1400/02/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اعتبار خبر واحد در اعتقادات
گفتیم معروف عدم وجوب اعتقاد بر اساس ظن و غیر علم از جمله خبر واحد است و حتی برخی اجماع هم ادعا کردهاند اما برخی دیگر از علماء از جمله مرحوم آقای خویی صراحتا به وجوب اعتقاد بر اساس خبر معتقدند.
در هر حال گفتیم این شهرت و بلکه اگر اجماع هم وجود داشت، ارزش و اعتباری ندارد.
تذکر این نکته مجددا لازم است که بحث ما در امور اعتقادی است که اگر علم به آن حاصل شود، اعتقاد لازم باشد. توضیح بیشتر:
در قیام خبر واحد بر امور اعتقادی، چهار صورت قابل تصور است:
اول: جایی که مفاد خبر، وجوب اعتقاد باشد. مثلا خبری متضمن این باشد که اعتقاد به رجعت واجب و لازم است.
دوم: مواردی که مفاد خبر حکایت از حقیقتی باشد که وجود واقعی آن حقیقت، موضوع وجوب اعتقاد باشد به طوری که اگر به آن شیء علم پیدا شود، اعتقاد به آن لازم باشد. به عبارت دیگر مفاد خبر، حکایت از واقعیتی باشد که علم در وجوب اعتقاد به آن، طریق است. وجوب اعتقاد از آثار وجود واقعی آن حقیقت است و علم فقط طریق نسبت به آن است. چنانچه خبر از ثبوت چنین حقیقتی حکایت کند، اعتقاد به آن لازم است؟
مثلا امامت یا نبوت افراد خاص، به این معنا که اگر شخص واقعا امام یا نبی باشد، اعتقاد به امامت یا نبوت او لازم است. موضوع وجوب اعتقاد به نبوت یا امامت شخص، امامت یا نبوت واقعی او است و مفاد خبر امامت یا نبوت آن شخص باشد.
سوم: مواردی که علم جزو موضوع وجوب اعتقاد باشد. یعنی وجوب اعتقاد از آثار علم به آن حقیقت است مثل احکام فقهی که قطع در آنها موضوع باشد. آیا در این موارد خبر، جایگزین علم میشود تا اگر خبری بر ثبوت آن حقیقت دلالت داشته باشد اعتقاد لازم باشد؟
چهارم: مضمون خبر حکایت از چیزی باشد که اگر واقعیت داشته باشد ممکن است اعتقاد به آن واجب باشد.
و مواردی که خبر متضمن حکایت از چیزی است که حتی اگر واقعیت هم داشته باشد اعتقاد به آن لازم نیست از محل بحث ما خارج است چرا که روشن است مساله وجوب اعتقاد در این مورد بی معنا ست هر چند در همین موارد هم حجیت خبر میتواند از جهت اسناد یا اخبار ثمره داشته باشد.
قدر متیقن از بحث، صورت اول است. یعنی خبر بر وجوب و لزوم اعتقاد دلالت دارد. آیا با خبر میتوان وجوب اعتقاد را اثبات کرد؟ البته بحث از استحباب اعتقاد هم میتواند جزو همین صورت باشد.
اختلاف مرحوم آقای خویی و مرحوم آقای تبریزی در همین جا بود. مرحوم آقای خویی معتقد بودند اگر خبر بر وجوب اعتقاد دلالت کند، اعتقاد لازم است و مرحوم آقای تبریزی معتقد بودند اعتقاد لازم نیست.
و البته قبلا هم گفتیم بحث در ظن خاص است نه در ظن مطلق و به ملاک دلیل انسداد چرا که با وجود امکان اعتقاد اجمالی، دلیل انسداد از اثبات لزوم اعتقاد تفصیلی قاصر است.
به نظر میرسد در این مورد حق با مرحوم آقای خویی است هر چند خلاف مشهور است. دلیل ما هم اطلاق دلیل حجیت خبر و عموم بنای عقلاء است چون وجوب اعتقاد خودش یک حکم فقهی است هر چند اصطلاحا جزو علم کلام محسوب میشود. به عبارت دیگر وجوب اعتقاد یک حکم شرعی است که به جعل شارع است. بله ممکن است برخی موارد لزوم اعتقاد حکم شرعی نباشند (مثل اعتقاد به توحید) اما جعل شرعی وجوب اعتقاد قابل تصور است. همان طور که شارع میتواند وجوب نماز را جعل کند، میتواند وجوب اعتقاد به مثل رجعت را هم جعل کند. اعتقاد هم فعلی از افعال اختیاری انسان است بله فعل جوارحی نیست اما از افعال جوانحی است. در اعتبار خبر چه تفاوتی دارد متعلق حکم، عمل جوارح باشد یا جوانح؟ همان طور که اثبات وجوب نیت و قصد قربت (که از افعال جوانحیاند) با خبر واحد ممکن و بلکه واقع است و اشکالی ندارد، اثبات وجوب اعتقاد هم که از افعال جوانحی است با خبر ممکن است و اشکالی ندارد و اطلاق ادله حجیت خبر هیچ قصوری از شمول این موارد ندارد چه دلیل حجیت را ادله لفظی مثل آیات و روایات بدانیم و چه بنای عقلاء. در بنای عقلاء خبر ثقه جایگزین علم است به این معنا که در مواردی که اگر علم باشد باید به آن عمل کرد اگر خبر بر آن اقامه شود هم باید به آن عمل کرد. اینکه مرحوم آقای تبریزی فرمودند بنای عقلاء بر حجیت خبر در مسائل عملی است نه در مسائل اعتقادی حرف ناتمامی است و در بنای عقلاء در اعتبار خبر تفاوتی نیست بین اینکه خبر بر وجوب عمل دلالت کند یا بر وجوب اعتقاد و قبلا هم گفتیم لازم نیست در همه موارد خبر، عقلاء به خبر عمل کنند و گرنه در بنای عقلاء چیزی به اسم قصد قربت و نیت وجود ندارد با این حال کسی توهم هم نکرده است که خبر دال بر لزوم نیت یا قصد قربت معتبر نیست بلکه آنچه مهم است این است که عقلاء در روابط بین موالی و عبید به خبر عمل میکنند و این بناء در معرض سرایت به مسائل شرعی هم هست و سکوت شارع از ردع، نشانه امضای آن بناء است.