استاذ سیدمنذر حکیم
درس خارج فقه
96/02/06
بسم الله الرحمن الرحيم
موضوع: بررسی سه حکمی که برای ازدواج بیان شده
خلاصه: دلیل حکم به لزوم نکاح در وجوه دوازده گانه از نگاه شیخ حر عاملی بررسی شد و آیاتی که میتوانست دلیل باشند بیان شد.
برای حکم ازدواج و تشکیل خانواده 3 قول بیان شد:
• مستحب(غالب علمای فریقین)
• اباحه (شاذ)
• واجب (شاذ)
واجب کفائی
ما عنوان را از نکاح به تشکیل خانواده تغییر دادیم، و به صورت یک عمل اجتماعی تبدیل شد و با این تغییر احکام خاص خود را میطلبد به لحاظ اینکه تشکیل خانواده مهمترین عنصر اجتماع است، بحث تولید نسل و مصونیت جامعه و امنیت و آرامش برای جامعه وآماده کردن جامعه برای دفاع مواردی است که خانواده نقش دارد و لذا میتوان مردم را الزام کرد و یا اینکه بگوییم وجوب کفائی دارد و به اندازه نیاز الزام کرد، این منطقة الفراغی است که ولی امر میتواند در آن دخالت کند و بر طبق مصلحت حکم الزامی را صادر کند جا دارد که از وجوب کفائی حرف زد.
استحباب
ازدواج و نکاح را بعضی مستحب دانستهاند حتی در صورتی که نیاز جنسی مطرح نباشد و علت آن را تکثیر نسل بیان کردهاند.
اشکال این قول اینست که چطور زوجیت سنت تکلیفی و تکوینی است ولی در تشریع بگوییم مستحب و این ناهماهنگ است، برای رسیدن به امر الزامی(سنت تکوینی بودن زوجیت) الزامی نداریم و در نتیجه ذی المقدمه محقق نمیشود.
در جوامع غربی که خانواده کمرنگ است و به مرور زمان خانواده افول میکند و جایگزینی هم ندارد و لذا افراد بار مسئولیت را تحمل نمیکنند و به طور تدریجی و استدراج رو به نابودی میرود؛در این جامعه الزامی از قانون و دین وجود ندارد و لذا فرد گرایشی به تشکیل خانواده و قبول مسئولیت ندارد.
چرا فقها قائل به استحباب شدهاند؟ در حالی خودشان مواردی را ذکر کردهاند که بر فرد واجب میشود ازدواج، در صورت عدم الزام افراد به راه تخلف از سنت باز میشود و این تخلف نابودی جامعه را نتیجه میدهد. و لذا اگر فقیهی برای جامعه مسلمانی می تواند حکم به وجوب ازدواج و تولید نسل بکند می توان قائل به وجوب کفائی شویم.
البته می توان در اقامه دلیل برای استحباب تشکیل خانواده گفت که شارع با توجه به واقعیت موجود حکم به جواز میکند و با توجه به سنت تکوینی زوجیت برای تولید نسل و بقاء نسل او که به طور غریزی در او قرار داده شده حکم به استحباب کافی است برای ترغیب و حرکت انسان به سمت تشکیل خانواده. با این کلام می توان بین نگاه سنت تکوینی و متون که استحباب مؤکد در آمده جمع کرد.
بعضی از محققین اهل سنت دو بحث را در ابتدای بحث نکاح مطرح کردهاند: اصل مشروعیت و نوع مشروعیت
بحث از اینکه ازدواج آیا مشروع است،چرا که به رسمیت شناختن آن مهم است چون بعضی آن را غیر مشروع میدانند، ولی فقهای شیعه با استحباب مؤکد به مشروعیت حکم کردهاند و این بحث غیر ضروری است که اول از مشروعیت صحبت کنیم و بعد به نوع مشروعیت برسیم.
ولی امر و فقیه در شرایطی خاص میتواند در مواردی منع از بعضی ازدواجها کند و لذا میبینیم که ازدواج با بعضی از مردم کشورهای دیگر در قانون ممنوع است، این شرایط الزامی را نظام اسلامی در غالب حکم ثانوی تبیین میکند.
مباحث مرتبط با این بحث:
• کسی که قادر به ازدواج نیست مثل مریض و یا فقیر آیا حکم وجوب باقی است؟ و یا این زمانی است که کلیه شرایط مهیا باشد مثل قدرت عقلی و جسمی و کفویت
• این وجوب فقط بر مکلف است و یا متوجه خانواده هم است؟ همزه در «أنکحوا» همزه قطع است و یعنی به ازدواج در بیاورید و انکاح کار کسی است. این امر میتوان متوجه سه گروه باشد: خانواده، مسلمین و یا دولت.
فایده این نگاه که وجوب متوجه کیست این میشود که برای هر یک به نسبت به خودش حدی برای وجوب داشته باشد و این منشأ اثر است.