درس خارج فقه استاد محمدجواد محمدی گلپایگانی

1402/06/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه الصوم/مفطرات صوم /بررسی ادله مورد هشتم از مفطرات صوم (بقای عمدی بر جنابت)

 

ایام ماه مبارک ربیع الاول را تبریک عرض می کنم و همچنین میلاد پیامبر مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) که در پیش خواهیم داشت و سال تحصیلی جدید را یعنی سال تحصیلی ۱۴۰۲ را که ان شاءالله می خواهیم برای همه ما باعث برکت علمی و معنوی باشد و انشاءالله بهترین سال تحصیلی ما باشد و طوری ممارست علمی داشته باشیم که مورد رضای امام زمان (ع) باشد.

 

مرور بحث گذشته

بحث ما در ادامه ی مفطرات مربوط به صوم بود که مرحوم سید در عروه مطرح کرده بودند با آن ترتیب پیش می رفتیم که پارسال به الثامن رسیدیم. یعنی السابع تمام شد که ارتماس بود. «السابع: الارتماس في الماء، ويكفي فيه رمس الرأس فيه وإن كان سائر البدن خارجاً عنه ، من غير فرق بين أن يكون رمسه دفعة أو تدريجا على وجه يكون تمامه تحت الماء زماناً ، وأما لو غمسه على التعاقب لا على هذا الوجه فلا بأس به وإن استغرقه ، والمراد بالرأس ما فوق الرقبة بتمامه فلا يكفي غمس خصوص المنافذ في البطلان وإن كان هو الأحوط ، وخروج الشعر لا ينافي صدق الغمس»[1] .

 

مورد هشتم از مفطرات صوم

«الثامن البقاء علی الجنابه عمدا الی الفجر الصادق»[2] . این فرمایش مرحوم سید در مقدمه ی بحث شان هست. پس هشتمین مورد که باعث ابطال صوم می‌شود مفطر بعدی بقاء بر جنابت به صورت عمدی است؛ «البقاء على الجنابة عمداً إلى الفجر الصادق في صوم شهر رمضان، أو قضائه دون غيرهما من الصيام الواجبة والمندوبة على الأقوى، وإن كان الأحوط تركه في غيرهما أيضاً خصوصاً في الصيام الواجب موسّعاً كان أو مضيّقاً، وأما الإصباح جنباً من غير تعمد فلا يوجب البطلان إلا في قضاء شهر رمضان على الأقوى..»[3] . یعنی شخص دچار جنابت شده باشد حالا جنابتش می‌خواهد جنابت به صورت احتلام یا به صورت اجناب اصطلاحا باشد اما در بقاء تعمد داشته باشد و این عمدی که می‌گوییم عمد در جنابت نیست بلکه تعمد در بقاء است نه تعمد در جنابت‌؛ و آن مهم نیست. جنابت تعمدی باشد یا نباشد، در بقائش تا طلوع فجر تعمد دارد یعنی غسل نمی‌کند. خب فتوای معروف و مشهور امامیه بطلان صوم است حتی ادعای اجماع هم مکرر است. مرحوم صاحب جواهر رضوان الله علیه میفرماید: «لم اتحقق فیه خلاف»[4] یعنی من قول مخالفی پیدا نکردم‌ نسبت داده شده. و نسبت خلاف به صدوق داده شده « وقال ابن ابى عقيل بوجوب الأوّل فقط، والصدوق بعدم وجوب شي‌ء، وأنه لا يجب الإمساك عنه، بل يجوز البقاء على الجنابة عمدا حتى يصبح، ثم يغتسل للصلاة فيصح الصوم والصلاة.»[5] . البته صدوقین و همینطور مرحوم مقدس اردبیلی «فالظاهر عدم وجوب شي‌ء لجواز ذلك مع عدم العلم والظن بحصول الموجب، مع احتمال القضاء كما في المضمضة لغير الصلاة، وسيجي‌ء ان شاء الله تعالى...»[6] ، میرداماد این ها یک مخالفت هایی از ایشان مطرح شده است. ولی اعتنا و توجهی به این مخالفت ها نشده است. فتوای معروف و مشهور همانطور که عرض کردم فتوایی که ادعای اجماع هم در موردش شده همین بطلان صوم است در برابر این، نظر مشهور عامه صحت صوم است. حالا این از یک جهت برای ما اهمیت دارد آن هم روایاتی است. که روایاتی بر صحت صوم داریم که برای آن وقت که حمل بر تغییر کنیم خوب است و نظر عامه را بدانیم به هر صورت بقا بر جنابت مخالفت جدی در مورد بطلان صوم ندارد. ادله عمدتا روایی است.

