99/02/10
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: سرایت بیماری /مسائل پزشکی /مسائل مستحدثه
خلاصه مباحث گذشته:بحث ما به مناسبت حدیث «لا عدوی» به نکته ای اصولی منتهی شد که در مقام رد استدلال به این روایت برای نفی سرایت بیماری، بیان شد.
گفتیم حدیث «لا عدوی» دلالتی بر نفی سرایت به نحو عموم ندارد. بعد گفتیم اگر این روایت دلالت بر نفی عدوی به نحو عموم داشته باشد، این روایت مخصصاتی دارد که بیان شد. در ادامه گفتیم اگر بگوییم این روایت دلالت بر نفی سرایت بیماری دارد و مخصصی برایش نباشد، این روایت دارای معارض است. بعد فرض کردیم که اگر مقتضی این روایت تمام باشد و معارضی نیز نداشته باشد، اطلاق دلیل حجیت خبر شامل این روایت نمی شود. گفتیم همانطور که نمی توان خبر را جایگزین قطع موضوعی کرد، همینطور نمی توان بر اساس اطلاق ادله حجیت خبر، احتمالی را نفی کرد که موضوع حکمی قرار گرفته است و در موضوع حکم آمده و تمام الموضوع برای حکم باشد.
گفتیم مفاد ادله حجیت خبر، حجیت خبر در مواردی است که اثر بر مؤدای خبر مترتب باشد و خبر بخواهد طریق صرف به آن مؤدی باشد، که دلیل حجیت خبر اقتضاء می کند خبر نازل منزله یقین و جزم باشد و احتمال خلاف الغاء شود، البته در صورتی که قطع طریقی باشد. جایی دلیل اقتضای حجیت خبر را دارد که احتمال طریق باشد، به این معنا که اثر بر محتمل و واقع مترتب باشد و احتمال جنبه طریق به واقع محتمل باشد و خود احتمال در ترتب حکم موضوعیت نداشته باشد.
اگر اثر بر ذات محتمل مترتب باشد، حجیت خبر اقتضاء می کند که احتمال مخالف با خبر طرح شود. اما نسبت به قطعی که در موضوع أخذ شده است یا احتمالی که تمام موضوع برای حکم است و واقع فی البین موضوعیت برای حکم ندارد واثر، مترتب بر احتمال و به عنوان موضوع اثر بار شود، در این صورت ادله حجیت خبر، خبر را نازل منزله قطع موضوعی نمی کند و همینطور خبر صالح برای نفی احتمال مخالفی که موضوع الحکم است، نیست. مثلا سفری که موجب تقصیر است، سفری است که مکلف قطع به عدم خطر داشته باشد، حال اگر بینه داشته باشیم که فلان سفر خطر ندارد، در این صورت اگر احتمال خطر بدهیم، دلیل حجیت بینه اقتضاء نمی کند که بنا بر بی خطر بودن این سفر بگذاریم. اطلاق دلیل حجیت بینه اقتضای حجیت بینه را در جایی می کند که اثر مترتب بر متعلق بینه باشد. مثلا بینه حکایت می کند که زید قاتل است و قاتل بودن زید، موضوع اثر است، حجیت بینه اقتضاء می کند اثر واقع را در مورد بینه بار کنید و به احتمال خلاف و کذب اعتنا نکنید چون اثر مترتب بر واقع است و بینه طریق به واقع است.
اما در مواردی که موضوع اثر احتمال باشد، مثل حرمت سفر، دلیل حجیت بینه این احتمال را کالعدم نمی کند. چون احتمال خطر، طریق نیست. اثر حرمت و حکم حرمت مترتب بر واقع خطر نیست که احتمال خطر طریق به آن باشد، بلکه حرمت مترتب بر نفس احتمال است. با احتمال خطر، سفر واقعا حرام است هر چند مکلف بعدا علم پیدا کند که خطری نبوده است.
این کبری همان است که در اصول گفته شده است که خبر واحد نازل منزله قطع موضوعی نمی شود. همانطور که خبر، اثبات آثار قطع موضوعی را نمی کند، احتمالی را که منشأ اثر است نیز نفی نمی کند.
تطبیق این کبری در مسأله «عدوی» به این صورت است که در این مسأله باید تفصیلی داد. برخی از آثار همانطور که بعدا خواهد آمد، مترتب بر واقع سرایت است، نسبت به این آثار دلیل حجیت خبر می تواند بگوید نباید مترتب شود. اما برخی از آثار مترتب بر احتمال سرایت است که در این صورت دلیل حجیت خبر نمی تواند سرایت را نفی کند و آن آثار را منتفی کند.
بحث عدوی دو مورد دارد؛ یکی در شبهات موضوعیه و دیگری در شبهات حکمیه.
