درس خارج اصول استاد محمدجواد محمدی گلپایگانی

1403/10/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقدمه / صحیح و اعم/ بررسی مفهوم قدر جامع

 

در بحث صحیح و اعم در صورتیکه اعمی یا صحیحی باشیم، یعنی موضوع له یا مستعمل فیه الفاظ شرعی را خصوص عمل صحیح یا اعم از صحیح و فاسد بدانیم، احتیاج به تصویر قدر جامع داریم. بنابراین یکی از مقدماتی که مطرح می کنند، مسئله قدر جامع است. این بحث مقدمه چهارم قرار میگیرد.

معنای تصویر قدر جامع

معنای تصویر قدر جامع این است که ما احتیاج به پیدا کردن یک معنای مشترک در عبادات و معاملات داریم. اگر صحیحی باشیم افراد و مصادیق و انواع معاملات صحیح خیلی زیاد هستند. مثلا در نماز، ما چند نوع نماز داریم که تعداد آن ها را نمی دانیم. مصادیق و اقسام نماز چه در افراد طولی و چه در انواع عرضی زیاد هستند. ما باید یک معنای مشترکی بین همه ی آن ها پیدا کنیم که به آن قدر جامع می گوییم. در نتیجه موضوع له صلاة آن معنایی است که بین همه ی آن انواع نماز صحیح مشترک است. اگر اعمی باشیم، پیدا کردن قدر جامع سخت تر است زیرا باید معنایی پیدا کنیم که مشترک باشد بین تمام انواع نمازهای صحیح و باطل باشد زیرا نمازهای باطل را هم در صورت اعمی بودن مصداق نماز می دانیم. در هر صورت ما نیاز به قدر جامع داریم. به همین دلیل یکی از مقدمات بحث صحیح و اعم مسئله تصویر قدر جامع و پیدا کردن آن است. در این بحث در مقام ثبوت باید بتوانیم یک قدر جامع بین افراد و مصادیق عمل (عبادات یا معاملات) پیدا کنیم و بعد اثباتا باید بگوییم آن لفظ به چه دلائلی برای قدر جامع بین افراد صحیح (در صورت صحیحی بودن) یا بین افراد صحیح و فاسد (در صورت اعمی بودن) وضع شده است. این ادله را بعدا خواهیم آورد.

اولین قدم اثبات امکان پذیر بودن تصویر قدر جامع است و بعد خواهیم گفت که قدر جامع برای موضوع له مشترک لفظ شرعی مانند صلات و صوم، کدام است. یعنی باید یک وجه مشترک بین همه نمازها پیدا می کنیم و بعد می گوییم لفظ صلات برای آن وجه مشترک وضع شده است.

 

چرا به قدر جامع احتیاج داریم؟

ما در الفاظ شرعی یعنی در مرکبات اعتباریه، که صحت و فساد بردار هستند و بسیط نیستند و مرکبات اعتباری هستند، قائل به وضع عام و موضوع له عام هستیم. یعنی در عناوین و مصطلحات شرعی قائل هستیم که یک معنا و مفهوم کلی لحاظ شده است و در ذهن در نظر گرفته شده است و بعد لفظ و کلمه صلات برای آن معنای کلی وضع شده است. لذا قائل به وضع عام و موضوع له عام هستیم و قائل به وضع عام و موضوع له خاص نیستیم. اینگونه نیست که معنای کلی صلات در نظر گرفته شده و بعد برای هر کدام از افراد و مصادیق صلات یک وضع جداگانه در نظر گرفته شده باشد. همه اتفاق نظر دارند که در کلیات و مرکبات اعتباریه و مخترعات شرعیه وضع عام و موضوع له عام می باشد. تبادر عرفی هم مؤید این مطلب است. وقتی ما نماز می گوییم، منظورمان از نماز، تفاوت بین نماز یومیه و نماز نافله و نماز شب و نماز مسافر و نماز حاضر و دیگر مصادیق نیست. نماز در همه این موارد به یک معنا می باشد. اگر به وضع عام و موضوع له خاص قائل باشید، نتیجه آن مشترک لفظی می شود در حالیکه ما در عبادات و معاملات قائل به مشترک معنوی هستیم. یعنی معنای همه یکی است. وقتی می گوییم روزه، همه روزه ها یک معنا دارد نه اینکه مصادیق روزه مشترک لفظی باشند مانند شیر جنگل و شیر خوراکی و شیر ابزار آلات که مشترک لفظی هستند. انصافا در عبادات و معاملات، بیع یک معنای مشترک بین همه اقسام بیع ها است. وقتی می گوییم حج، معنای مشترکی بین همه انواع حج ها است. حال که ما قائل به مشترک معنوی هستیم و مشترک لفظی در الفاظ شرعیه خلاف تبادر عرفی است، باید معنای مشترک را پیدا کنیم تا بگوییم این لفظ برای آن معنای مشترک وضع شده است. اگر صحیحی باشیم کار آسان تر است و اگر اعمی باشیم سخت تر است زیرا پیدا کردن معنای مشترک در افراد صحیح از پیدا کردن معنای مشترک بین افراد صحیح و فاسد است. در هر دو صورت صحیحی و اعمی بودن ما احتیاج به قدر جامع داریم و قدر جامع هم به معنای پیدا کردن معنای مشترک است که لفظ برای آن وضع شده است.

اگر صحیحی باشیم افراد باطل را موضوع له لفظ نمی دانیم و میگوییم تعبیر مجازی است. نماز باطل اصلا نماز نیست. پس دنبال قدر مشترک بین افراد صحیح می گردیم که دامنه آن محدودتر است در عین حالیکه به خودی خود وسیع است.

