استاذ سیدمنذر حکیم
درس خارج فقه
96/01/21
بسم الله الرحمن الرحيم
موضوع: بررسی روش فقها در رسیدن به حکم مسأله
خلاصه: جایگاه حقوقی و قانونی خانواده و بررسی أجزاء تشکیل خانواده در کتب فقهی بیان و کتب فقهی شیخ حر عاملی را مورد دقت قرار دادیم و خصوصیات سه کتاب ایشان بیان شد. همچنین بیان شد که منابع حدیثی در این بحث بیشترین فایده را دارند چرا که تمام احادیث الزامی و غیر الزامی را آوردهاند.
با توجه به این که ایام شهادت آیت الله سید محمد باقر صدر میباشد و ما هم بحث فقه نظام خانواده را با الهام از کلام ایشان استفاده کرهایم، خوب است که بگوییم این شهید بزرگوار در بحث نظام سازی پیشتاز بودند و در بحث تفسیری خود به مناسبت تفسیر ترتیبی و موضوعی بحث را به فقه میبرند و فقه را یک نوع تفسیر موضوعی میدانند که به طور موضوعی برخورد کردهاند و بعد موضوعات مشخصی که در معاملات و ایقاعات آمده و نظمی به بحث روایی و قرآنی دادهاند.[1]
بررسی روش فقها در رسیدن به حکم مسأله
فقها گاهی متن روایت را آوردهاند که با تلاش خودشان در بررسی منابع به آن رسیدهاند، مثل «من لایحضره الفقیه» و در ادامه مسائل جدید را اضافه کردهاند.
بعضی هم مثل شهید صدر از تجربه بقیه فقها استفاده کرده و در تفسیر پیاده کردهاند که فقیه با سؤال وارد منابع میشود و اگر منصوص نبوده از ادله لفظی و یا اصول عملیه استنباط میکرده.
رویکرد فقها در فقه موضوعی بوده است و این پیشینه بحث ما میشود وقتی فقها کتاب طلاق را تنظیم کردهاند یعنی منظومهایی را درست کردهاند و موضوع را نکاح قرار دادهاند. در اینجا فتاوای فقها مستند به آیات و روایات است و یا در پرتو منصوص حکم مسأله مستحدثه استنباط کرده و در قاعده خاص حرکت میکند.
شهید در اقتصادنا تمام توجه خود را به کلمات فقها داشته و از اختلاف آنها راه حل مناسب را برای نظام سازی از فتوای غیر خود استفاده کرده. در فقه نظام خانواده میتوان برای سهولت کار به جای اینکه آیات وروایات را از صفر بررسی کنیم بیاییم به کتب فقهی شیعه که این مسیر را در طی چند قرن رفتهاند استفاده کنیم ولی متعبد به آن نیستیم این روش شهیدصدر ابداعی نیست بلکه فقها در گذشته این عمل را انجام دادهند ما راه طی شده داریم و این بی ارزش نیست و این راهی است که چند قرن بر آن کار شده است.
کتب فقهی در کنار کتب حدیثی که نگاه آنها فراتر از فقهی بوده و به دنبال حفظ آثار اهل بیت(ع) بودهاند و لذا تمام همت خود را بر حفظ حدیث گذاشتهاند و هر کدام با روشی آمدهاند؛ صاحب وسائل 4 مدل از تألیف را داشتهاند؛ ما در نظام سازی می توان از این تلاش بهرهبرداری کنیم.
کتاب «بحار الانوار» بر «وسائل الشیعة» امتیاز دارد، و آن امتیاز عبارتست از اینکه که وسائل بر حدیث متمرکز شده ولی علامه مجلسی با اینکه نگاهش اخباری بوده ولی قرآن را هم اصل قرار داده و در هر بحثی آیه مورد نظر را بیان کرده.
در کتاب نکاح بحار خواهیم دید که ابتکار علامه و استفاده از قرآن به ما کمک میکند؛ صاحب وافی هم همین مسیر را طی کرده و به کتب اربعه توجه داشته چرا که روایاتی از کتب اربعه را نیاوردهاند و این بخاطر این بوده که نباید کتب اربعة به حاشیه بروند و همیشه باید اینها محور باشند، و به خاطر نیاوردن بعضی احادیث نمیتوان به بحار اکتفا کرد و کتاب ایشان جامع اخبار فقهی نیست.کتاب «وافی» عنایت خاص به مکتب اربعة داشته و آیات را هم در کنار روایات قرار داده و در تفسیری به اندازه لازم آورده است.