1401/08/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/باب مفاهیم/فصل اوّل: مفهوم شرط/جهت اوّل
اشکال از طرف محقّق خراسانی:
صغری: تعیین مصداق اوّل بواسطهی اطلاق علاقهی لزومی، تعیین بدون معیّن است.
توضیح: علاقهی لزومی دو مصداق دارد. (علاقه لزومی بین جزاء و علّت منحصرهاش، علاقهی لزومی بین جزاء و علّت غیر منحصرهاش). علاقهی لزومیّهای که بین جزاء و علّت منحصرهاش وجود دارد، عیناً همان علاقهی لزومیّهای است که بین جزاء و علّت غیر منحصرهاش وجود دارد. بنابراین، نسبت علاقهی لزومی به هر یک از ایندو مصداق، به نحو مساوی است. بدون اینکه یکی بر دیگری ترجیح داشته باشد. و لذا تعیین هر یک از ایندو مصداق، محتاج به قرینه است. پس تعیین مصداق اوّل بواسطهی اطلاق علاقه لزومی، تعیین بدون معیّن و ترجیح بدون مرجّح خواهد بود. چون همانطوریکه گفته شد نسبت اطلاق با هر یک از ایندو مصداق، به نحو مساوی است.
به بیان دیگر، متکلّم در دو صورت محتاج به نصب قرینه است.
الف: اگر مقصود متکلّم این باشد که بگوید بین این جزاء و شرط دیگر علاقه لزومی است.
ب: اگر مقصود متکلّم این باشد که بگوید بین این جزاء و شرط دیگر علاقه لزومی نیست.
کبری: تعیین بدون معیّن، باطل است. (بالضرورة).
نتیجه: تعیین مصداق اوّل بواسطهی اطلاق علاقه لزومی، باطل است.
و هذا بخلاف الوجوب النّفسی. لانّ النفسی وجوب علی کلّ تقدیر بخلاف الغیری فانّه وجوب علی تقدیر وجوب شیئ آخر فعبارة الجامع (صیغة الامر) تکفی فی بیان الاوّل بخلاف الثانی بل لا بدّ فیه من قید آخر.