استاد سید‌منذر حکیم

درس خارج فقه

92/10/14

بسم الله الرحمن الرحيم

 

14/10/92

اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم الله ارحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا ونبینا ابی القاسم المصطفی محمد وآله الطاهرین.

ربنا لا تکلنا الی انفسنا طرفة عین ابدا.

بحث فقه نظام اجتماعی بود که در حقیقت ما سعی کردیم بعد از طی مقدمات نسبتا طولانی برای رسیدن به فقه نظام اجتماعی دو بحث کلیدی را پشت سر گذاشتیم و بعدا وارد بحث نظام اجتماعی شدیم اگر فراموش نکرده باشید 1ـ بحث روش شناسی داشتیم 2ـ یک بحث نظریه شناسی بود در بحث روش شناسی سعی کردیم مسیرهایی که ما به شناخت و استنباط یک نظریة اجتماعی راهنمایی کند مورد بحث قرار بدهیم که در سالهای گذشته این بحث انجام شد و بعد از آن وارد بحث نظریة اجتماعی شدیم که در اینجا نیز بحث را تقریبا به در حد وسع و فراخور حال جلسه به اتمام رساندیم و نظریة شهید صدر رابا اشکالات مطرح شده یا قابل طرح مورد بررسی قرار دادیم و به کلیت این نظریه با مباحث تکمیلی که به این نظریه می‌شود اضافه کرد طی شد و بعد از آن وارد بحث نظام اجتماعی شدیم این مباحث قبل از نظام اما مباحثی که برای نظام اجتماعی داشتیم از تعریف نظام شروع کردیم بعد قلمرو فقه نظام اجتماعی را مطرح کردیم و گفتیم به دو معنی یا در دو قلمرو فقه نظام اجتماعی را می‌شود دنبال کرد آن قدر متیقن فقه نام اجتماعی مباحثی که به جامعه مربوط است یعنی وجود اجتماعی را نظم می‌دهد بر اساس این که در نظام ما روابط میان افراد را روابط میان عناصر تشکیل دهندة جامعه را باید نظم بدهیم و نظمی برای آنها کشف کنیم و دوم قلمرو دوم فقه فرد اجتماعی گفتیم این هم می‌تواند در نظام اجتماعی مطرح شود اما در این فرد در نظام اجتماعی تعبیری که قبلا انتخاب کردیم این بود که ما اگر بگوییم فقه اجتماعی داریم فقه اجتماعی می‌تواند شامل حال احکام افراد شود اما افرادی که در جامعه زندگی می‌کنند که حالا این ارتباطش به نظام اجتماعی چگونه است آیا صحیح است اطلاق نظام اجتماعی بر چنین فقهی فقه نظام اجتماعی یا نه این جای بحث است امکان دارد که کسی مناقشه کند و در اینجا بفرماید که فقه نظام دیگر شامل این قلمرو نمی‌شود و بعید هم نیست لذا ما این دو قلمرو را برای فقه اجتماعی ذکرکردیم نه برای فقه نظام اجتماعی و فقه نظام اجتماعی را به آن مباحث کلان نظام اجتماعی یعنی مباحثی که روابط اجتماعی دو جامعه را یعنی جامعة اسلامی با جوامع دیگر یا رابطة افراد را در درون جامعة اسلامی با یکدیگر عهده دار باشد و بر این اساس آمدیم دنبال مطالبی در قرآن و روایات رفتیم تا این که ببینیم این روابط را چگونه مطرح می‌کند و نظم می‌بخشد خب این نسبت به قلمرو فقه نظام اجتماعی پس چه شد اینجا بحث ما در حقیقت سه بحث شد که اینها را از هم خوبه است جدا کنیم و در به کارگیری مصطلحات هم دقت کنیم فقه اجتماعی فقه نظام اجتماعی قلمروهای این مباحث اجتماعی سه قلمرو است فقه فرد درون جامعه یعنی فردی که درون جامعه زندگی می‌کند دو فقه نظام جامعه که این دو بعد داشت فقه نظام روابط افرادی