درس خارج فقه استاد مهدی گنجی

94/08/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: طهارت/نفاس /مسائل نفاس

خلاصه مباحث گذشته: استاد در جلسه گذشته نکاتی را در مورد فرع سوم مسأله سوم مطرح نمودند که در نکته سوم وجوهی را برای اینکه باید در صورت تجاوز خون از عشره، غیر ذات العاده أخذ به عشره بکند را مطرح نمودند و در همه آنها مناقشه نمودند که در نهایت فرمودند به مقدار متیقن را حیض قرار میدهد و در بقیه احتیاط میکند.

تحریر محل نزاع

بحث در این مسأله است که اگر زنی که عادت دارد (مراد از ذات العاده زنی است که در حیض عادت عددی دارد، چون بعید است که نفاس با عادت وقتیّه جمع بشود) خونی ببیند و این خون متّصل به ولادت نباشد، آیا خونی که در عشره دیده است و متّصل به ولادت نیست، حکم نفاس را دارد یا نه؟ از یک طرف این بحث مبتنی بر این است که این خونی که میبیند متّصل به ولادت نباشد، و از طرف دیگر مبتنی بر این است که ملاک در عشره، ولادت است؛ که مبنای سیّد و مشهور است. اما بنا بر مبنای کسانی که میگویند مبدء إحتساب عشره، رؤیت دم است (مثل مرحوم خوئی) علی المبنی میشود که به أیّام عادت مراجعه کند یا ده روز را أخذ بکند و همچنین بنا بر مبنای مرحوم شیخ انصاری[1] و ظاهراً مبنای محقّق در معتبر، که میگویند حتی ذات العادت در صورت تجاوز از عشره أخذ به عشره بکند، جای این بحث نیست. کما اینکه موضوع بحث ذات العادت است و کسی که عادت ندارد از محل بحث خارج است چون در صورت تجاوز، تا ده روز همهاش حیض است. و همه اینها مقیّد است به إذا تجاوز عن العشره.

نظر مرحوم سیّد یزدی: تفصیل

مرحوم سیّد که مبنایش این است که ذات العاده باید به ایّامش رجوع کند و همچنین از ولادت باید حساب کرد، در اینجا تفصیل داده است که اگر این خون را در أیّام عددیّه دید، حکم نفاس را دارد، و تا ده روز تکمیل میکند؛ اما اگر بعد از عدد دید، فرموده لیس بنفاس.

در مقابل دو نظر دیگر علی نحو الإطلاق وجود دارد.

نظر مشهور فقهاء: حکم به نفاس در هر دو صورت

یک نظر این است که فرقی بین اینکه در ایّام عادت و یا بعد از ایّام عادت ببیند، نیست، که در هر دو فرض حکم به نفاس بودن میشود، زیرا قعود را در روایاتی که میفرماید (النفساء تقعد بأیّامها) از زمان رؤیت دم حساب میکنند. به ذهن میزند مشهور فقهاء قائل به همین نظر باشند که قبل از عشره نفاس است، حال چه شروعش در ایّام باشد یا بعد از ایّام، در هر دو صورت نفاس است.

نظر منسوب به صاحب ریاض و ذکری: حکم به عدم نفاس در هر دو صورت

نظر دیگری که وجود دارد، آنی است که مرحوم صاحب جواهر به صاحب ریاض و بعض عبارات ذکری نسبت داده است، که شرط نفاس این است که متّصل به ولادت باشد و در صورت انفصال، تقعد شامل آن نمی‌شود.

وجه کلام مرحوم سیّد یزدی

اینکه مرحوم سیّد تفصیل داده است که اگر در ایّام عادت خون ببیند، نفاس است و اگر در غیر ایّام خون ببیند، نفاس نیست و لو قبل از عشره باشد.

