درس خارج اصول استاد مهدی گنجی

97/02/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: تصویر جامع /صحیح و اعم /مقدمات علم اصول

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در مورد تصویر جامع بنا بر قول به صحیحی است که مرحوم اخوند یک تقریب از ان را مطرح کردند نوبت به تقریب تصویر جامع توسط محقق اصفهانی رسید که در این جلسه به بیان ان پرداخته میشود.

 

1صحیح و اعم

1.1تصویر جامع مرحوم اصفهانی

بحث در تصویر جامع بنا بر قول به صحیح بود جامعی که صحیحی ها تصویر کردند به دو نحو بود یکی جامع بسیطی که مرحوم اخوند تصویر کرد و دیگری جامع ترکیبی تصویر شده بود که این نوع نیز دو تقریب داشت یکی اینکه مرحوم اصفهانی فرمود که مرکب مبهمی است که ما با اثار به ان مبهم اشاره میکنیم مثلا مسمای نماز صورت ترکیبیه مبهمه ای است که قابل انطباق بر هر نمازی است که با مثلا قربان کل تقی به ان اشاره میشود. مطلبی که باقی مانده است

1.1.1اشکال اول بر ادعای مرحوم اصفهانی

بحث درباره مناقشه کلام ایشان است و ان عبارت است از اینکه هر عنوانی را که شما به عنوان مشیر فرض کنید یا همه ی افراد صحیح را نشان نمیدهد و یا صحیح و اعم را نشان میدهد مثلا انتهای از فحشا که به عنوان یک اثر برای نماز ذکر میشود یا انتهای بالفعل است که بر همه افراد قابل انطباق نیست در جلسه قبل گفته شد که چون بعضی از نماز خوان ها منکر را انجام میدهند ولی در این جلسه گفته میشود که انتهاء از فحشاء بر هر صحیحی صادق نیست چون فردی که قصد قربت نداشته باشد متصف به این اثر نمیشود در حالی که قصد قربت شرط عقلی است و داخل در مسمی نیست.

و اگر مراد از این اثر در جایی است که به صورت اقتضایی و قابلیت باشد در اعمی نیز وجود دارد.

1.1.1.1رد اشکال از ادعای مرحوم اصفهانی

ما درجواب میگوییم که میشود به جامع اشاره کنیم و اختصاص به صحیح داشته باشد چه اثر برای عبادت به فعل باشد و چه به نحو قابلیت باشد. مثلا گفته میشود که همان صلاتی که انتهای از فحشا دارد همان مجموعه ای است که اگر شرایط عقلی نیز داشته باشد ان اثر را دارد و اما اینکه گفتید اگر به صورت اقتضاء باشد که همین شق نیز به واقعیت نزدیکتر است گفته میشود که اگر سایر شرایط ضمیمه شود اثر به فعلیت میرسد.

1.1.2اشکال دوم بر ادعای مرحوم اصفهانی

اینکه بگوییم ذات انها مبهم باشد و موضوع له انها ماهیت مبهمه باشد به گونه ای که منطبق بر ادنی و اکمل باشد درست نیست چون عرفی نیست و عرف از نماز ماهیت مبهم به ذات و متعین به اثار نمیفهمند یقین داریم که ادعای مرحوم اصفهانی را عرف از الفاظ نمیفهمند و لو اینکه از لحاظ عقلی مشکلی ندارد ولی باید تصویرش عرفی باشد.

1.2تصویر جامع شهید صدر

ایشان نه ابهام را میگوید و نه مفصل را میگوید[1] . ایشان میفرماید اجزا و شرایط پنچ قسم هستند:

    1. مطلقا معتبر هستند نه بدل دارند و نه غیر ان مانند قصد قربت

    2. و لو اینکه بدل ندارند ولی در حالی جزئ هستند و در بعضی حالات جزئیت ندارند مثلا شرایط ذکری

3و 4 و 5:بدل دارند که بعضی از انها بدل عرضی دارند و بعضی از انها بدل طولی دارند. بدلی ها هم دو گونه هستند بعضی از انها تعیینی هستند بعضی از انها تخییری هستند. مثلا نماز در اماکن اربعه که تخییری و بدلی است و بدل تعیینی مانند مانند قصر و اتمام. بدل طولی مانند اینکه اگر نتوانستید قیام کنید به صوت جلوس.

