استاذ سیدمنذر حکیم
درس خارج فقه
95/10/19
بسم الله الرحمن الرحيم
موضوع:بررسی سیاستهای شانزدهگانه مقام معظم رهبری در زمینه خانواده
﴿وَ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِماما﴾[1]
خلاصه: در بحث مبانی فقه خانواده به سیاستهای 16 گانه در زمینه خانواده رسیدیم و 11 محور را مورد مطالعه و دقت قرار دادیم.
محور 12 از سیاستهای شانزدهگانه مقام معظم رهبری در زمینه خانواده:
«حمایت از عزت و کرامت همسری، نقش مادری و خانهداری زنان و نقش پدری و اقتصادی مردان و مسؤولیت تربیتی و معنوی زنان و مردان و توانمندسازی اعضای خانواده در مسؤولیتپذیری، تعاملات خانوادگی و ایفاء نقش و رسالت خود»
این بند به تمام آنچه که یک خانواده بر دوش میگیرد اشاره کرده، و نقش مادران و پدران به خوبی بیان شده است. در اینجا روی نوع نگاه اعضای خانواده به نقش خانواده تأکید شده است که باید خانواده به درونش نگاه کند، و همچنین نگاه جامعه به خانواده که به عنوان کانون زیرساختی که مهمترین نقش را برای عناصر بشری و تربیت آن ایفا میکند.
کار دولت حمایت از عزت و کرامت خانواده است، اصل این است که خانواده عزیز باشد و علت این عزت بخشی بخاطر اینست که خانواده عنصر اصلی جامعه است. به تناسب عزتی که به خانواده داده میشود با او برخورد میشود، ذلت چیزی است که بزرگان دین از آن دوری میکردند. امام حسین (ع) در تعبیری میفرمایند:« هيهات منّا الذلّة يأبى اللّه ذلك لنا و رسوله و المؤمنون»[2] خدا ابا دارد از اینکه انسان زیر بار ذلت برود و انسان با عزت مشأ اثر خواهد بود؛ انسان ضعیف نمیتواند نقشهای بزرگ را ایجاد کند و انسان باید از لحاظ شخصیتی پر انرژی باشد تا منشأ اثر باشد. «فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون»[3] انسانی که پر محتوا باشد و انسانی که شخصیت دارد کوتاهی نمیکند و وظایفش را به طور کامل انجام میدهد. خانواده عزتمند نقش خود را خوب ایفا میکند و افرادی که در آن تربیت میشوند افرادی کامل هستند.
ازدواج رابطهای مشروع است که خدا آن را خواسته و به آن تکریم بخشیده، و این رابطه همسری اقتضا دارد که برای هر دو عنصر مرد و زن -با این ارتباط مقدس زناشویی - پیوندی مبارک حاصل شود و این دو نفر با هم یک مشارکت مهم در زندگی دارا گشته و پیوندی عمیق را آغاز میکنند که زن عهدهدار نقش مادری و مرد عهدهدار وظیفه پدری و تحمل مسئولیت اقتصادی را دارد، هر کدام مسئولیت تربیت یکدیگر و فرزندان را به عهده دارند. بعد از رابطه همسری شرایطی ایجاد میشود که همدیگر را در بستر حوادث فیما بین یاری می نمایند ویک دیگر را بزرگ میکنند.
مادر که وظیفه مادری و تربیت را دارد اگر وارد عرصه تولید اقتصادی شود و از وظیفه اصلی خود که گرم نگه داشتن کانون خانواده و تربیت باشد دور شود، پایههای اصلی جامعه میلرزد مثل سربازی که سنگر خود را رها کرده دشمن راحت نفوذ میکند. و این زن اگر خود را موظف به انجام وظیفه مادری نداند و از وظیفه مادری و خانه داری دور شود باعث تزلزل خانه و جامعه میشود.