اینکه فرموده اگر در ایّام ببیند نفاس است، دلیلش اطلاقات (النفساء تقعد بعدد ایّامها) است که اطلاق دارد، چه شروع دم از ولادت باشد یا از بعد ولادت، و این مثل خون حیضی که یک مقدار تأخیر افتاده و بعد شروع شده است، که حتی اگر عادت وقتیّه داشته باشد، حکم به حیض بودن آن میشود. و با توجه به دلیلی که میگوید بعد از ده روز از ولادت نفاس نیست، لذا میفرماید تا ده روز نفاس است.

اما اینکه فرموده اگر در ایّام عادت خون ندید، نفاس نیست؛ دلیلی که برای مرحوم سیّد آورده شده است، این است که روایات (النفساء تقعد أیّامها) اینجا را شامل نمیشود، زیرا این زن در ایّامش که از ولادت شروع میشود، خون ندیده است؛ این نظیر حائضی است که صاحب أیّام است و خونش از عشره تجاوز میکند، که بعد از أیّام لیس بحیض.

مناقشه استاد در وجه کلام سیّد

و لکن انصاف این است همانطور که مرحوم شیخ انصاری و مرحوم حکیم و مرحوم خوئی فرمودهاند، این وجه مردود است؛ و منع اطلاق وجهی ندارد؛ روایات معتبرهای که میفرماید (النفساء تقعد بعدد أیّامها) اطلاق دارد، و رؤیت دم از هر کجا باشد، چه از ولادت باشد یا بعد از آن را شامل میشود، مهم این است که النّفساء صدق بکند. و اینکه تنظیر کردهاند به حائضی که بعد از ده روز خون ببیند، نادرست است؛ حائضی که بعد از عادت خون ببیند وخونش تجاوز بکند در صورتی است که در آن ایّام خون دیده و بعد هم از ده تجاوز کرده است، ولی در محل بحث، زنی که در أیّام خون ندیده است، مثل حائضی میشود که اصلاً در أیّام خون ندیده است، و بعد از عادت خون دیده است، که میگویند حکم به حیضیّت میشود. پس این تفصیل مرحوم سیّد که خون را در عدد ببیند یا نبیند، خلاف اطلاق روایات النفساء تقعد است، و اگر در اطلاق شبهه شود، قاعده امکان سه روز بعد از هفت روز را میگوید که نفاس است.

حکم خون روز دهم ولادت

نعم یک مسأله در مقام هست و مرحوم سیّد متعرض آن نشده است، کأنّ نیازی نبوده است و آن اینکه اگر نفساء در روز دهم خون ببیند، که مرحوم سیّد میگوید این نفاس نیست، مگر اینکه عادتش ده روز باشد، و لکن در این فرع یک مشکله آخری هست، مشهور بلکه إدّعای اجماع و مذهب أصحاب شده است که همان یک روز نفاس است.

کلام صاحب مدارک

گیری که در این مسأله است و صاحب مدارک[2] نقل کرده است این است که محرز نیست که این دم ولادت باشد.

جواب استاد از کلام صاحب مدارک

همانطور که مرحوم صاحب جواهر[3] فرموده است، این حرف باطل است. اینکه اجماع بر این است که نفاس ده روز است و مبدء آن ده روز از زمان ولادت است، خودش تعبّد به این است که این نفاس است. و همچنین با توجه به روایت مالک بن أعین که اطلاق داشت که خون از هر وقت آمد، تا عشره نفاس است منذ وضعت، پس تفصیل مرحوم سیّد درست نیست و صاحب عادت، در ده روز هر جا خون دید تا ده روز از ولادت نفاس است.

کلام صاحب ریاض

مرحوم صاحب ریاض[4] فرموده است، دلیل (النّفساء تقعد) فقط موردی را می‌گیرد که خون را متّصل به زمان ولادت ببیند و اطلاق ندارد، لذا اگر روز دوم خون دید، نفاس نیست.

