استاذ سیدمنذر حکیم
درس خارج فقه
95/12/09
بسم الله الرحمن الرحيم
موضوع: روش فقها در نظام نکاح، فقه نظام تشکیل خانواده
خلاصه: بنا شد که ببینیم که مسلک فقها در نوع تعامل با ازدواج و نکاح چیست؟ مقنعه شیخ مفید مرور شد و گویا میتوان ادعا کرد با اینکه عنوان را نکاح گرفتهاند ولی مُعَنون را خانواده داشتهاند و شواهدی بیان شد، به این نتیجه رسیدیم که فقها از لحاظ اینکه به دنبال فعل مکلفین و احکام آن هستند (احکام یعنی موقِف شارع را بدست آوریم) لذا فقیه باید عناوینی را انتخاب کند که با فعل مکلف سازگار باشد.
علت جواز عقد موقت با محوریت عقد دائم
سؤالی که مطرح میشود اینست که اگر اصل بر نکاح دائم است وجه جواز نکاح موقت چیست؟
جواب: ما در جامعه هنجار و وضعیت اضطراری داریم و یک وضع مطلوب؛ نکاح موقّت قسیم نکاح دائم هست، عقد موقت جایگزین عقد دائم و برای پیشگیری از ایجاد بحران است و در تنگناهای اجتماعی و اقتصادی راه حل بحران است.
در ایجاد نظام جامع با اینکه اصل بر عقد دائم است و این عقد دائم اهداف تکوینی و تشریعی را محقق میکند، شارع برای وضعیت اضطرار و شبه آن استثناء باید تصور کند.
﴿ وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ مِنْ فَتَياتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإيمانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَناتٍ غَيْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ﴾[1]
طبق این آیه کسی که توان ازدواج دائم با زن حرّ را ندارد با طبقه دوم اجتماع ازدواج کند و این گزینه دوم است و شرائط خاص نمیبیینیم. طبق آنچه در ازدواج موقت دیده میشود در این عقد آرامش کمتر تحقق پیدا میکند.
اقسام ازدواج در عرض هم هستند، ولی شارع اولویت داده به هر کدام که به تعالی و رشد میرساند. و با نگاه به عرفها میبینیم که بنا را بر دائم میداند.
شارع گزینه دوم و سوم را اجازه داده ولی حالت اصلی آن را نمیداند، طبق تربیت اسلامی باید بهترین راه را انتخاب کند. ﴿ الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ﴾[2]
گاهی جامعه در شرایط مطلوب قرار میگیرد ولی گاهی جامعه در شرایطی قرار میگیرد که مجبور به انتخاب گزینه دوم و سوم میشود، و این را میتوان دلیل کمال دانست.
سوال: چرا باید اصطلاحات اضطرار برای عقد موقت و استراحتگاه بگوییم، بهتر است که عقد موقت را لازم برای هر شرایطی بدانیم؟
جواب: ما نباید یک بُعدی حرکت کنیم، اینکه در دائم إشهاد لازم است و در موقت إعلان و إشهاد لازم نیست این نشان از تفاوت بین این دو است؛ و ما طرحی را بیان کردیم و با مجموعه اهداف برای پدیده زوجیت و سنت بودن و عزب نبودن بیان کردیم، ولی باید توجه داشت که این دو عقد مثل هم نیستند و دو خط موازی مثل هم نیستند.
اینکه میگویید که عقد موقت را حالت طبیعی برای جامعه و افراد بدانیم؛ ولی با نگاه به روایات، روایاتی میبینیم که در آن نهی از عقد موقت شده، این با طبیعی بودن عقد موقت مخالفت دارد.
در تحلیل آیات باید فقط نیازها را ببینیم و یا اینکه شارع نیازها را تعریف کند و اهداف خود را هم در نظر بگیرد و فقط نیاز افراد مطرح نیست بلکه نیاز جامعه هم مطرح است که برای تعالِی چه کند. مثلا نیاز خودم فرزند کمتر باشد ولی نیاز جامعه فرزند بیشتر است و توجه به نیاز کار فوقالعاده دارد.
نگاه ما فردی محض نباید باشد و باید هم نیاز فرد و جامعه دیده شود چرا که جامعه اسلامی به تعبیر قرآن امت وسط میباشد. ﴿ وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيدا﴾[3]
احکام تشریع شده از ناحیه خداوند برای رشد و تکامل افراد و جامعه تشریع میشوند.