خانه دار بودن زن در حقیقت آماده کردن زندگی برای رشد انسانهای بزرگ است. تصویری که از خانه استاد گرانقدر شهید صدر (ره) توسط خودشان بیان شده تصویری زیباست که توسط همسر ایشان فضاسازی شده، ایشان با کمترین امکانات مثل صندوقهای میوه گلدان درست کرده بود و یک فضای سبز کوچک در خانه ای بسیار کوچک ایجاد کرده بود؛ به حدی این فضا زیبا بود که شهید صدر تعبیر به بهشت کوچک میکنند؛ خلاقیت یک زن است که یک فضای کوچک بسیار زیبا که شهید از آن تعبیر به بهشت کوچک میکنند را درست کند، جایگاه و نقش زن را نمیتوان در حد یک کارگر پایین آورد و آن را بی ارزش بدانیم و کارهایی که او در منزل انجام میدهد را نباید در حد کار مادی و فیزیکی تصور کنیم.
مرد مسئولیت و وظیفه اقتصادی خانه را بر دوش دارد و باید تلاش کند امر معاش خانه را تأمین کند. در کنار نقش مادری و پدری دو وظیفه مهم بر دوش پدر و مادر است: اول: وظیفه تربیت یکدیگر را دارند. دوم: تربیت فرزندان؛ بزرگترین نقش پدر و مادر تربیت فرزند است.
﴿ قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى﴾[4]
پدر و مادر سه نقش تربیتی دارند:
• هر کدام وظیفه تربیت خودش را دارد.
• تربیت یکدیگر در زندگی مشترک با کردار و رفتارخود.
• تربیت فرزندان که هم بر عهده زن است و هم بر عهده مرد است .
یکی از انسانهای ظریف چنین تعبیر کرده که این فرزند من است که مرا تربیت کرده است، او شرایطی ایجاد کرده که تکالیفی را انجام دهم که باعث رشد من میشود.
آنچه در حدیث نبوی بیان شده آن است که پیامبر (ص) چنین میفرمایند: «الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَات »[5] یک معنا اینست که فرزنددار شدن لازمهاش ایفاء نقش اساسی تربیتی است و این زن با انجام وظایف مادری به بهشت میرسد و این کمترین بهای مادری است.
با این نگاه دقیق روابط در خانواده متفاوت میشود و نقشی که در چنین خانوادهای ایفا میشود نقشی متفاوت از لحاظ کیفیت و ارزش و آثار است و پیامدهای معنوی آن به خوبی پیدا میشود.
مسئولیت تربیتی زنان و مردان در بعد معنوی مهم است و باید تأمین شود و بعد معنوی که در کانون خانواده تأمین میشود، در چنین کانونی اعضای خانواده مقتدر میشوند.
با نگاهی به زندگی شهید صدر (ره) میبینیم که ایشان در نوجوانی با وجود اینکه وضع مالی خوبی نداشت تصمیم میگیرد به حوزه نجف بیاید، هرچند زندگی در شهری غریب برای او سخت بود و کمترین امکانات برای زندگی را داشتند ولی به زندگی در آنجا پرداخت و ثابت کرد که می تواند با سختیها بسازد.
ما همیشه در معرض خطر هستیم و اگر توان مقابله با این وضعیت را نداشته باشیم به مشکل بر میخوریم و این خانواده است که در ساخت چنین انسانی نقش دارد و فردی را برای زندگی در هر شرایطی آماده میکند.
با این نگاه به خانواده و با این وظایف در حقیقت به سمت ایجاد کانونهای تربیتی جامع میرویم و این تربیت بدون برنامهریزی عملی نیست. کانون خانه و خانواده مهمترین وظیفه را در جهان ایفا میکند.
﴿وَ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِماما﴾[6]
رضایتمندی در خانواده باعث ایجاد رضایتمندی در جامعه میشود و خانواده با رسیدن به تکامل است که آرزوی امامت متقیان را میکند و این وظیفه را به عهده میگیرد.
تربیتی که امام علی(ع) در دامن جناب ابوطالب و فاطمه بنت اسد وخاتم پیامبران - ص-کسب کردند که تمام جهانیان تا به امروز برای ایشان ارزش خاصی قائل هستند. این اهمیت ادر کلام و نگاه رهبری دیده میشود و جامعه باید خود را به این سمت سوق دهد و به سمت آن حرکت کند.