جواب استاد از کلام صاحب ریاض

این فرمایش هم نادرست است. أوّلاً: (النّفساء تقعد ..) اطلاق دارد. ثانیاً: احتمالش هم نیست که یک ساعت یا یک روز اگر توقف داشت و بعد خون آمد، بگوئیم که این زن نفاس نداشته باشد. (الغاء خصوصیت) ثالثاً: با توجه به قاعده امکان میگوئیم این خونی که قبل از عشره من الولادت دیده نفاس است.

مسأله 4: اعتبر مشهور العلماء فصل أقل الطهر بين الحيض المتقدم و النفاس‌ و كذا بين النفاس و الحيض المتأخر

مسألة 4: اعتبر مشهور العلماء فصل أقل الطهر بين الحيض المتقدم و النفاس‌ و كذا بين النفاس و الحيض المتأخر فلا يحكم بحيضية الدم السابق على الولادة و إن كان بصفة الحيض أو في أيام العادة إذا لم يفصل بينه و بين النفاس عشرة أيام و كذا في الدم المتأخر و الأقوى عدم اعتباره في الحيض المتقدم كما مر، نعم لا يبعد ذلك في الحيض المتأخر لكن الأحوط مراعاة الاحتياط.[5]

مرحوم سیّد میفرماید: نفاس که گذشت باید ده روز فاصله شود تا خون بعدی بتواند حیض باشد. لکن بعدش احتیاط مستحب میکند.

مناقشه استاد در کلام مرحوم سیّد

اینکه مرحوم سید در فرض دوم فرموده (نعم لا يبعد ذلك في الحيض المتأخر لكن الأحوط مراعاة الاحتياط) که در مرتبه أوّل نسبت به فاصله شدن أقلّ طهر بین نفاس و حیض متأخّر، فتوی داده است و پشت سرش احتیاط مستحب دارد؛ أحدی قائل نشده است و از نظر أقوال، اجماع کلّ است که باید بین نفاس سابق و حیض لاحق، ده روز فاصله شود؛ مضافاً که صحیحه ابن المغیره مطلب را تمام میکند. «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ يَعْنِي مُحَمَّدَ بْنَ جَعْفَرٍ الْأَسَدِيَّ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ حُكَيْمٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ علیه السلام فِي امْرَأَةٍ نَفِسَتْ فَتَرَكَتِ الصَّلَاةَ ثَلَاثِينَ يَوْماً- ثُمَّ طَهُرَتْ ثُمَّ رَأَتِ الدَّمَ بَعْدَ ذَلِكَ- قَالَ تَدَعُ الصَّلَاةَ لِأَنَّ أَيَّامَهَا أَيَّامُ الطُّهْرِ- وَ قَدْ جَازَتْ مَعَ أَيَّامِ النِّفَاسِ».[6] در این روایت، مراد از أیّامها، أیّام طهر است. از این روایت معلوم میشود که بین نفاس قبلی با حیض بعدی باید ده روز فاصله شود و إلّا معنی نداشت که حضرت بفرماید (لأن أیّامها أیام الطّهر و قد جازت..).

 

 

 


[1] - كتاب الطهارة (للشيخ الأنصاري)؛ ج‌4، ص: 128.
[2] - مدارك الأحكام في شرح عبادات شرائع الإسلام؛ ج‌2، ص: 50 (و اعلم، أن هذا الحكم مقطوع به في كلام الأصحاب، و هو محل إشكال، لعدم العلم بإسناد هذا الدم إلى الولادة، و عدم ثبوت الإضافة إليها عرفا).
[3] - جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام؛ ج‌3، ص: 394 (و هو كما ترى بعد ما عرفت و تعرف في المسألة الآتية).
[4] - رياض المسائل (ط - الحديثة)؛ ج‌1، ص: 343.
[5] - العروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌1، ص: 362.
[6] - وسائل الشيعة؛ ج‌2، ص: 393، باب5، أبواب النفاس، ح1.