ما میتوانیم یک جامعی درست کنیم که شامل همه ی اقسام میشود که نام ان را جامع معقد گذاشته است. پس جامع ان اعمالی است که عبارت هستند از قصد قربت و در غیر فرض تقیه و نسیان و غفلت و بدون این عوارض و جامع بین ابدال عرضی و طولی که قسم سه وچهار و پنج هستند و جامع بنا بر صحیحی به این نحو است. پس اولا نه مبهم است و نه مفصل که خود رکوع و سجود را بیاوریم ثانیا بلکه بین مفصل و مبهم که منطبق بر جمیع مصادیق است. و عرف نیز از عبادات مثلا نماز این مطلب را میفهمد.

در معاجین نیز این گونه است وقتی مردم یک معجونی را میخورند و مثلا شیرین است دیگر شیرینی ان را با عسل یا شکر و یا چیز دیگری بوده است بلکه فقط شیرینی را تصور میکنند.

1.2.1خلاف فهم عرفی بودن ادعای شهید صدر

اینکه مرحوم صدر این زحمات را کشیده است و جامعی را ابداع کرده است خوب است ولی خلاف فهم عرفی است خصوصا باید این مطلب نیز اضافه شود که بعضی از نماز ها یک تکبیر دارند وبعضی چند تکبیر دارند و بعضی از نماز ها شرط جماعت دارند و بعضی شرط جماعت را ندارند و هکذا ...... اگر این مطالب را اضافه کنیم خیلی دور از ذهن مشود.

خلاصه: ما نمیخواهیم که فقط یک جامعی درست کنیم بلکه میخواهیم یک جامعی درست کنیم که صلاحیت تعلق خطاب را داشته باشد

1.3تصویر جامع بنا بر قول به اعمی

مرحوم اخوند میفرماید[2] تصویر جامع بنا بر این قول اعمی در غایت اشکال است و وجه این مطلب همان قاعده الواحد است که در اینجا جاری نیست با قطع نظر از اشکال بر قاعده الواحد باید گفته شود که فرقی بین صحیحی و اعمی نیست اگر ما صد فرد نماز داریم همه ی انها متصف به صحت است و لو اینکه بعضی از انها فاسد باشد ولی غالب انها صحیح است مثلا نماز بدون سجده در حق یک نفر بالاخره صحیح است اینکه مرحوم اخوند جامع را منحصر به صحیحی کرده است درست نیست زیرا یک نماز صحیحی در حق دیگر فاسد است اگر بنا شد که افراد صحیحی جامع داشته باشند همین صحیحی ها خیلی از انها فاسد است چون در فرضی دیگر فاسد است.

ادامه بحث در جلسه اینده خواهد امد


[1] بحوث فی علم الأصول، السید محمد باقر الصدر، ج1، ص193..و هذه الصيغة الفنية للاستشكال يمكن أن تذكر في حلّها عدّة وجوه:الأول: و هو الوجه المختار- انَّه لا موجب لافتراض أخذ كل الأجزاء و الشرائط المعتبرة في الافراد الصحيحة جمعاً في الجامع التركيبي ليستحيل صدقه على الفاقد لبعضها، بل يؤخذ في الجامع التركيبي ما يلي:أولا: القيود المعتبرة في صحة الفعل مطلقا و في جميع الحالات- كقصد القربة- فتؤخذ في الجامع التركيبي تعيينا.ثانياً: القيود المعتبرة في الفعل بنفسها أو ببدلها العرضي التخييري كالفاتحة و التسبيحات الأربع في الأخيرتين- فيؤخذ في الجامع التركيبي الجامع بينها و بين بدلها العرضي.ثالثا: القيود المعتبرة في الفعل بنفسها أو ببدلها العرضي التعييني كالوضوء من المحدث بالأصغر و الغسل من المحدث بالأكبر و كالأخيرتين في الرباعية من الحاضر و تركهما من المسافر- فيؤخذ الجامع بينها و بين بدلها مع تقييد كلّ منهما بموضوعه فيكون صادقاً في الحالتين معاً.و رابعاً: القيود المعتبرة و لها بدل طولي- كالجلوس بدلًا عن القيام أو التيمّم بدلًا عن الوضوء و الغسل في حالة الاضطرار- و حاله حال القسم السابق يؤخذ الجامع بين البدلين مع التقييد بحالتي الاختيار و الاضطرار
[2] کفایه الاصول، آخوند خراسانی، ج0، ص25..و أما على الأعم فتصوير الجامع في غاية الإشكال فما قيل في تصويره أو يقال وجوه‌