گاهی عدوی و سرایت بیماری را قبول داریم ولی از حیث صغری نمی دانیم که آیا این شخص بیماری مسری دارد که به دیگری سرایت کند یا نه؟ در این صورت اگر بینه بگوید این شخص بیمار نیست، دلیل حجیت بینه نمی تواند نفی بیماری این شخص را حجت کند و بگوید آثار سرایت را مترتب نکن و بنا بر این بگذار که این شخص بیمار نیست.
در شبهات حکمیه نیز به این صورت است که اصلا نمی دانیم آیا این بیماری مسری است یا نه؟ در این صورت اگر روایت بخواهد بگوید که هیچ بیماری ای مسری نیست و سرایت بیماری وهم و خیال است، دلیل حجیت خبر واحد اقتضاء نمی کند که این روایتی که نفی بیماری را می کند در مقابل احتمال وقوع سرایت محکّم باشد و آثار احتمال سرایت را نفی کند.
مثال برای اثر احتمال سرایت به این نحو است که شخص احتمال دهد این آب مشتمل بر بیماری مسری است، در شبهه موضوعیه باشد یعنی نمی دانیم که آیا این آب با شخص جذامی ملاقات کرده است یا نه؟ و یا در شبهات حکمیه که نمی دانیم جذام سرایت می کند یا نه؟ اثر احتمال وجود سرایت در شبهات حکمیه و موضوعیه در این صورت این است که وجوب وضو با این آب برداشته می شود چون حرجی است. برای صدق حرج، احتمال سرایت کافی است هر چند در واقع واقعیت نداشته باشد. تحمل وجوب وضو برای مکلف حرجی است. اینکه گفتیم احتمال تمام الموضوع است یعنی اینکه وجوب چنین وضویی با این احتمال برداشته می شود هر چند در واقع سرایت نباشد.
اگر احتمال طریقیت داشته باشد و اثر برای واقعیت سرایت باشد، دلیل می گوید سرایتی نیست و ادله حجیت خبر می گوید آثار عدم سرایت را مترتب کنید. اما اگر اثر برای سرایت واقعی نباشد مانند حرج که از آثار سرایت واقعی نیست، بلکه اثر برای احتمال سرایت است، دلیل حجیت خبر احتمال سرایت را وجدانا منتفی نمی کند، و دلیل تنزیل نمی گوید اثر احتمال را مترتب نکنید چون دلیل حجیت خبر جایی می گوید اثر احتمال را مترتب کنید که اثر برای واقع المحتمل باشد، اما جایی که اثر برای موضوع است هر چند که واقعیتی در میان نباشد، دلیل حجیت خبر واحد نمی تواند این اثر را منتفی کند.
مثال دیگر اینکه احتمال سرایت موجب نقص قیمت حیوانی شود که احتمال مسری بودن بیماری در آن حیوان باشد. ملاک نقص قیمت احتمال سرایت بیماری در حیوان است. اینطور نیست که نقص قیمت به خاطر سرایت واقعی باشد. اگر بینه گفت این حیوان بیماری مسری ندارد، قیمت این حیوان به قیمت معمول آن بازگشت نمی کند چون بینه نفی احتمال نمی کند. این به معنای این است که اثر، یعنی نقص قیمت و به تبع آن خیار، مترتب بر صرف احتمال است هر چند که محتمل در واقع وجود نداشته باشد. با وجود بینه بر اینکه این حیوان بیمار نیست و یا اینکه بیماری او مسری نیست، نقص مالی حیوان جبران نمی شود و خیار از بین نمی رود.
اما برخی از آثار مترتب بر واقع است مانند اینکه اتلاف موجب ضمان است حتی اگر این اتلاف به وسیله سرایت باشد، مثل اینکه حیوان بیمار را بیاورد و منشأ سرایت بیماری و بیمار کردن حیوانات شخص دیگر شود و آن حیوانات تلف شوند، این کار منشأ ضمان است. ضمان مترتب بر واقع سرایت است نه بر احتمال سرایت. در این مورد که اثر مترتب بر واقع سرایت است اگر بینه بگوید این حیوان بیمار نیست، یا بیماری او مسری نیست، در این صورت ادله حجیت بینه این صورت را شامل است در نتیجه باید بنا گذاشت که سرایت وجود ندارد و احتمال سرایت منتفی می شود چون در این صورت احتمال موضوعیت ندارد و در نتیجه ضمان مترتب نیست.
ادله حجیت خبر می گوید آثار واقع را بر خبر مترتب کنید. اما نمی گوید اگر احتمال تمام موضوع برای اثر باشد، آن احتمال وجود ندارد. در نتیجه ادله حجیت خبر واحد، خبر «لا عدوی» را نسبت به مواردی که اشاره کردیم شامل نیست و باید تفصیل داد.