درس اسفار استاد فیاضی

89/07/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 السفر الأول/ المسلک الأول/ المرحلة الأولی/ المنهج الثالث فی الوجود الذهنی/ الفصل الثالث فی اشکالات الوجود الذهنی/الإشکال الأول / تحقیق و تفصیل/ جواب آخوند به اشکال اول و دوم/ تفسیر آقا رضی از مظهر و مصدر و اشکال استاد به ایشان/ ج1/ص 295

بیان آقا رضی شیرازی در تفسیر مصدر و مظهر

 قال فی الإسفار عن الأسفار/ج1/ص 431 : لیس المراد من کون النفس مصدرا کونه مصدرا للصور الحسیة و الخیالیة کما زعمه الحکیم السبزواری لأن المقسم لکون النفس مظهرا أو مصدرا هی النفس بالنسبة إلی الطبایع الکلیة المعقولة و لیس فی کلام الآخوند أثر عن الصور الحسیة و الخیالیة فی هذا المقام.

 (محور بحث طبایع کلی عقلی است پس تا آخر باید محور حفظ شود و اگر مصدرا به صور حسی تفسیر شود ، از عبارت آخوند خارج است زیرا طبایع کلی بر صور حسی و خیالی صادق نیست. صور حسی و خیالی جزئی اند نه کلی. پس از طبایع کلی خارج اند.)

اشکال استاد فیاضی به آقا رضی شیرازی

 و لکن یمکن أن یقال : إن الآخوند یری الصور الذهنیة مطلقا کلیة سواء کانت حسیة أو خیالیة أو عقلیة. غایة الأمر أن الکلی تارة لا بشرط و یکون صورة عقلیة و تارة بشرط شیء فیکون أحیانا حسیة و خیالیة. و المعقولیة هنا یمکن أن تفسر بالمعلومیة المطلقة. و إن کانت عند ما تقارن بالمحسوسیة و المتخیلیة لابد أن تفسر بمعناها الخاص کما فی مسأله اتحاد العاقل بالمعقول. و بذلک یستقیم تفسیر الحکیم السبزواری و یکون البحث عاما لمطلق الوجود الذهنی کما هوالمقصود.

 (استاد فیاضی: من قبل از آخوند کسی را سراغ ندارم که بگوید که همه علوم حصولی و صور ذهنی مطلقا کلی هستند. اتحاد عاقل و معقول را در هر علمی اعم از حسی و خیالی مطرح کرده اند و آخوند تصریح کرده که عقل یعنی مطلق علم حصولی. و علامه تصریح کرده اند که شامل علم حصولی و حضوری می شود.)

 ثم إنه آقا رضی فسر کلام الآخوند بأن النفس عند کونها فی مرتبة العقل الهیولانی و العقل بالملکة ، لا یدرک المعقولات إلا بشهود المثل و انعکاسها فی الذهن بصورة علم حصولی. و عند ما ترقت النفس إلی مرتبة العقل بالفعل ، کانت مصدرا للعلوم العقلیة لا مظهرا.

و فیه : أن النفس فی مرتبة العقل بالفعل و إن کان مصدرا لما یشابه ما صارت مظهرا لها ، لکنها بالنسبة إلی الکلیات التی لم تتصورها لابد أن تکون مظهرا لنفس الدلیل الذی أقامة علی کون النفس مصدرا. مضافا إلی أن هذا القول و إن ذهب إلیه المتأخرون، إلا أن الکلام فی الوجود الذهنی وإشکالاته لا یختص بالعلم العقلی.

 نعم . الظاهر البدوی من الطبائع الکلیة المعقولة هو العلوم العقلیة و لکن الظهور البدوی لیس الحجة.

 (استاد جوادی آملی: نفس مراتب مختلفی دارد. آنجا که علم عرض است غیر از مقامی است که اتحاد عاقل و معقول بحث شده. علم عرض است وقتی که حال است نه ملکه. زیرا نفس هست و آن از بین می رود. گاهی همین علم اتحاد با نفس پیدا می کنند و آن وقتی است که ملکه شده باشد. و وقتی در ذهن ملکه های زیادی در علم خاص پیدا کرده باشد ، انسان می شود فاعل در آن علم. اما عبارت آخوند این نیست. آخوند در اتحاد عاقل و معقول نگفته برای یک مقام است و عرض برای یک مقام دیگر است. مرحوم رفیعی و آشتیانی اتحاد عاقل و معقول را برای بعضی مراتب نفس می دانند نه همه مراتب اما آخوند چنین نگفته است و اتحاد عاقل ومعقول را برای جمیع علوم و همه مراتب نفس ذکر کرده اند نه برای یک مرتبه خاص از نفس)