1400/12/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/باب اوامر/جهت دوّم: درباره صیغه امر- بحث یازدهم: درباره امر آمر در صورت علم آمر به انتفاء شرط
احتمال دوّم: مراد از شرط، شرط تحقّق امر به عنوان فعل اختیاری آمر است. طبق این احتمال، دو مدّعا وجود دارد.
مدّعای اوّل: امر آمر با علم آمر به انتفاء شرط، در صورت وحدت مرتبه، ممکن نیست (وحدت مرتبه یعنی مراد از امر که در جواز و عدم جواز آن بحث میشود، مرتبهای از امر و مراد از شرط، شرط همان مرتبه از امر میباشد. مثل اینکه مراد از امر، مرتبهی انشاء امر و مراد از شرط نیز شرط انشاء امر باشد).
دلیل: صغری: امر آمر با علم آمر به انتفاء شرط، وجود معلول بدون وجود علّت تامّه است (امر، فعل اختیاری آمر است و وجود فعل اختیاری، مسبوق به وجود علّت تامّه آن است و علّت تامّه، مرکّب از مقتضی و شرط و عدم مانع است. بنابراین، وجود امر بدون وجود شرط، وجود معلول بدون وجود علّت تامّه آن است).
کبری: وجود معلول بدون وجود علّت تامّه، محال است (بالضرورة).
نتیجه: امر آمر با علم آمر به انتفاء شرط، محال است.
مدّعای دوّم: امر آمر با علم آمر به انتفاء شرط، در صورت تعدّد مرتبه، ممکن است (تعدّد مرتبه یعنی مراد از امر که در جواز و عدم جواز آن بحث میشود، مرتبهای از امر و مراد از شرط، شرط مرتبهای دیگر از امر باشد).
دلیل: وقوع، دلیل بر امکان است. با این توضیح که اگر مراد از امر از باب مثال، مرتبهی انشاء امر و مراد از شرط، شرط فعلیّت امر باشد، بر مولا جایز است که انشاء امر کند با اینکه مولا میداند که شرط فعلیّت امر، فعلاً منتفی است. و در شرع مقدّس، انشاء امر در فرض علم به انتفاء شرط فعلیّت امر، واقع شده است. مثل بعض احکام در اوائل بعثت که انشاء آنها بالضرورة صورت گرفته با اینکه شرط فعلیّت آنها در اوائل بعثت فراهم نیست و مثل احکامی که در موارد اصول و امارات مخالف با واقع وجود دارد. این احکام بالضرورة انشاء شده است ولی این احکام تا قیام حضرت حجّت عجّل الله تعالی فرجه الشریف در مرتبهی انشاء باقی میمانند و بعد از قیام حضرت، فعلیّت پیدا میکنند. مستفاد از روایات نیز همین است.
آدرس جلسه بعد:
کفایه ج۱ ص۲۲۱. فصل الحقّ انّ الاوامر و النواهی ........ فصل.