السفر الأول/ المسلک الأول/المرحلة الأولی/ المنهج الأول/ الفصل السادس فی أن الوجودات هویات بسیطة و إن حقیقة الوجود لیست معنی جنسیا و لا نوعیا و لا کلیا مطلقا/ ثمرات جنس و فصل نبودن وجود/ اشکال استاد فیاضی به ثمره سوم/ج1/ ص 53
السفر الأول/ المسلک الأول/المرحلة الأولی/ المنهج الأول/ الفصل السابع فی أن حقیقة الوجود لا سبب لها بوجه من الوجوه/توضیح مصطلاحات فصل /ج1/ ص 53
ثمره سوم بر جنس و فصل نداشتن وجود
الوجود لا یعلم إلا بالمشاهدة أو بالبرهان الإنی تصدیقا و الرسم تصورا
الدلیل علی ذلک:
- الوجود لا جنس له و لا فصل
- و کل ما لا جنس له و لا فصل، فلا حد له
- و کل ما لا حد له، لا برهان لمی علیه
- و کل ما هو کذلک، فالعلم به إما بالمشاهدة الحضوریة أو التصدیق بالبرهان الإنی و تصورة بالرسم.
اشکال استاد فیاضی به ثمرة سوم جنس و فصل نداشتن وجود
و فیه
اولا: انه مناقض لما مر فی الفصل الاول
[1]
من ان الوجود بین مستغن عن التعریف و الاثبات.
و ثانیا: ان المقدمة الرابعة ممنوعة؛ لان العلم اما حضوری او حصولی، و الحصولی اما تصور أو تصدیق، و کل من التصور و التصدیق اما بدیهی او نظری. و التصور النظری أما حاصل بالحد و إما حاصل بالرسم. و التصدیق النظری إما حاصل بالبرهان اللمی و إما حاصل بالبرهان الإنی.
(اشکال این است که آخوند تصور بدیهی و تصدیق بدیهی را در نظر نگرفته است. به عبارتی اگر شناخت تصوری وجود از راه حد و شناخت تصدیقی آن از راه برهان لمی حاصل نشد، راه منحصر نیست در رسم و برهان إنی. بلکه ممکن است تصور بدیهی یا تصدیق بدیهی باشد پس انحصار ملاصدرا درست نیست. به عبارتی آخوند در مقدمة چهارم تمامی راه ها را نشمرده است و تصور بدیهی و تصدیق بدیهی را ذکر نکرده است.)
و ثالثا: ان المقدمة الثالثة ممنوعة، کما مر.
(زیرا گفته شد مبنای سخن ملاصدرا این است که«الحد و البرهان قد یشترکان فی الحدود» و ما در توضیح گفتیم هر چه حد ندارد، برهان لمی که حد وسطش علت صوری باشد ندارد. اما ممکن است حد وسط علت تامة یا فاعلی یا غایی یا مادی باشد و به این وسیلة برهان لمی داشته باشد.)
الفصل السابع: فی أن حقیقة الوجود لا سبب لها بوجة من الوجود
حقیقة الوجود لا
[2]
سبب لها
توضیح مصطلاحات
«حقیقة الوجود» هی الوجود بما هو وجود، الذی قد مر فی الفصل السابق انه واحد وحدة شخصیة.
«السبب» فی مصطلح الحکماء یرادف العلة بالمعنی الاعم و هو ما یتوقف علیه الشیئ و ینقسم إلی
انواع سبب
- السبب التام: جمیع ما یحتاج الیه المعلول، و
- السبب الناقص: بعض ما یتوقف علیه المعلول. و ینقسم إلی
- العلة الفاعلیة (ما منه الوجود)
- العلة الغائیة (ما له الوجود)
- العلة المادیة (ما عنه الوجود)
- العلة الصوریة (ما به الوجود)
- الموضوع (ما فیه الوجود).
[1]
- در فصل اول طبق ارتکاز، سخن صحیح را گفته است، ولی این جا به خاطر شبهه ی وجود ذهنی، چنین سخن گفته است.
[2]
- لای نفی جنس.