که در یک جامعه زندگی می‌کنند رابطة فرد با دیگران رابطة دیگران با دولت و حاکمیت وهمچنین رابطة جامعه با جوامع دیگر خب این بحث پرانتزی اینجا می‌خواهم باز کنم به این مناسبت چرا ما ناگزیریم که گاهی فقه فردی را هم فردی نبینیم یعنی در عین این که فرد فرد است اما این فرد حتما در درون جمع نگاه شده است و به او توجه شده است به عنوان مثال اگر یادتان باشد ما عباداتمان را که رابطة انسان وخدا را تنظیم می‌کند عباداتمان را در شریعت اسلام می‌بینیم دو مدل عبادت داریم یک عبادت فردی یک عبادت جمعی عبادت فردی نماز واجب عینی که هر فردی در درون خانة خودش بدون جماعت بخواند این فردی است فردی محض است ظاهرا ولی همین نماز وقتی رفت در مسجد یا جماعت شد در منزل یا در مسجد بعد اجتماعی بعد جمعی پیدا می‌کند یعنی همین نماز نماز جماعت نماز جمعه نماز عید می‌شود یک عبادت عبادت اجتماعی عبادت جمعی حالا من می‌خواهم برگردم به عبادت فردی وقتی که انسان در درون منزل بین خود وخدا در نماز شبی که مستحب است و به انسان گفته شده است که جماعت نمی‌شود خواند یعنی ممنوعیت جماعت در نماز شب یعنی در فردیت تمحص پیدا کرده است همین نماز شبی که در فردیت یک رنگ خاصی به خودش گرفته است یا نوافل که بدعت است اگر جماعت خوانده بشود انسان باید به طور فرادی آنها را بخواند در درون همین نماز شما می‌بینید آن روح جمعی در این نماز حکومت می‌کند چرا چون در درون همین نماز رابطة انسان با خدا که برقرار می‌شود الله اکبر بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین از رب العالمین شما شروع کنید یعنی پرودگار جهانیان خدای جهانیان خدای جوامع بشری خدای تمام عوالم وجود انسان را با یک واسطه با ارتباط با خدا وصل می‌کند به جمع این یک ایاک نعبد وایاک نستعین انسان با خدا دارد سخن می‌گوید اما خودش را در جمع می‌بیند نعبد جمع است نستعین جمع است اهدنا جمع است صراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم جمع است یعنی انسان در اوج تعلق به خدا و تحکیم رابطة فرد با خدا در اوج آن رابطه خدا وجود او را در جمع دارد می‌بیند و انسان خودش را در جمع باید احساس کند خب این نشان دهندة یک معنای بسیار عمیقی است حالا بگذریم از مباحث عرفانی این مطلب و نکاتی که در اینجا در تربیت انسان مطرح می‌شود که اینها همه به هم ربط دارند اصرار و تأکید خداوند مشرع نماز بر حضور انسان فرد در جمع در اوج ارتباط با معبود حق خودش در تشهد بیایید همین معنی را شما می‌بینید در تشهد و تسلیم شما می‌بینید اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له واشهد ان محمدا عبده ورسوله ارتباط با غیر خدایی که بندة خداست رسول خداست و در حقیقت حلقة وصل است بین معبود حق وبین عابدان این حق عبده ورسوله اللهم صل علی محمد وآل محمد در اینجا ارتباط با پیامبر وآل پیامبر ارتباط با رهبری یا ارتباط با آن حلقة وصل میان خدا وخلقش که اهل بیت باشند بعد میفرمود السلام علیک النبی ورحمة وبرکاته السلام علینا وعلی عباد الله الصالحین السلام علیکم ورحمة والله وبرکاته ببینید در اینجا باز رفتیم در جمعه باز خطاب