استاذ سیدمنذر حکیم

درس خارج فقه

95/10/14

بسم الله الرحمن الرحيم

موضوع: مبانی فقه نظام خانواده، اهداف تشکیل خانواده و اهداف نظام خانواده، ضرورت توجه به اهداف و تأثیر آن در نحوه عرضه و اجرای احکام

﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‌ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبير﴾[1]

خلاصه: نکته آخر بحث گذشته این بود که در واقعیت خارجی با توجه به نگرش متفاوت در فقه مثل نگاه فردی به موضوعات و مسايل و عدم توجه به کانون خانواده (به عنوان یک واحد اجتماعی) باعث به حاشیه رفتن این نهاد مهم در عرصه اجتماع می‌شود.

میزان توجه به نهاد خانواده در فقه

هر چند در فقه به عناوینی که به خانواده مربوط است توجه شده مانند:«نکاح»، «طلاق»، «ارث»، «وصیت»، «احکام اولاد» و «نفقات». ولی در این مباحث کانون خانواده مطرح نیست و به طور جنبی مطرح می‌شود در حالی که نهاد خانواده به عنوان یک کانون مهم و اساسی در تشکیل جامعه و تحول جامعه مطرح می‌شود همانطور که قرآن کریم در آیه 13 سوره حجرات به خوبی به این نهاد اجتماعی اشاره کرده است.

﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‌ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبير﴾[2]

کانون خانواده مقدمه تشکیل جامعه بشری است که هدف از ایجاد آن ایجاد جامعه‌ای پویا و در حال رشد و تکامل است، باید بدانیم که خروجی نهاد خانواده تکامل افراد است.

وقتی خانواده و عناصر اصلی آن را تشکیل دهنده جامعه بدانیم خانواده محور اصلی در زندگی می‌شود. در رساله‌های علمیه وعملیه نکاح را عملی مستحب مؤکّد می‌دانند، این نگرش و طرز بیان حکم برای فرد است و به کانون ونهاد خانواده توجه ندارد و فقط برای تأمین نیاز جنسی و عدم وقوع در حرام بحث نکاح به عنوان یک واجب مطرح می‌شود.

آیا می‌توان گفت که تشکیل کانون خانواده برای استمرار و تکامل فرد و جامعه یک تکلیف اجتماعی است؟ این نوع نگاه با نگاه متعارف متفاوت می‌شود.

ما در بحث معاملات روایت داریم که اگر بدون آگاهی به احکام آن وارد میدان عمل شویم دچار وقوع در حرام الهی می‌شویم. همین نکته در نکاح هم مطرح است ولی به آن توجه نمی‌شود. در حالی که اگر محوریت بحث با کانون و نهاد خانواده باشد بحث از نظام خانواده مستلزم این خواهد بود که جایگاه خانواده در جامعه و دربحثهای علمی فقهی باید روشن شود. مستلزمات تشکیل خانواده برای جوانان و آمادگی آنان برای مدیریت این کانون اجتماعی و نحوه رفتار زوجین و والدین و جامعه برای تحکیم خانواده و قوانین لازم برای تشکیل صحیح خانواده و تداوم آن باید در نظر گرفته شود.

آنچه از مدیریت خانواده در فقه بیان شده فقط در حد قیمومت مرد بر زن می‌باشد؛ و یا موضوعاتی که در بحث مدیریت از وظائف شرعی زوج است بیان شده؛ در حالی که وقتی خانواده را یک مؤسسه اجتماعی بدانیم ناگزیر باید بابی برای مدیریت خانواده (که یک موسسه اجتماعی است )گشوده شود و جوانان خودمان را برای مدیریت این کانون مهم آماده کنیم.

در قبال آموزش، فرهنگ‌سازی، آموزش قبل از تشکیل خانواده و دوره‌های آموزش ضمن خدمت یعنی بحث‌های مشاوره‌ای در جهت رشد و تحکیم خانواده همه‌ی ارگانهای مرتبط وتاثیر گذار بر خانواده در جامعه مسئول هستند.

حداکثر اهتمامی که از ناحیه مسئولان جامعه -با وضع موجود برای خانواده - می‌بینیم فقط در بحث مشاوره قبل ازدواج است و آن هم توضیح یک سری امور مربوط به سلامت جسمی بوده 0مشاوره ژنیتیکی) و این اهتمام گاهی به خاطر تأمین نیاز مادی مشاوران است که بدون احساس مسئولیت از ناحیه مشاور در اکثر اوقات سهل انگاری می‌شود واین مشاوره خاصیت خود را از دست می‌دهد.

بسیاری از راه‌کارهای مطرح برای تحکیم نظام خانواده در جامعه ما مشکل دارد، علت آن هم نوع نگاه حاکم بر ذهن افراد نسبت به خانواده می‌باشد.

نگاه رهبر معظم در مورد سیاستهای اعلام شده از طرف ایشان نسبت به خانواده باعث می‌شود که در این رابطه مسیر جدیدی را شروع کنند، و با مرور بر سیاست‌های ابلاغی ایشان در مورد نهاد خانواده متوجه تفاوت جدی و همه جانبه این سیاست‌ها با متن مسایل مطرح در رساله‌های ‌ عملیه فقها می‌شویم؛‌ آنچه در رساله‌های عملیه حاکم است نگاه فردی به مسایل مربوط به خانواده می‌باشد که بر اساس آن نگاه فردی به آحاد مکلفین فتوا داده شده است.

