1403/02/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تشخیص استعمال حقیقی از استعمال مجازی
در تشخیص استعمال حقیقی از استعمال مجازی عرض کردیم علایمی مطرح شده. چه معنایی معنای حقیقی و چه معنایی معنای مجازی است. مهم ترین علامت تبادر بود. صحت حمل بود . علامت سومی که مطرح کرده اند اطراد است. اطراد یعنی شیوع و گستردگی. انسباق نیست. بلکه این است که یک لفظی در استعمالات مختلف به کار رود. اطراد گاهی وقت ها نسبت به افراد و مصادیق است. یک معنای اطراد ، اطراد در افراد و مصادیق است یعنی یک لفظی در تمام افراد یک معنا به کار برود و استعمال شود. یعنی یک معنای کلی مصادیق دارد. مثلا انسان ۸ میلیارد مصداق دارد. وقتی لفظ انسان بتواند در تمام افراد یک معنای کلی استعمال شود . میگویند اطراد دارد. شما میتوانید بگویید زید انسان است. عمر انسان است. حسن انسان است. پس میشود اطراد و شیوع و گستردگی یک لفظ در تمام افراد و مصادیق یک معنا. این یکی از بهترین علامات حقیقت است. به دلیل اینکه شما در معنای مجازی نمیتوانید این کار را بکنید. لفظ اسد را در تمام افراد مشابه زید نمیتوانی به کار ببری. از این عدم اطراد استعمال مجازی را متوجه میشویم.
اطراد در این معنا _ صحت استعمال لفظ در تمام افراد و مصادیق یک معنای کلی_ هست.
معنای دوم اطراد ، اطراد در حالات و محمولات مختلف . این را ما میبینیم در حالات مختلف یک مصداق میتوانیم لفظ را به کار ببریم یا نه. در موقعیت ها ی مختلف. تناسبی ندارد در موقعیت های مختلف وقتی اطراد نداشته باشد . حسن استعمال ندارد. این هم یک معنای دیگر از اطراد است. باز به همان دلیل که عرض شد چرا اطراد علامت حقیقت است. چون این فرض که در تمام مصادیق این نوع حتما قرینه ای وجود داشته که این استعمال صورت گرفته پس بنابراین ممکن است استعمال مجازی باشد میگوییم وجود قرینه بعضی جاها هست. در تمام مصادیق که نمیتوانیم بگوییم قرینه است. عادتا محال است که در هزاران مصداق قرینه وجود داشته باشد. با قرینه به کار رفتن استعمال شایعی نیست. شیوع استعمال گاهی در مصادیق است گاهی در حالات است.
معنای سوم، اطراد در تبادر است. یعنی اینکه در این معنایی که به ذهن خطور میکند در این معنا زیاد استعمال شود . شیوع داشته باشد یک لفظی در معنایی و آن معنا بیش از معانی دیگر ، به ذهن خطور کند. این هم یک معنا از اطراد است که اینجا مد نظر این نیست. ما اینجا به تبادر کاری نداریم. ما اینجا به استعمال کار داریم . که ببینیم میتوانیم در افراد و حالات مختلف به کار ببریم یا نه. این معنای اطراد است. یعنی شیوع در استعمال. حالا استعمال در مصادیق یا استعمال در حالات. اما خب اشکالاتی به این علامت وارد شده که این به عنوان یک علامت مستقل نیست. اشکال اول را مرحوم آخوند در کفایه مطرح کرده اند و آن هم این است که گفته اند که لفظ در استعمال مجازی هم اطراد دارد. نوع علاقه را نباید در نظر گرفت. صنف علاقه را اگر در نظر بگیری اطراد ایجاد میشود. مجاز هم مثل حقیقت اطراد دارد. باید محل اطراد را درست تشخیص دهی. این اشکال مرحوم آخوند است.
جوابی که دادند این است... ما به صنف کاری نداریم. ما به علاقه و مشابهت کار داریم. خود همین علاقه علامت مجاز است. مجاز بر دو رکن استوار است. یکی وجود علاقه دیگری وجود مناسبت. وجود علاقه وجه مشابهتی بین معنای حقیقی و مجازی باشد. یکی هم اینکه استعمالش هم مناسبت داشته باشد. موقعیت موقعیتی باشد که آن مشابهت قابل ابراز باشد. حسن استعمال داشته باشد . چیزی به نام صنف وجود ندارد .ما کجا میخواهیم تشخیص دهیم علامت حقیقت و مجاز را. آنجا که ندانیم براساس مشابهت استعمال میشود یا بر اساس حقیقت. نگاه میکنیم ببینیم در استعمالات مختلف به کار میرود. در استعمالات مختلف که ممکن است مشابهت باشد ممکن است نباشد. برای وقتی است که ما خالی الذهن باشیم نسبت به علایق. در نتیجه صحت استعمال را در نظر میگیریم در همه ی مصادیق نوع. این یک جواب
جواب دیگری که مرحوم صاحب فصول دادند. فرمودند اطراد در مجاز هم هست ولی اطراد در مجاز مع تاویل است. با قرینه است. اطراد در حقیقت بلا تاویل است. بدون تاویل است. بدون برگشت به قرینه است. همانطور که روشن است این جواب درستی نیست و مستلزم دور است. وقتی شما میگویی اطراد بدون تاویل و علی وجه الحقیقه یعنی از قبل معنای حقیقی را میدانستی. میدانستی این شیوع ناشی از عدم وجود قرینه است. خب پس میدانی که این لفظ در این معنا بدون قرینه به کار میرود. پس ما معنای حقیقی را هم میدانستیم . مهم این است که استعمال کنی بدون علم به وجود و عدم وجود قرینه بعد ازین گسترش فوق العاده استعمال میگویی این همه قرینه که نمیتواند وجود داشته باشد . پس اطراد علامت حقیقت است. اگر اطراد را متکی به قرینه کنی دور لازم می آید. اطراد علامت خوبی است که ببینیم این لفظ چقدر کاربرد دارد.
بعضی ها گفتند اطراد در انطباق هم داریم . یعنی شیوع استعمال انسان در حیوان ناطق. این هم یک حرف سستی است. و حرف جدیدی نیست.
اطرادی که بتواند علامت باشد یعنی همین که در مصادیق به کار برود. یعنی یک لفظ کاربرد زیادی داشته باشد. دیگر نتوانیم بگوییم همه ی اینها مجازی است.
این اشکال مرحوم آخوند اشکال واردی نیست. اشکالات بعد را در جلسات آینده مطرح میکنیم.