استاذ سیدمنذر حکیم
درس خارج فقه
95/12/08
بسم الله الرحمن الرحيم
موضوع: بررسی کتاب «مقنعه» شیخ مفید، فقه نظام تشکیل خانواده
خلاصه: در جلسه گذشته عناوین کتب فقهی در بحث نکاح بررسی شد.
علما روشهای گوناگونی در طرح بحث ازدواج داشتهاند و با اینکه نگاه فردی بوده ولی به تناسب نوع نگاهشون ازدواج را رکن تشکیل خانواده میدانستهاند، مراجعه به فهرست کتاب «کافی» و «من لایحضر الفقیه» تفاوت فاحش را نشان میدهد.
«مقنعه» شیخ مفید
قبل از ورود به احکام نکاح ایشان نکاتی را در قالب «باب السنةفی النکاح» بیان میکنند، و در این قسمت نکاتی را بیان میکنند که عبارتند از:
«من سنن الإسلام النكاح و ترك التعزب و اجتناب التفرد»[1] توصیه به اجتناب از تجرد می کند. زندگی مشترک به کسی که زندگی مشترک دائم داشته باشد، اطلاق میشود نه در عقد موقت.
زندگی مستقر در کانون اجتماعی تشکیل شده و در این زندگی باید طوری باشد که که هر وقت زن و شوهر به یکدیگر نگاه کنند شاد شوند و زن باید در غیاب شوهر او را حفظ کند.
اگر فرد توانمند از لحاظ جسمی و مالی است اصل بر ازدواج دائم میباشد و اگر از لحاظ جسمی و مالی ضعیف است راهکارهای دیگر خداوند قرار داده است.
﴿ وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه﴾[2]
شیخ مفید در باب عدم توان بر ازدواج چنین میگویند: « فأمر الشباب بالنكاح مع الطول له فإن لم يجدوا طولا فليستعفوا عن الفجور بالصيام فإنه يضعف الشهوة و يمنع الدواعي إلى النكاح»[3]
کسی که توانمند برای ازدواج شد و ازدواج نکرد با سنت نبوی مخالفت کرده است و بیان بعدی ایشان میفهماند که منظور ازدواج دائم است، ایشان هدف از ازدواج را چنین بیان میکنند: «لأنه طريق التناسل و باب التواصل و سبب الألفة و المعونة على العفة»[4] ازدواج سبب توالد، تناسل، ألفت بین دو نفر و کمک به عفت افراد میکند.
خدا بندگان را امر به ازدواج کرده: ﴿وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى مِنْكُمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليم﴾[5]
کسی که نمیتواند باید عفت پیشه کند و یا نکاح موقت و یا عقد با کنیز راه حلی است که خدا در پیش رو قرار داده.
مجرد ماندن آخرین راه حل است و ازدواج دائم بهترین و اولین پیشنهاد خداست. این مقدمه چینی از ناحیه شیخ مفید گواه بر تشکیل خانواده است و نه اینکه فقط نکاح صرف باشد.
انواع نکاح در بیان شیخ مفید
• غبطه[6] ، نکاحی که زن در آن ارث میبرد، و دائم میباشد، بهره وافری از فرد مقابل میبرد. و زمان ندارد و نه شرطی، در چنین نکاحی اشهاد و اعلان باید باشد.
• نکاح متعه[7] ، طرفین میتوانند شرطهایی بگذارند. هر چند در متن حکم شرعی؛ طبیعت ازدواج موقت محدودیت است و با وجود این محدودیتها رتبه عقد موقت به رتبه دوم میرود.
اینکه عقد موقت را در رتبه دوم قرار دادیم به خاطر اینکه شارع برای تمام حالتها راه حل مناسب قرار داده و این عقد یک راه حل است برای مواقع ضروری. و این نقطه قوت در مکتب اهل بیت (ع) است که برای تمام حالتها راه حل قرار داده.
اهل سنت بر یک بدعت اصرار میکنند و عقد موقت را حرام میدانند ولی کسی را که عقد موقت خوانده و وطی کرده را زنا کار نمیدانند.
تأکید روایات به عقد موقت را میتوان به خاطر بدعت زدایی دانست و لذا بر إشهاد بر عقد موقت دعوت نشده، و شبهه قبح موجود به خاطر عدم تبیین مناسب اهداف عقد موقت است. آیه 24 سوره نسا عقد موقت را قانونمند کرده است. ﴿وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أُحِلَّ لَكُمْ ما وَراءَ ذلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِكُمْ مُحْصِنينَ غَيْرَ مُسافِحينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَريضَةً وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَريضَةِ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً حَكيما﴾[8] و لذا تمام فقها عقد موقت را جزء اقسام ازدواج بیان کردهاند.
در این کتاب توجه به خانواده روشن است، بقیه فقها به این توجه نداشتهاند و مطالب پیرامون خانواده را بیان نکردهاند شاید به خاطر اینکه نکاح را اصل قرار دادهاند و لذا روی عقد نکاح متمرکز میشود. کتب فقهی به جنبه حقوقی پرداخته و کتب حدیثی به بحث فراتر از حقوق که بُعد تربیتی است پرداختهاند و بین روند فقها وبا محدثین متفاوت است.
• «نكاح ملك الأيمان و هو مختص بالإماء دون الحرائر من النسوان»[9]