به جمع السلام علینا جمع الست وعلی عباد الله الصالحین السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته انسان از آغاز نماز تا انتهای نماز در حالی که فرد است و عبادت فردی است و به جماعت هم خواسته نشده است یا ممنوع شده به جماعت اما در عین فردیت حضور و شعور و احساس به ضرورت حضور در جمع مطرح می‌شود این آن نگاه اجتماعی قرآن و نگاه اجتماعی اسلام را می‌رساند که قطعا برای چنین جمعی برای چنین وجود اجتماعی حتما قوانین مناسب نگهدارندة این جمع حافظ این جمع تحول دهندة این جمع تکامل بخش این جمع باید باشد و منظور باشد تا این که بتواند این وجود اجتماعی به اهداف منظور برسد این مطلبی بود که جا داشت که در قلمرو نظام اجتماعی که سورة حمد و نماز که آن یک الگوی منحصر به فردی است در اسلام به این سبک خاص خودش که در حقیقت گویای آن نگاه عمیق و بلند قرآن و اسلام به انسان و جامعة انسانی است و ما چیزی به عنوان فقه فردی محض شاید نداشته باشیم حالا با توضیحاتی که قبلا دادیم خب فهرست مطالب را من امروز می‌گویم بعد از این مقدمه و بحث را به در حقیقت خلاصه می‌کنم و درآمدی است بر مباحث آینده جهت روشن شدن این که مسیر بحث ما چگونه است بعد از تعریف نظام قلمرو فقه نظام اجتماعی را متعرض شدیم رابطة نظریه و نظام را گفتیم سؤال اساسی در نظام اجتماعی با سؤال اساسی در نظریة اجتماعی را از هم تفکیک کردیم و در نتیجه سؤالهای فرعی نظام اجتماعی را هم مطرح کردیم یا باید مطرح می‌کردیم حالا مراجعه کنید به مباحث قبل که ببینیم چه مباحثی به عنوان سؤالهای فرعی نظام اجتماعی داشتیم که قطعا داشتیم منابع استنباط نظام اجتماعی قرآن و سنت را اشاره کردیم پیشینة بحث نظامهای اجتماعی را اشاره کردیم چه کسانی از معاصرین یا از قدماء در مباحث نظام اجتماعی قلم زدند یا کتابی نوشتند روش شناسی استنباط نظام اجتماعی که قبلا در بحث نظریه و روش استنباط نظریه آنجا مطرح کردیم دوباره همین را ما در اینجا اشاره کردیم و عرض کردیم که شهید صدر به چند روش وارد بحث نظام شده‌ است و در بحث پیشینه در خصوص آثار شهید صدر و مباحث نظام اجتماعی متفرقه‌ای که در آثار شهید صدر بود مورد مطالعه و دقت نسبتا تفصیلی قرار دادیم و بعد آمدیم بحثهای یا قبل از آن ویژگیهای نظام اجتماعی را گفتیم ارکان نظام اجتماعی را گفتیم اجزاء وزیر مجموعه‌های نظام اجتماعی یا خرده نظامهای اجتماعی که نظام خانواده نظام فرهنگ سیاست و آموزش و اقتصاد بحث کردیم و مباحث دیگر را هم اشاره کردیم که نظام تربیتی نظام قانوگذاری نظام مدیریت نظام قضا نظام جزا نظام بهداشت و درمان از مباحث نظام اجتماعی می‌توانند باشند که جای بحث مفصل دارند یک بحثی داشتیم که ما در بررسی منابعمان برای به دست آوردن نظام اجتماعی چند مسیر را می‌توانیم طی کنیم یک مسیر این که از کل نگری و کلیاتی که قرآن مطرح کرده است در مثل سورة والعصر و سوره‌های دیگری که استقراء کردیم سوره‌های مکی را خصوصا هم به آیاتی که به کلیت نظام اجتماعی ربط دارد اشاره کردیم و هم به احکامی که به طور تفصیلی در سوره‌های مکی مطرح شده است و اگر این احکام را کنار