درس اسفار استاد فیاضی

83/10/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 السفر الأول/ المسلک الأول/المرحلة الأولی/ المنهج الأول/ الفصل التاسع/ تمهید سوم که رابطی داری دو معنا است/ معنای دوم/ دلیل استاد در انحصار وجود رابطی درخدای متعال در فلسفه صدرا/ج1/ ص 81
 دلیل استاد بر تفسیرشان از کلام صدرا در انحصار وجود رابطی در خدای متعال
 (گفته شد که وجود رابطی به دو معنا به کار می رود: یک رابط میان موضوع و محمول که معنای منطقی آن است. دوم وجود رابطی یعنی وجودی که فی نفسه است اما با غیر در ارتباط است. یا در غیر است یا برای غیر است یا عند الغیر است. مثالهایی که در جلسه گذشته برای وجود فی غیره و لغیره و عند الغیر زدیم بر مبنای قوم است. زیرا طبق بیان دیروز اینها وجود نفسی دارند و ما برای وجود فی غیره به وجود اعراض مثال زدیم. اما نفسی بودن اینها بر مبنای قوم و مشهور است. اما در نظر خود آخوند اینها همه فی غیره اند. تنها وجود فی نفسه خدا است و هرچه غیر از اوست معلول اوست و معلول هیچ گونه نفسیتی ندارد بلکه عین الربط به علت است.
 گفته شد که آخوند می گوید وجود رابطی مثالی جز خدای متعال ندارد. و این فقط تفسیر ما است. زیرا در نظر ملاصدرا وجود رابطی باید وجود فی نفسه داشته باشند در حالیکه در نظر صدرا همه ممکناتی که موجود شده اند وجود ربطی است و هیچگونه نفسیتی ندارند. پس تنها وجود فی نفسه وجود خدا است. اما در فلسفه مشهور علاوه بر این، مجردات و صور و اعراض هم مثال این امر هستند. )
 دلیل ما بر این تفسیر:
 1 ظاهر کلام آخوند.
 (ظاهر هر کلامی حجت است و مثال برای مورد نظرش می آورد نه برای جهت منفی اش. پس مثال آخوند برای «لذاته» نیست بلکه برای اصل مطلب است.)
 2 اگر وجود خدای متعال وجود رابطی نباشد، پس در فلسفه ی ملاصدرا وجود رابطی نخواهیم داشت.
 (غیر خدا همه وجود رابط اند. طبق تفسیر مفسرین، خدا هم که رابطی نیست. پس وجود رابطی که اینهمه از آن صحبت می کند هیچ مصداقی نخواهد داشت. به عبارتی بحث در وجود رابطی است که وجود فی نفسه لغیره است. اگر تفسیر مفسرین قبول شود، دیگر رابطی هیچ مصداقی نخواهد داشت.)
 3 از عطف جملة المفارقات الابداعیة، بنا به تفسیر دیگر هم فی نفسه لنفسه می شود. چون بر الوجود القیوم بذاته، عطف است.
 (مفارقات بر «قیوم بذاته» عطف شده. حال اگر قیوم بذاته مثال برای منفی باشد، عطف مفارقات بی معنا می شود زیرا مفارقات وجود رابط اند. پس این معلوم می کند که قیوم بذاته مثال برای رابطی است و مثال برای منفی نیست. البته آقا رضی شیرازی در تفسیر اینجا بیانی دارند برای توجیه عبارت اما این توجیه کافی نیست و خودشان در آخر تأمل دارند.)
 4 در اسفار 1/329 سطر 19، مؤید است. [1]
 (در اینجا آخوند تصریح دارند که همه ممکنات اعم از مادیات و مجردات وجود رابط اند. پس تفسیر آقای شیرازی درست نیست زیرا ایشان می گویند چون مفارقات از صقع ربوبی اند، از عالم به حساب نیامده اند.
 گفتیم خدا قبل از خلق وجود فی نفسه لنفسه است . اما در فلسفه تا بوده خدا در حال خلق و ایجاد بوده است زیرا بنابر ضرورت علت و معلول، اگر خدا علت تامة است، وجود معلول نیز ضروری است. پس هیچگاه نبوده که خدا وجود فی نفسه لنفسه باشد بلکه تا بوده خدا وجود فی نفسه لغیره و رابطی است. بله بنابر نظر ما خدا می تواند خلق نکند. پس در آن ظرف خدا فی نفسه لنفسه است. )
 فرق رابطی به معنای دوم با رابطی به معنای اول
 (رابطی به معنای دوم وجود فی نفسه دارد و می توان آن را فی نفسه ملاحظه کرد و دید. مثلا خدا در نظر صدرا و مادیات و مجردات در نظر مشهور. و فی نفسه بودنش با لغیره تنافی ندارد. اما رابطی به معنای اول وجود فی نفسه ندارد. و فی غیره بودنش با فی نفسه تنافی دارد.
 فإذن هذا الوجود الرابطي ليس طباعه أن تباين تحقق الشي‏ء في نفسه بالذات بل إنه أحداعتباراته التي عليها إن كانت و أما الوجود الرابطي الذي هو إحدى الرابطتين [2] في الهلية المركبة فنفس مفهومه يباين وجود الشي‏ء في نفسه‏. الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، ج‏1، ص: 81


[1] ثم لا يخفى عليك حكاية ما سيقرع سمعك بيانه على الوجه اليقيني البرهاني مما نحن بصدده إن شاء الله تعالى أن وجودات جميع الممكنات في فلسفتنا من قبيل الروابط لوجود الحق تعالى فوق ما وقع في كلام بعض أئمة الحكمة الدينية و أكابر الفلسفة الإلهية أن وجود الطبائع المادية في نفسها هو بعينه وجودها لموادها و أن الوجود المعلول بما هو معلول مطلقا هو وجوده لعلته و أن وجود السافل مطلقا هو وجوده لدى العالي المحيط بجملة السافلات فقالوا إن الممكنات طرأ مادياتها و مفارقاتها موجودات لا لذواتها بل لغيرها الذي هو فوق الجميع و وراء الجملة و هو الواجب تعالى.
[2] یعنی نسبت در قضیة