استاذ سیدمنذر حکیم
درس خارج فقه
96/02/12
بسم الله الرحمن الرحيم
موضوع: بررسی ساختار کلی سوره نور
خلاصه: مخاطب در آیه 32 سوره نور مورد بررسی قرار گرفت و بر اساس قرائن موجود در سوره و زمان نزول سوره میتوان گفت که مخاطب مؤمنین هستند؛ وظیفه به ازدواج در آوردن را در مرحله اول خانواده بعد جامعه مومنین و در آخر دولت اسلامی به عهده دارند.
آیه صریح بر تشکیل و دستور سهیم شدن بر تشکیل خانواده دارد اما بسیاری از مفسرین این امر در آیه 32 سوره نور را بیان نکردهاند که به چه کسی امر شده و فقط استحباب و وجوب بیان شده است.
اقوال در مخاطب آیه:
• هر کسی که کنیز و عبد دارد و یا فرزند دارد امر متوجه همین افراد است.
• مورد خطاب را مؤمنین دانستهاند و دلیل آنها آیه قبل است که خطاب به مؤمنین است و به آنها دستور داده میشود﴿ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون ﴾[1] .
• أولوالأمر(حاکم) مورد خطاب است چون آغاز سوره در مورد کسی است که حد را جاری می کند و آن ولی امر است و او دستور میدهد. ﴿الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في دينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنين﴾[2]
بررسی ساختار کلی سوره نور
در ابتدای سوره حکم فحشا آمده است و صور مختلف این پدیده را بیان میکند، در ادامه بحث «إفک» مطرح میشود و این مسأله بیارتباط با زنا نیست که برای بدنامی پیامبر(ص) و زنان ایشان بوده است.﴿ إِنَّ الَّذينَ جاؤُ بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَ الَّذي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذابٌ عَظيمٌ * لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْراً وَ قالُوا هذا إِفْكٌ مُبينٌ﴾[3] .
در ادامه بحث شیوع دادن فحشا را مطرح میکند و چنین میفرماید:﴿إِنَّ الَّذينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ﴾[4]
در آیه 21 یک دستور به مؤمنین از خدا صادر میشود و چنین میفرماید: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليم﴾[5]
در ادامه بحث کُفویت مطرح میشود.﴿ الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَ الْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَريمٌ﴾[6]
برای پیشگیری از فحشا خداوند دستورالعملی صادر می کند که از آیه 27 آغاز میشود و اولین دستور نهی از ورود بدون اجازه به خانه افراد است.﴿ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى أَهْلِها ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُون﴾[7] .
دستور دوم برای جلوگیری از فحشاء نهی از چشم چرانی و نگه داشتن چشم از گناه است،﴿قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما يَصْنَعُونَ * وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[8] .
برای برچیده شدن کل خطر از انسان است دستور به ازدواج میدهد، ﴿وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى مِنْكُمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليم﴾[9] .
ازدواج علاج اصلی برای رهایی از مخمصه گناه است، در نتیجه جامعه رهایی و آسایش پیدا میکند، این امر در بستر آلودگی اجتماعی است که قرآن برای پیشگیری راه حلهایی میدهد، در چنین فضایی هم خانواده و هم جامعه و هم دولت مخاطب میتواند باشد چون همه اینها با هم ارتباط دارند.
آن دسته از مفسرینی که متعرّض مخاطب آیه 32 سوره نور نشدهاند به خاطر نگاه فردی است.
در ادامه این سوره بحث خانواه الهی و نورانی معرفی میشود، ﴿في بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصال﴾[10]
سیاق سوره نشان می دهد که تشکیل خانواده بسیار مهم است و این را به جامعه مطلوب پیوند میدهد. نباید به راحتی از ضمیر «انکحوا» بگذریم، دولت و جامعه در برابر نیازهایی که تعریف به حقوق فردی شده نباید بی تفاوت باشد؛ امام علی(ع) خود را نسبت به یک فرد نصرانی که در جوانی در خدمت جامعه بوده و الان از کار افتاده مسئول میداند.« فقال أمير المؤمنين ( عليه السلام ) : ما هذا ؟ قالوا : يا أمير المؤمنين نصراني ، فقال أمير المؤمنين ( عليه السلام ) : استعملتموه حتّى إذا كبر وعجز منعتموه ، أنفقوا عليه من بيت المال.»[11]
حال این سؤال مطرح است که امامی که جانشین خداست با این نگاه که یک پیرمرد نصرانی را چشم پوشی نمیکند آیا نیاز جنسی افراد را رها کرده؟ و برنامهایی برای آن بیان نکرده؟
بعد از دستور به ازدواج بحث رزق و بُعد اقتصادی مطرح میشود ﴿إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليم﴾[12] ، فقر در این قسمت را میتوان به فقر اقتصادی و یا نیاز جنسی معنا کرد در هر دو معنا خداوند با ازدواج از فضل خود فرد را بی نیاز میکند.
در صورتی که هیچ راهی برای ازدواج نبود باید عفت پیشه کند تا خدا او را کمک کند، ﴿ وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه﴾[13]
با نگاه به این آیات میبینیم که خداوند برای تمام صور زندگی برنامهایی خاص دارد درست است که از فحشا نهی کرده ولی جایگزینهای مناسب قرار داده.