هم بگذاریم یک نظام اجتماعی به ما می‌دهند به این ترتیب ما از کل به اجزاء و از اجزاء به کل می‌توانیم حرکت کنیم و هر دو روش را در مباحث شهید صدر هم دیدیم بحثی که برای این فرصت جدید ما داریم دو بحث را من به عنوان مباحث پیشنهادی و شاید ضروری مطرح می‌کنم که ان شاءالله از این به بعد بخواهیم وارد این دو بحث شویم یک بحث رابطة نظام امامت با نظام اجتماعی می‌دانید شما بحث امامت یک بحث اعتقادی است ظاهرا کلامی است در بحث امامت ما به نظریه و نظام امامت می‌پردازیم و در همان در درون همین بحث کلامی اعتقادی ما ضرورت تفکیک بین نظریه و نظام و وجود نظام برای امامت معتقدیم که این نظام امامت در قرآن مطرح شده است و به همین روشی که شهید صدر برای مباحث نظریه و نظام پیشنهاد داد همین روش را ما می‌توانیم اعمال کنیم و به یک بحث کاملی از نظریه و نظام امامت دست یابیم آن وقت این بحث یک رابطة تنگاتنگی با نظام اجتماعی دارد که در حقیقت در یک کلام اگر بخواهیم خلاصه کنیم محتوا و آن روح این نظام اجتماعی اسلام همین نظام امامت است که اگر ما کل نگری بخواهیم داشته ابشیم و کلیت نظام اجتماعی را یکجا در یک جمله خلاصه کنیم باید بگوییم که نظام امامت عبارت دیگر نظام اجتماعی است یعنی اینها دو رویة یک سکه هستند و یک رابطة منطقی دقیقی با هم دارند و مباحث امامت مباحث کلامی صرف نیست مباحث اجتماعی است مبحث نظام اجتماعی است که از یک بعد ما به او نگاه کنیم قله را نگاه کنیم می‌گوییم امام وامامت اما وقتی درون این نظام بیاییم یعنی این قله را باز کنیم و درون بحث نظام امات خورد شویم می‌بینیم دارد برای جامعه نظمی می‌دهد که در دو تعبیری که قبلا اشاره کردم از حضرت زهرا سلام الله علیها واز حضرت امیر المؤمنین علیه السلام که فرمودند که چه امامتنا یا ولایتنا نظاما للملة وامانا من الفرقة هر دویشان هم نظاما للملة وهم امانا من الفرقة اینها دو بحث نظام اجتماعی هستند که حالا ان شاءالله در روزهای آینده این بحثها را می‌خواهیم به تفصیل وارد بشویم و چون بحث بسیار مهمی است و بعد از آن ان شاءالله وارد بحث دیگری باید بشویم که بحث سبک زندگی و نظام اجتماعی چه ارتباطی با هم دارند و چگونه این دو بحث همدیگر را می‌توانند یاری بدهند و مباحث مورد نیاز ما در زندگی مباحث روز و مباحث در حقیقت بسیار مهم و کاربردی نظام اجتماعی چگونه در مباحث مربوط به سبک زندگی می‌تواند خودش را نشان بدهد و جهت بدهد به بحث سبک زندگی که امروزه به عنوان یک بحث مهم و قابل توجه در محافل علمی مطرح است و افراد دارند کار می‌کنند و تألیف می‌کنند و این بحث را هم باید تعریف شود و هم روش شناسی بشود و هم آسیب شناسی بشود تا این که ما باز در مباحث سبک زندگی وارد مباحث حاشیه‌ای و جزئی نشویم بدون این که از مباحث اصلی و کلیدی جا بمانیم امیداوریم خداوند متعال توفیق دهد که ما این دو بحث را در این سال بتوانیم پیش ببریم تا این که یک نگاه کاملی به بحث نظام اجتماعی داشته باشیم ان شاءالله و در حقیقت وارد جزئیات این مبحث نظام اجتماعی بشویم والحمدلله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین.