استاذ سیدمنذر حکیم
درس خارج فقه
95/10/12
بسم الله الرحمن الرحيم
موضوع: بررسی پدیده تاکید بر اهداف نظام خانواده
﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ* وَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي خُسْرٍ * إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ *﴾[1]
خلاصه: بحث در مبانی فقه نظام خانواده به اینجا رسید که در جلسات قبل بحث مفصلی در اهداف تشریع و اهداف تشکیل خانواده و اهداف نظام خانواده داشتیم.
در بحث گذشته در مقام جمع بندی قرار داشتیم و قصد نتیجهگیری از بحث طولانی اهداف داشتیم، و در صدد بیان فلسفه و نحوه بهرهبرداری از اهداف بودیم.
نکات درس گذشته گویا لازم است که بیشتر توضیح داده شود:
1. در آیات متعددی پدیده طرح اهداف یک حکم، تبیین و تفصیل اهداف برای تشریع به صورت عام و برای منظومههای متعددی که در فقه داریم به طور جامع یا به طورغیر جامع توجه شده و این تفاوتها بر حسب تفاوت سورههای قرآن میباشد.
بحث در علت تشریع و اینکه قرآن در تشریع چرا و چگونه وارد شده؟ مورد گفتگوی ما است؛ ولی بحث نوع روش قرآن در تبیین اهداف مورد بحث ما نیست و این بحث باید در تفسیر مطرح شود.
بحث ما در بحث تشریع هستیم چون در صدد کشف یا استنباط فقه نظام خانواده در اسلام به خصوص از قرآن هستیم، قرآن چه بسا با روایات در شکل مطرح کردن تشریعات متفاوت میباشد، و پدیده قرآنی جلب توجه میکند چرا که به انواع مختلف از تبیین اهداف -از ناحیه خود قرآن مورد توجه قرار داده شده و ما حداقل دو روش برای توجه دادن به اهداف که مطرح بوده است اشاره میکنیم:
• روش عام و یا اکتفا به کلی گویی؛ چون قرآن بارها بیان کرده که در تبیین احکام به دنبال وادار کردن مخاطبین خود به وتفکر، تعقّل و تفقه انسانها هست.
انواع تعابیری که در قرآن دال بر ضرورت تفکر و توجه دادن مخاطبین خود به هدفهای عالی الهی در تشریع است مانند: «لعلکم تعقلون، تتفکرون، تعلمون، لآیات لاولی الالباب » استفاده شده است.
• در بیان هر حکم توجه به حکمت و هدف خصوص آن داده شده است؛ و اهداف بیان شده معمولا اهداف تربیتی هستند.
این دو شیوه قرآن در آیات الاحکام به طور عام یا قبل از بیان حکم و یا بعد ازآیات الاحکام استفاده شده و فرد را به سمت تفکر و تعقّل به اینکه چرا خداوند احکامی خاص برای زندگی ما قرار داده، سوق میدهد.
در جلسه گذشته سه نکته در مورد این اهداف بیان شد:
الف- بیان اهداف یک پدیده قرآنی است.
ب- در آیات زیادی به اجمال و آیاتی به تفصیل بحث اهداف مورد توجه قرار داده شده.
ج- فلسفهی تبیین و توجه دادن به اهداف تشریع را میتوان اجمالا چنین بیان کرد: طبیعت انسانی ما اختیار داشتن ما انسانها است و وقتی انسان میتواند راهی را انتخاب کند که آگاهی به آن داشته باشد . بنابر این انتخابهای انسان بر اساس آگاهی او میباشد؛ به عبارت دیگر طبیعت انسان بر انتخاب است و انتخاب بدون آگاهی ممکن نیست.
البته باید توجه داشت که گاهی جهل جای آگاهی را میگیرد و لذا گروهی به خطا میروند. مختار بودن انسان یک ویژگی بسیار مهم است که انسان را از بقیه موجودات جدا میکند، و در این مسیر که انسان اختیار دارد باید به او آگاهی لازم داده شود تا به انتخاب عالی برسد؛ در این راه خداوند به آگاهی انسان توجه ویژه داشته و علت آن اینست که بحث توجه به اهداف تشریع در تربیت انسان نقش مهمی را ایفا میکند.
این سه نکته در جلسه گذشته بیان شد و لازم است بین این نکات تفکیک شود؛ در هر بحث قرآنی دو مطلب را از هم جدا می کنیم: اول دلائل پدیده و دوم فلسفه پدیده؛ دلائل پدیده قرآنی را خود آیاتی که متضمن اهداف هستند بیان میکنند و بر عهده دارند.
اما برای استنباط فلسفه حکم راههای گوناگون وجود دارد. یک روش که قرآن از آن استفاده کرده اینست که قرآن با روش خودش یک انسان شناسی ویژهای طراحی کرده و بر اختیار انسان تأکید دارد و در انتخاب سرنوشت خود مجموعهای از انتخابهای سرنوشت ساز را انجام میدهد. انسان در مسیر زندگی خود همه چیز را بواسطه انتخاب بدست میآورد، قرآن در تمام مباحث انسان شناسی و رفتار شناسی انسان (شناخت انگیزههای انسان و رفتار انسانها و نحوه شکل گیری عمل انسان و جامعه) بحث اختیار و انتخاب آگاهانه را مطرح کرده است. لذا فلسفه بیان احکام دارای هدف در قرآن به خوبی دیده میشود و این دال بر اینست که قرآن کتاب حقوقی محض نیست که فقط به دستور دادن اکتفا کند و موضوع و محمول را فقط تبیین کند.
در حقیقت از اینجا ما روش قرآن و یا خط مشی قرآن را در تحقق تکامل انسان و ارتقا بخشیدن به انسان را بدست می آوریم.
چگونگی استفاده از روش قرآن در(بیان اهداف) در مباحث فقهی معاصر
سؤالی که در اینجا مطرح است اینست که از این روش چگونه می توانیم در مباحث فقهی بهره برداری کنیم ؟
در جلسه قبل این بحث مطرح شد و گویا می خواستیم بگوییم که از روش قرآن می توانیم بهرهبرداری کنیم و بعید نیست بگوییم که قرآن به ما تعلیم میدهد که ما برای ارتقاء فرد و جامعه در عرصه بیان احکام چه شیوهای به کار بگیریم. این بحث ( روش قرآن دربیان احکام) در ضمن نقدی بر یکی از روشهای عرضه احکام وارد میکند، و آن عبارت از اینستکه باید تأکید شود بر اهمیت مقرون کردن حُکم با بیان حِکمت و یا فلسفه حکم که در اکثر موارد به تصریح آمده ، وگاهی به اشاره اکتفا شده و یا اینکه آیه متضمن حکم در بستری مطرح می شود که خودش الهام بخش فلسفه و حکمت است؛ روشی است که قرآن با علم کامل به نوع نیاز انسان مطرح کرده است و این روش در رسالههای عملیه امروز ما جایش خالی است.
البته باید توجه داشت که الزاما وهمه جا علت حکم در آیه صریحا مطرح نمیشود و گاهی فضا و بستری که حکم در آن بیان میشود کافی است و این یکی از روشهای تبیین حکم است.
قرآن معمولا با وجود اینکه تعبّد را از ما خواسته و روح عبادت به معنای تسلیم در برابر خداست ولی به وجود علت و فلسفه برای حکم توجه میدهد و این عمل قرآن فلسفه دارد، باید بدانیم که این راه و شیوه ای صحیح برای تکامل انسان است.
الهام گرفتن از قرآن در موضوع روش بیان احکام به عنوان سیره عملی و خط مشی روشن ما را به تجدید نظر در روش بیان احکام در رساله های عملیه سوق میدهد. آسیب مجرد کردن حکم از علت و فلسفه زیاد است. نیازی نیست تمام علتها و تمام فلسفه آن بیان شود بلکه به آن اندازه که آیات و روایات بیان کردهاند کافی است ، زبرا میبینیم که گاهی قرآن اهداف نهایی را بیان کرده مثل رسیدن به تقوا وهدایت ونور و این کافی است.
