درس اسفار استاد فیاضی

83/10/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 السفر الأول/ المسلک الأول/المرحلة الأولی/ المنهج الأول/ الفصل التاسع/ تمهید سوم که رابطی داری دو معنا است/ معنای اول/ج1/ ص 79
 معانی رابطی
 معنای اول: همان که در حملیات موجبه، رابطه است مثل «اومیرس موجود شاعرا» در مقابل وجود محمولی که محمول است.
 (کان ناقصة: مسند نیست و فقط بر نوع نسبت و اسناد دلالت دارد. «کان زید عالما» و «وجد زید عالما» در این مثال دوم، عالم مسند است.
 کان تامة: مادة کان بر مسند و هیئت آن بر اسناد دلالت دارد. «کان زید» و «وجد زید»)
 قضیة حملیة را در یک تقسیم به ثنائیة و ثلاثیة تقسیم می کنند.
 ثنائیة: رابط در آن مذکور نیست. مانند «زید عالم»
 ثلاثیة: رابط در آن مذکور است. «کان زید عالما»
 در این جا دو بحث است:
 الأول
 آیا وجود رابطی به این معنا با وجود محمولی یک نوع (یک سنخ) است، یا دو نوع؟
 فیه قولان:
 الاول: یک نوع اند، چون هر دو موجودند.
 الثانی: دو نوع اند، چون یکی رابطه و نسبت است که همان مفاد کان ناقصه است و یکی معنایی مستقل و مفاد کان تامه است.
 ان قلت: شما گفتید مفهوم وجود مشترک معنوی است، پس همه جا افراد آن یک نوع است
 قلت: آن اشتراک معنوی مربوط بود به وجود محمولی است و این منافات ندارد که چیزهایی که محمول وجود را دارند، معانی ای داشته باشند که هم با هم متباین است و هم با وجود محمولی. علاوه بر همه ی این ها اصلا وجود به معنای «است» با وجود به معنای «هست»، فقط در لفظ وجود مشترک اند.
 (به عبارتی وقتی می گوییم «زید عالم است» تمام مفردات آن هستند. یعنی «زید هست» و «عالم هست» و «است هست» و این منافاتی با تباین این ها ندارد. )
 منابع بحث:
 اسفار/ منهج دوم/ فصل ششم/ ج1/ ص 139 و ص 143
 اسفار/مرحله دوم/ فصل اول/ ج1/ ص 327
 اسفار/مرحلة سوم/ فصل 9/ ج1/ ص 367
 تعلیقات بر شرح حکمة الإشراق/ ص 190 طبع سنگی
 تعلیقات بر الهیات شفا/ ج2/ ص 762
 شرح منظومة/ ج2/ ص 238 تا 242
 بدایة/ مرحلة سوم
 نهایة/ مرحلة دوم
 و قد اختلفوا في كونه غير الوجود المحمولي بالنوع أم لا ثم تحققه في الهليات البسيطة أم لا و الحق هو الأول في الأول و الثاني في الثاني- و الاتفاق النوعي في طبيعة الوجود مطلقا عندنا لا ينافي التخالف النوعي في معانيها الذاتية [1] و مفهوماتها الانتزاعية كما سيتضح لك مزيد إيضاح على أن الحق أن الاتفاق بينهما في مجرد اللفظ. الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، ج‏1، ص: 79


[1] یعنی در قضیة «زید عالم است» معنای هر یک از اجزاء مختلف است اما همه موجود اند به وجود واحد بسیط