه و مفهوم جمله دیگر، نسبت عموم و خصوص من وجه است (چون همانطوریکه مفهوم اطلاق دارد، منطوق نیز اطلاق دارد. مثلاً منطوق جملهی اذا خفی الاذان فقصّر این است که اگر خفاء اذان شد، قصر واجب است مطلقا. اعمّ از اینکه خفاء جدران باشد یا نباشد. و منطوق جملهی اذا خفیت الجدران فقصّر این است که اگر خفاء جدران شد، قصر واجب است مطلقا. اعمّ از اینکه خفاء اذان باشد یا نباشد). و در نسبت عموم و خصوص من وجه سه مادّه وجود دارد.
مادّه اجتماع: حالت وجود احد شرطین بدون شرط دیگر (مثلاً خفاء اذان باشد بدون خفاء جدران و یا خفاء جدران باشد بدون خفاء اذان). در این مادّه، منطوق با مفهوم یکدیگر تعارض میکنند. منطوق، حکم به وجوب قصر و مفهوم، حکم به عدم وجوب قصر میکند.
مادّه افتراق اوّل (منطوق باشد و مفهوم نباشد): حالت وجود شرطین معاً (مثلاً خفاء اذان و خفاء جدران معاً باشد). در این حالت، منحصراً منطوق حکم به وجوب قصر میکند و مفهوم شامل این حالت نمیشود.
مادّه افتراق دوّم (مفهوم باشد و منطوق نباشد): حالت عدم شرطین معاً (مثلاً خفاء اذان در بین نیست و خفاء جدران نیز در بین نیست). در این حالت، منحصراً مفهوم حکم به عدم وجوب قصر میکند و منطوق شامل این حالت نمیشود.
نتیجه: شرط تقیید اطلاق مفهوم هر یک از جملات شرطیّه بواسطهی منطوق جمله دیگر، منتفی است. و با انتفاء شرط تقیید، تقیید نیز منتفی خواهد. و با همین بیان، نقض در کلام محقّق خوئی در تعلیقهی بر اجود ج۱ ص۴۲۵ ظاهر میشود.[2]
آدرس جلسه بعد:
فوائد الاصول ج۱ ص۴۸۶: الامر الثالث: لو تعدّد الشرط علی وجه............الامر الرّابع.[3]