در چگونگی بهرهبرداری از روش قرآن بیان شد که تبیین احکام در سه بخش وسه عرصه از فقه تأثیر دارد:
• عرصه فهم استنباط حکم
• عرصه تبیین و روش عرضه احکام به مکلفین
• عرصه عمل و تحقق بخشیدن به احکام الهی
بیان اهداف در این سه عرصه تأثیر گذار است، به عبارت روشنتر در یک نظام اسلامی که می خواهیم نظام الهی را در جامعه تحقق ببخشیم بیان اهداف فایده دارد.
در نظام اسلامی ایران که فقیه جامعالشرایط عهده دار وظیفه هدایت جامعه است میتواند از این روش در عرصه استنباط احکام و تبیین آن و اجرای آن کمک بگیرد.
علت تأکید بر بحث اهداف مطرح برای احکام در قرآن
بخش دیگر بحث فقه خانواده به روش انتخاب شده در این بحث بود که روش انتخاب شده یک سیر طولانی در بحث اهداف داشتیم که ضروری بود، معمولاً اکثر کسانی که به بحث اهداف تشکیل خانواده پرداختهاند به چند هدف محدود اکتفا کرده ولی در این بحثهای تخصصی ما به 10 هدف برای تشکیل خانواده رسیدیم که از آیات قرآن الهام گرفته شد.
بحثی که ما آغاز کردیم قرار است در سطح بالایی از معارف اسلامی در استناد و علمیت باشد، تمرکز را بر قرآن قرار دادیم چون اعتقاد داریم که قرآن باید در تمام امور و مباحث استنباط حضور داشته باشد، ولی به دلائلی از بهرهبرداری از قرآن در خیلی از بحثهای فقهی غفلت شده و علتش شاید بخاطر آمادهتر بودن روایات از حیث بهرهبرداری باشد.
ولی با توجه به عنایت قرآن به خودش و همچنین عنایت بزرگان به قرآن و ضرورت حضور قرآن در مباحث فقهی راه بهتر را مراجعه به قرآن همراه روایات دیدیم.
روش ما درطرح مباحث فقهی
در بیان یک موضوع و نوع ورود و خروج از مباحث ما سه مرحله را در بیان بحث طی میکردیم:
• ورود اجمالی به بحث
• ورود تفصیلی
• جمع بندی بحث
این روش بیان بحث را در تفسیر قرآن نیز در تفسیر به ترتیب نزول هم داشتیم، در اینجا نیز همین روش دنبال میشود؛ برای اینکه زمام امور بحث از دست خارج نشود ناگزیریم بعد از هر مرحله و هر مقطعی از بحث، نقشه کلی راه که طراحی شده را توضیح دهیم، در این نقشه جاهایی که باید توقف شود روشن است و این باعث میشود که بدانیم در کجای این نقشه و مسیر قرار داریم.
طبیعت بحث ما که بحث خارج «فقه نظام جامع خانواده» است این تفصیل و تمرکز و برنامه داشتن را می طلبد، و همچنین باید با حوصله به بحثها پرداخته شود و در هر مقطع جمعبندی لازم صورت بگیرد. باید بدانیم که روشن بودن مسیر بحث و اینکه اصل و هدف بحث چیست لازمهی یک بحث خارج است و لذا گاهی به سرآغاز بحث برمیگردیم و زیرساختها و پیشفرضهای بحث مورد اشاره قرار میگیرد تا بحثها چینش منظومهای داشته باشند.
«فقه نظام جامع خانواده» با چند جلسه محدود به نتایج مطلوب نمیرسد و لذا ناگزیریم در هر مدتی به یک جمعبندی رو آوریم . بیان نقشه راه و جمع بندی تکرار نیست و اگر هم تکرار باشد ضروری و مورد نیاز است تا دچار سردرگمی نشویم.
با نگاهی به آیات و سورههای قرآن میبینیم که این روش را خود قرآن نیز به کار بسته، و در سورههای طولانی اول به اجمال وارد یک بحث میشود و در ادامه تفصیلاً آن مبحث بیان میشود و در آخر جمع بندی و نتیجه گیری آن بحث بیان میشود. میبینیم که هر سوره ورود و خروجی دارد، این روش فنی، منطقی و متناسب با نیاز انسان است که باید در این مسیر تربیت فکری و عقلی شود به گونهایی که پس از مطالعه سوره به اهداف مطلوب دسترسی پیدا کند.