 

ادله بطلان صوم در روایات

سه طایفه از اخبار ما اینجا داریم:

طایفه اول: اخبار تعمد بر جنابت است «باب تحريم تعمد البقاء على الجنابة في شهر رمضان حتى»[7] . اصلا روایاتی که موضوعش همین تعمد بر بقا جنابت است.

طایفه دوم: اخبار تعمد در نوم جنابا یعنی شخص می‌خوابد عمدا به طوری که قصد و عزم بر غسل نداشته باشد این هم روایاتی دارد.

طایفه سوم: اخبار نسیان غسل است «باب حكم من نسي غسل الجنابة حتى مضى شهر رمضان»[8] روایتی که دلالت می‌کند بر اینکه اگر شخص غسل جنابت را فراموش کرد چه حکمی دارد. این سه دسته از روایات برای اثبات این حکم، حکم بطلان صوم در صورت بقا بر جنابت اصباح عمدی این ها دلالت می کند حال نحوه دلالتشان به چه شکل است به آن می رسیم. ما به جنبه تکلیفی کار نداریم به جنبه وضعی کار داریم.

 

بررسی روایت صحیحه ابی بصیر

طایفه اول اخبار تعمد بر بقا بر جنابت است صحیحه ابی بصیر را داریم ابواب من یمسک عنه الصائم. باب ۱۶ حدیث ۲ . «محمد بن الحسن بإسناده عن الحسين بن سعيد، عن محمد بن أبي عمير، عن إبراهيم بن عبدالحميد، عن أبي بصير، عن أبي عبدالله عليه‌السلام في رجل أجنب في شهر رمضان بالليل ثم ترك الغسل متعمدا حتى أصبح، قال : يعتق رقبة أو يصوم شهرين متتابعين، أو يطعم ستين مسكينا، قال: وقال : إنه حقيق إن لا أراه يدركه أبدا.»[9] .

 

بررسی دلالت صحیحه ابی بصیر

سوال از امام صادق ع در مورد کسی است که خودش را دچار جنابت می‌کند یا اجناب می کند و مباشرت با زوجه‌اش در شهر رمضان دارد و غسل را متعمدا تا صبح ترک می کند. حضرت فرمودند که یک برده ای را آزاد کند و دو ماه پشت سر هم روزه بگیرد یا ۶۰ مسکین را اطعام کند که این‌ها خصال کفاره هستند. پس دلالتش بر اینکه روزه‌اش باطل است، واضح است؛ چون کفاره برای بطلان صوم است، تازه برای بطلان عمدی است . یعنی از قضا هم بالاتر است. پس بنابراین دلالت روشن است و کسی نمی‌تواند بگوید حالت تعبدی دارد. کفاره بر بطلان صوم دلالت روشنی است از نظر دلالت مشکلی ندارد. از نظر سند هم روایت خوبی است.

بررسی سند روایت

برای اینکه طریق شیخ به حسین بن سعید اهوازی طریق معتبری است. ابراهیم بن عبدالحمید هم توثیق صریح دارد .توثیق صریح شیخ را دارد و روایات زیادی که حدود ۱۵۵ روایت از ایشان نقل شده و از نظر سند و دلالت خوب است. آدرسش «ابواب ما یمسک عنه الصائم» باب ۱۶ حدیث [10] ۲ . این روایت اول ماست . البته ادامه ای هم دارد ... کفاره را هم بدهد و قضا را هم به جا بیاورد دیگر فضیلت روزه‌ای که ترک کرده هیچ وقت درک نخواهد کرد جنبه معنوی را هم بیان می‌کند. ممکن است آدم کفاره را هم بدهد و روزه را هم قضا کند ولی آن روزی را که از دست داده و فضیلتی که در ماه رمضان از دست داده هیچ وقت به دست نمی آورد.