اگر اعمی باشیم پیدا کردن یک وجه مشترک بین صحیح و باطل سخت تر است زیرا باید وجه مشترکی پیدا کنیم که در بین همه نماز ها وجود دارد تا بگوییم لفظ نماز برای آن جهت مشترک وضع شده است.

متبادر به ذهن ما هم این است که از نماز یا صلات یک معنا می فهمیم. نمازها را مصادیق می دانیم نه معنا. نمی گوییم صلات مستحبی یک معنا از نماز است و صلات یومیه یک معنای دیگری از نماز است بلکه می گوییم همه این موارد یک مصداق کلی از نماز هستند. حال که مصداق کلی هستند، آن کلی چیست؟ به همین جهت تصویر قدر جامع مقداری مشکل است و یک مقدمه خیلی ضروری برای بحث صحیح و اعم است.

در نمازها ارکان هم متفاوت است زیرا برخی نمازها در ارکان هم مشترک نیستند. مثلا در نماز غرقی (نماز شخص غریق) فقط چند تکبیر وجود دارد. نه رکوع و نه سجود و نه چیز دیگری دارد.

مشکلات در تصویر قدر جامع

در تصویر قدر مشترک و قدر جامع دو معضل داریم.

معضل اول

مشکل اول کثرت افراد و مصادیق و اقسام است. در بسیاری از عبادات و معاملات مصادیق و افراد خیلی زیاد و متنوع هستند.

هم در جهت طولی کثرت دارند و متعدد هستند یعنی مراتب و درجات دارند. مثلا نماز اختیاری داریم که به یک شکل است و نماز اضطراری داریم و خود نماز اضطراری در افراد طولی متعدد و متکثر است. یعنی گاهی اوقات شخص قیام را نمی تواند انجام دهد و صلات اضطراری او به شکل نشسته است و گاهی قعود و نشستن هم نمی تواند، صلات اضطراری او به شکل خوابیده است. گاهی اوقات اگر افعال را می تواند انجام دهد الفاظ را می تواند بگوید و گاهی الفاظ را نمی تواند بگوید و ایمائی انجام می دهد. پس خود افراد طولی یک نماز مثل نماز ظهر به شکل های متنوعی می تواند انجام شود که بنابر حال و وضعیت مکلف متغیر است. پس یک معنایی را باید برای موضوع له نماز در نظر بگیریم که هم نماز شخصی که روی تخت بیمارستان است و فقط چشمان خود را باز و بسته می کند را شامل بشود و هم نماز کامل با آداب کامل را هم شامل بشود. این دو نماز مشترک لفظی نیستند بلکه مشترک معنوی هستند و یک معنا هستند. آن چه معنایی است که هر دو قسم نماز را شامل می شود؟ وجه مشترک و قدر جامع این دو نماز چیست؟

تنوع و انواع در جهت عرضی هم وجود دارد. یعنی نماز چهار رکعتی داریم، نماز سه رکعتی داریم، نماز دو رکعتی داریم، نماز یک رکعتی داریم و نماز بدون رکعت مانند نماز میت هم داریم که رکوع و سجود ندارد. همه این موارد صلات هستند. انواع صلوات واجبه و فرائض را داریم، انواع صلوات مندوبه را داریم، غیر از افراد طولی و مراتب، تفاوت در انواع هم داریم. به همه این موارد هم صلات گفته می شود. پس پیدا کردن یک جهت مشترک در انواع و اقسام در سختی پیدا کردن قدر جامع می افزاید.

معضل دوم

معضل دوم تفاوت اجزاء و شرائط و صورت خارجی در این افراد و مصادیق است. یعنی شکل و شمایل نمازها هم با یکدیگر متفاوت است. بروز و ظهور و صورت خارجی نمازها گاهی اوقات هیچ تشابهی با یکدیگر ندارند و همه نماز صحیحی هم هستند. اجزاء و شرائط هم متفاوت است به گونه ای که نمی توان گفت نماز به رکوع و سجود است یا به فاتحة الکتاب یا به موارد دیگر است زیرا می توان نمازهایی پیدا کرد که این اجزاء و شرائط را نداشته باشد.

به همین دلیل در پیدا کردن قدر جامع دچار صعوبت هستیم. اگر از اصطلاح فلاسفه (وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت) استفاده کنیم، باید در عین کثرتی که در اقسام و انواع و افراد عبادات و معاملات داریم، به یک وحدت برسیم که آن وحدت موضوع له لفظ شرعی مانند نماز یا روزه یا دیگر عبادات و معاملات است.

بررسی تصویر قدر جامع بر اساس مبانی مختلف

در تصویر قدر جامع نظریات متنوع و متعددی وجود دارد. بخشی از مبانی و نظریات، مبانی کسانی است که صحیحی هستند مانند مرحوم آخوند ره. این گروه چه تصویر جامعی را برای ما تصویر کردند؟ افرادی که اعمی هستند قدر جامع را چگونه تصویر کردند؟

بحث ما در قدم اول تصویر قدر جامع بنابر صحیحی ها را انجام می دهیم و در قدم دوم تصویر قدر جامع بنابر مبنای اعمی ها را بررسی می کنیم.

اولین مبنایی که مطرح می کنیم، مبنای آخوند ره در کفایه است. تصویری که مطرح کرده است و اشکالات آن را در جلسه فردا مطرح خواهیم کرد.