97/10/26
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: شرط پنجم: مقتول محقون الدم باشد /شروط قصاص /قصاص
خلاصه مباحث گذشته:بحث در شرط خامس قصاص بود که در کلام محقق آمده است. گفتیم این شرط منحل به دو شرط می شود یکی اینکه قتل واقعا جایز نباشد و دیگر اینکه قتل در نظر قاتل جایز نباشد.از تطبیقات این شرط که اگر قتل مجاز بود قاتل قصاص نمی شود مسأله ای است که در کلام بعضی بزرگان و از جمله مرحوم آقای خوئی[1] آمده است. این مسأله این است که اگر کسی وارد منزل شد و دید مردی در حال زنا با همسر اوست در این صورت شخص می تواند زانی و در بعضی کلمات[2] آمده است هر دو را بکشد و قصاص هم نمی شود به دلیل اینکه برای این مرد قتل کسی که به حریم او تعدی کرده است جایز است البته باید در محکمه ثابت کند ولی اگر ثابت نکند ولی دم مقتول او را قصاص می کنند. این نظر مشهور فقها می باشد.
برای جواز قتل زانی با همسر به روایاتی استدلال شده است که در کلام مرحوم آقای خوئی آمده است. ایشان یا اشکال سندی و یا سندی و دلالی به این روایات کرده است. البته بعد از بیان نصوص مرحوم آقای خوئی همه را رد کرده است و قائل به عدم جواز قتل می شود. نظر مشهور این است که قتل برای مرد جایز است ولی اثباتا در دادگاه باید ثابت کند. ولی مرحوم آقای خوئی می فرماید ثبوتا هم قتل جایز نیست و اگر کشت قصاص می شود. مرحوم خوئی برای نظر خودش به روایت داود بن فرقد استدلال کرده است که مشهور هم به همین روایت استدلال کرده اند و سند هم صحیحه است ولی عکس مرحوم آقای خوئی نتیجه گرفته اند، یعنی قائل به جواز قتل شده اند. در این روایت آمده است: «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ أَصْحَابَ النَّبِيِّ ص قَالُوا لِسَعْدِ بْنِ عُبَادَةَ أَ رَأَيْتَ لَوْ وَجَدْتَ عَلَى بَطْنِ امْرَأَتِكَ رَجُلًا مَا كُنْتَ صَانِعاً بِهِ قَالَ كُنْتُ أَضْرِبُهُ بِالسَّيْفِ قَالَ فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَ مَا ذَا يَا سَعْدُ قَالَ سَعْدٌ قَالُوا لَوْ وَجَدْتَ عَلَى بَطْنِ امْرَأَتِكَ رَجُلًا مَا كُنْتَ تَصْنَعُ بِهِ فَقُلْتُ أَضْرِبُهُ بِالسَّيْفِ فَقَالَ يَا سَعْدُ وَ كَيْفَ بِالْأَرْبَعَةِ الشُّهُودِ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ بَعْدَ رَأْيِ عَيْنِي وَ عِلْمِ اللَّهِ أَنَّهُ قَدْ فَعَلَ قَالَ إِي وَ اللَّهِ بَعْدَ رَأْيِ عَيْنِكَ وَ عِلْمِ اللَّهِ أَنَّهُ قَدْ فَعَلَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ جَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ حَدّاً وَ جَعَلَ لِمَنْ تَعَدَّى ذَلِكَ الْحَدَّ حَدّاً»[3] مفاد این روایت از نظر مرحوم آقای خوئی این است که قتل جایز نیست و اگر کشت قصاص می شود. ولی مرحوم صاحب جواهر[4] می فرماید مفاد این روایت این است که قتل واقعا جایز است و فقط حیث اثباتی نیاز دارد که بتواند در دادگاه ثابت کند و اگر اثبات نکند قصاص می شود اما قتلی که مرتکب شده جائز بوده است.