 

بررسی روایت سلمان بن حفص

حدیث ۳ روایت سلمان بن حفص مروزی است باب ۱۶ حدیث ۳. به اسناده که اسناد شیخ است. «وبإسناده عن محمد بن الحسن الصفار، عن محمد بن عيسى، عن سليمان بن جعفر المروزي (في نسخة: سليمان بن حفص )، عن الفقيه عليه‌السلام قال: إذا أجنب الرجل في شهر رمضان بليل ولا يغتسل حتى يصبح فعليه صوم شهرين متتابعين مع صوم ذلك اليوم، ولا يدرك فضل يومه.»[11] .

 

بررسی دلالت روایت

اگر شخصی اجناب در شب ماه رمضان بکند و تا صبح غسل نکند؛ «فعلیه صوم شهرین متتابعین»[12] باید دوماه روزه بگیرد و دو ماه روزه گرفتن کفاره است و کفاره هم دلالت بر بطلان صوم می کند چون روزه صحیح کفاره ندارد و روزه آن روز هم باید بگیرد. «فلا یدرک فضل یومه ...» فضیلت روزه ای که از دست داده را هیچ وقت به دست نخواهد آورد. این هم از نظر دلالت خیلی واضح است و وضوحش از قبلی هم بیشتر است چون تصریح به قضا هم دارد.

 

بررسی سند روایت

در مورد سند، محمد بن عیسی پارسال بحث کردیم محمد بن عیسی اشعری داریم محمد بن عیسی یقطینی هم داریم این محمد بن عیسی دوم است که توثیق صریح نجاشی را دارد «محمد بن عيسى بن عبد الله بن سعد بن مالك الاشعري أبو علي ، شيخ القميين ، ووجه الاشاعرة ، متقدم عند السلطان ، ودخل على الرضا عليه‌السلام وسمع منه ، وروى عن أبي جعفر الثاني عليه‌السلام. له كتاب الخطب. قال أحمد بن محمد بن عبيد الله : حدثنا محمد بن أحمد بن مصقلة قال : حدثنا سعد بن عبد الله قال: حدثنا أحمد بن محمد بن عيسى.»[13] . مشکلی ندارد. سلیمان بن جعفر مروزی ما اصلاً همچین آدمی نداریم . این سلیمان بن حفص مروزی « وإلى سليمان بن حفص المروزي : أبوه ، عن سعد ابن عبد الله ، عن أحمد بن أبي عبد الله البرقي ، عنه. قال الشارح التقي في ترجمة سليمان : يظهر من كتاب العيون وغيره أنه كان من علماء خراسان وأوحديهم، وباحث مع أبي الحسن الرضا عليه‌السلام ورجع إلى الحق، وكان له مكاتبات إلى الجواد والهادي والعسكري عليهم‌السلام واعتمد المصنّف عليه، وتقدم رواياته عنه، والطريق إليه صحيح فيكون الخبر حسنا، وربّما يخطر بالبال أنّهما رجلان لأنّ له روايات عن الكاظم عليه‌السلام وإن احتمل أن يكون معتقدا للحقّ سابقا، وكانت المباحثة تقيّة من المأمون والعلماء، والظاهر أن المصنّف يعتقد ثقته، انتهى.»[14] است. نسخه هایی که نوشته سلیمان بن جعفر اینجا یک تصحیفی صورت گرفته است. فقیه یعنی امام هادی علیه السلام است. بنابراین این روایت از نظر سند یک همچین تصحیفی است. روشن است و همه هم گفتن مشکلی ندارد. پس بنابراین سلیمان بن حفص مروزی توثیق ندارد. وثاقتش را از کجا بدست بیاوریم؟ در رجال کامل الزیارات آمده برای ابن قولوی است. «حدَّثني حكيم بن داود ، عن سَلَمة بن الخطّاب ، عن عليِّ بن محمّد ـ عن بعض أصحابه ـ عن سليمان بن حَفْص المروزيّ ـ عن الرَّجل ـ...»[15]

 