متن سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری در مورد خانواده:«خانواده واحد بنیادی و سنگ بنای جامعه اسلامی و کانون رشد و تعالی انسان و پشتوانه سلامت و بالندگی و اقتدار و اعتلای معنوی کشور و نظام است»

در این مدخل جایگاه و نقش خانواده به عنوان سنگ بنا معرفی شده است، این نهاد عهده‌دار تربیت زوجین و فرزندان می‌باشد. این یک نوع نگاه عمیق به خانواده است که فرزندان در آن کانون اجتماعی بزرگ می‌شوند و یا به تعبیری فرزندان نیز والدین خود را تربیت و بزرگ می‌کنند و این فرزندان به مرور زمان ما را به رشد در صورت عمل به تعالیم الهی می‌رسانند. ولی یک نگاه دیگر هم وجود دارد که در آن وجود فرزند را یک نوع محدودیت و دست و پا گیر برای زوجین می‌داند.

نکته مهمی که در این مقدمه نیز بیان شده اینست که پشتوانه سلامت و بالندگی و اقتدار و اعتلای جامعه خانواده است.

وظائف نظام در رابطه خانواده

    1. «ایجاد جامعه‌ای خانواده‌محور و تقویت و تحکیم خانواده و کارکردهای اصلی آن بر پایه الگوی اسلامی خانواده به‌عنوان مرکز نشو و نما و تربیت اسلامی فرزند و کانون آرامش‌بخش»

باید عوامل استقرار و آرامش خانواده فراهم شود تا این کانون بتواند فرزندان سالم تربیت کند. و این عوامل در بندهای زیر دیده می شوند:

    1. «محور قرار گرفتن خانواده در قوانین و مقررات، برنامه‌ها، سیاست‌های اجرایی و تمام نظامات آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به‌ویژه نظام مسکن و شهرسازی»

    2. «برجسته کردن کارکردهای ارتباط خانواده و مسجد برای حفظ و ارتقاء هویت اسلامی و ملی و صیانت از خانواده و جامعه»

    3. «ایجاد نهضت فراگیر ملی برای ترویج و تسهیل ازدواج موفق و آسان برای همه دختران و پسران و افراد در سنین مناسب ازدواج و تشکیل خانواده و نفی تجرد در جامعه با وضع سیاست‌های اجرایی و قوانین و مقررات تشویقی و حمایتی و فرهنگ‌سازی و ارزش‌گذاری به تشکیل خانواده متعالی بر اساس سنت الهی»

جامعه باید به آن حد از پیشرفت برسد که نهضت فراگیر ملی برای ترویج ازدواج موفق نه صرف ازدواج برای همه دختران و پسران ایجاد شود، یعنی راهکارهایی پیدا کنیم که هیچ کس در یک جامعه اسلامی مجرد نماند و افراد در سنین مناسب ازدواج کنند؛ تجرد فرد در یک جامعه آثار سوئی دارد و این نتیجه حاصل عدم توجه به ضرورت واهمیت نهاد خانواده است.

در این اصل مقام معظم رهبری تشکیل خانواده و نفی تجرد از جامعه را یک اصل قرار داده و بحث را فراتر از این برده‌اند که وجه وجوب ازدواج را فقط خوف وقوع در حرام بدانند، بلکه اصل را بر عدم تجرّد قرار داده‌اند.

این نهضت با وضع سیاست‌های اجرایی و قوانین تشویقی و فرهنگ‌سازی و ارزش‌گذاری بر اساس سنت الهی قابل اجراست.

    1. «تحکیم خانواده و ارتقاء سرمایه اجتماعی آن بر پایه رضایت و انصاف، خدمت و احترام و مودّت و رحمت با تأکید بر:

الف- به‌کارگیری یکپارچه ظرفیت‌های آموزشی، تربیتی و رسانه‌ای کشور در جهت تحکیم بنیان خانواده و روابط خانوادگی»

در کتب فقه بحث تحکیم خانواده مطرح نیست هر چند در روایات به آن اشاره شده و فقط آنچه در فقه به آن اشاره شده است این مطلب است که طلاق را حلال مبغوض می‌داند.

در این اصل، ارتقای سرمایه اجتماعی خانواده مورد توجه قرار گرفته؛ و اگر دو عنصر رضایت و انصاف در خانواده ایجاد شود خانواده مطلوب محقق شده؛ اگر زوجین با دیده انصاف به مسائل نگاه کنند و در زندگی قناعت داشته باشند و در صدد خدمت به یکدیگر باشند و مودت و رحمت را اساس زندگی خود قرار دهند باعث تربیت فرزندانی مفید برای جامعه می‌شوند که در تمام عرصه‌ها باری را از دوش جامعه بر می‌دارند.

«ب- فرهنگ‌سازی و تقویت تعاملات اخلاقی.

ج- مقابله مؤثر با جنگ نرم دشمنان برای فروپاشی و انحراف روابط خانوادگی و رفع موانع و زدودن آسیب‌ها و چالش‌های تحکیم خانواده.

د- ممنوعیت نشر برنامه‌های مخل ارزش‌های خانواده.

ه- ایجاد فرصت برای حضور مفید و مؤثر اعضای خانواده در کنار یکدیگر و استفاده مؤثر خانواده از اوقات فراغت به صورت جمعی»

حضور افراد خانواده در کنار یکدیگر با توجه به نیاز هر کس به جنس مخالف از ملزومات یک خانواده است که باید به آن توجه شود. همچنین برنامه‌های اقتصادی که به ظاهر ربطی به خانواه ندارند ولی با واسطه در نوع ارتباط مؤثر است که باید رصد شوند و مورد توجه قرار گیرند.

لازم است کانون‌های علمی و تبلیغی برنامه‌ها را طراحی کنند و برای برنامه ریزی صحیح امکانات علمی وطرحهای خود را در اختیار مسئولین و تصمیم گیرندگان در یک نظام اسلامی قرار دهند.

 


[1] حجرات/سوره49، آیه13.
[2] حجرات/سوره49، آیه13.