درباره توثیقات عامه کامل الزیارات

اگر ما در توثیقات عامه رجال کامل الزیارات را بپذیریم پارسال بحثش را کردیم و قبول داشتیم «ولم أخرج فيه حديثاً روي عن غيرهم إذ كان فيما رُوّينا عنهم من حديثهم ـ صلوات الله عليهم ـ كفاية عن حديث غيرهم، وقد علمنا أنّا لا نحيط بجميع ما روي عنهم في هذا المعنى ولا في غيره، لكن ما وقع لنا من جهة الثّقات من أصحابنا ـ رحمهم الله [برحمته] ـ ولاأخرجت فيه حديثاً روي عن الشُّذاذ من الرِّجال يؤثر ذلك عنهم عليهم‌السلام المذكورين غير المعروفين بالرِّواية؛ المشهورين بالحديث والعلم، وسمّيته كتاب كامل الزّيارات »[16] . اختلافی که وجود داشت این است که فرمایش ابن قولوی ناظر بر مشایخ مستقیم و مباشرش یا کل مشایخ بی‌واسطه و با واسطه کتاب کامل الزیارات است. عده ای نظرشون این است که فقط مشایخ مستقیم را عبارت شامل می شود؛ بعضی نظرشون این است که نه کل رجال این کتاب توثیق شده یعنی از اطلاق فرمایش ابن قولوی و مجموع قرائنی که مهم ترین قرینه اش این بوده که ایشان می‌خواسته اعتبار کتابش را نشان دهد و بگوید این کتاب و روایات معتبر است . اعتبار کتاب با یک راوی درست نمی‌شود. باید با همه روات توثیق شده باشد تا کتاب معتبر باشد و شواهدی را مطرح کرده است؛ عرضم به حضور شما که به این نتیجه رسیدیم که نه کلیه ی رجال این کتاب شریف توثیق شدن به صورت عام توسط ابن قولوی. کلیه ی رجال طبق احصائی که مرحوم محدث نوری فرمودند ۳۸۸ نفر هستند، یعنی رجال این کتاب هستند و کلیه مشایخ با واسطه و بی‌واسطه عددی که ایشان فرموده ۳۸۸ نفر و مشایخ بی واسطه ۳۱ نفر هستند. پس از نظر سندی اگر علی المبنا به قول معروف قبول این مبنا را داشته باشیم به این روایت هم صحیحه سلیمان می‌گوییم و اگر نداشته باشیم، خبر سلیمان می شود.

 

نظر مختار استاد

پس بنابراین ما این دو روایت را در خود این موضوع میگوییم. موضوع بقا عمدی بر جنابت از نظر ما سند و دلالت هردو خوب و معتبر است و بنابراین می توان اعتماد کرد .

 


[1] العروة الوثقى، الطباطبائي اليزدي، السيد محمد كاظم، ج2، ص422.
[2] العروة الوثقى، الطباطبائي اليزدي، السيد محمد كاظم، ج2، ص424.
[3] العروة الوثقى، الطباطبائي اليزدي، السيد محمد كاظم، ج2، ص424.
[4] جواهر الكلام، النجفي الجواهري، الشيخ محمد حسن، ج16، ص237.
[5] مجمع الفائدة والبرهان في شرح إرشاد الأذهان، المحقق المقدّس الأردبيلي، ج5، ص35.
[6] مجمع الفائدة والبرهان في شرح إرشاد الأذهان، المحقق المقدّس الأردبيلي، ج5، ص35.
[7] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج10، ص63، أبواب من یمسک عنه الصائم، باب16، ح1، ط آل البيت.
[8] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج10، ص65، أبواب من یمسک عنه الصائم، باب17، ح1، ط آل البيت.
[9] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج10، ص63، ابواب من یمسک عنه الصائم، باب16، ح2، ط آل البيت.
[10] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج10، ص63، أبواب من یمسک عنه الصائم، باب16، ح2، ط آل البيت.
[11] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج10، ص63، أبواب من یمسک عنه الصائم، باب16، ح3، ط آل البيت.
[12] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج10، ص64، أبواب من یمسک عنه الصائم، باب16، ح3، ط آل البيت.
[13] رجال النجاشي، النجاشي، أبو العبّاس، ج1، ص338.
[14] خاتمة مستدرك الوسائل، المحدّث النوري، ج4، ص324.
[15] كامل الزيارات - ط مكتبة الصدوق، ابن قولويه القمي، ج1، ص228.
[16] كامل الزيارات - ط مكتبة الصدوق، ابن قولويه القمي، ج0، ص15.