درس اسفار استاد فیاضی

82/10/28

بسم الله الرحمن الرحیم

 السفر الأول/ المسلک الأول/المرحلة الأولی/ المنهج الأول/ الفصل الرابع فی أن للوجود حقیقة عینیة / دلیل اول اصالت وجود/ج1/ ص 38 و 39
 دلیل اول اصالت وجود
 (اصالت وجود بدیهی است اما می توان بر آن استدلال نیز اقامه کرد. جامع ترین کتاب در ادله اصالت وجود، کتاب مشاعر است که 8 دلیل آورده است. در کل آثار آخوند 15 دلیل بر اصالت وجود آورده شده است. اما در مجموع آثار صدرا و حکمای پس از او، جمعا حدود 30 دلیل بر اصالت وجود اقامة شده است)
 منابع دلیل اول
 شواهد/ ص 6
 المظاهر الالهیة/ ص 6
 مشاعر
 مجموعه رسائل فلسفی ملاصدرا/ رسالة أصالة جعل الوجود/ ص 182
 اصول المعارف فیض کاشانی/ ص 7
 منظومه/ ج2/ ص 71
 نهایة الحکمة (نهایة تنها همین دلیل را آورده است)
 تمهیدان
  1. هرچه غیر از وجود است، نسبتش به وجود و عدم علی السویة است. (غیر از وجود یعنی ماهیت)
  2. حقیقت یعنی شیء وجود. شیخ اشراق در مطارحات/ 361 می گوید: «الحقیقة إنا تقال علی الشیء بشرط الوجود و قد عرفو الحقیقة بأنها خصوصیة وجود الثابت له. (این همان معنای عرفی است که فیلسوف تبیین می کند)
 (حقیقت لفظ مشترک است. گاهی در مقابل مجاز است، گاهی هم معنی است با «معنا». گاهی به معنای «ماهیت » می آید. اما به معنای عرفی که اینجا مد نظر است یعنی شیء موجود)
 صورت استدلال
  1. الوجود أمر یتحقق به غیره من الأشیاء.
  2. و کل أمر یتحقق به غیره من الأشیاء، فهو متحقق بذاته.
 إذن: الوجود أصیل أی متحقق بذاته.
 و نظیر ذلک: البیاض أمر یبیض به غیره من الأشیاء و کل أمر یبیض به غیره من الأشیاء فهو أبیض بذاته.
 و أیضا: أن کل أمر یصیر مضافا بالإضافة و کل أمر یصیر الأمور به مضافا، فهو مضاف حقیقی.
 ( زید وقتی مضاف است که پدر شده باشد و وقتی وصف ابوت را داشته باشد، می شود مضاف. بنابراین خود وصف «ابوت» مضاف حقیقی است. و یا اینکه «کیف مشابه» مضاف است پس خود مشابهت مضاف بالذات است.
 قائل به اصالت ماهیت می گوید وجود یافتن وجود در خارج به خاطر هفت دلیل محال است. بنابر این ماهیت اصالت دارد و ماهیت در خارج هست. اما این سخن متناقض است زیرا اینکه می گوییم«ماهیت هست» هستی را یعنی وجود را در خارج اثبات کرده کرده ایم ولی آنرا ماهیت دانسته ایم.
 معنای سوم ماهیت یعنی معنای متوسط یا هرچه غیر از وجود است. مراجعه شود: تعلیقة شرح حکمة الإشراق: «الوجود هو الأصل فی التحقق و غیره متحقق به». مطارحات/ ص 362 می گوید: « قد تخص بما وراء الوجود من الأشیاء التی یعرض له الوجود»)
 رابطه وجود و ماهیت دو مقام دارد:
  1. خارج یا مقام ثبوت: که در این مقام وجود مقدم و معروض است و ماهیت متأخر و عارض.
  2. ذهن یا مقام اثبات: که در این مقام به دلیل اینکه ماهیت معرف شیء است نه وجود و مقام اثبات مقام معرفت است، ماهیت مقدم بر وجود است و وجود عارض آن است. «خلق الإنسان»
 فصل (4) في أن للوجود حقيقة عينية
  لما كانت حقيقة كل شي‏ء هي خصوصية وجوده التي يثبت له فالوجود أولى‏ من ذلك الشي‏ء بل من كل شي‏ء بأن يكون ذا حقيقة كما أن البياض أولى بكونه أبيض مما ليس ببياض و يعرض له البياض فالوجود بذاته موجود و سائر الأشياء غير الوجود ليست بذواتها موجودة بل بالوجودات العارضة لها و بالحقيقة أن الوجود هو الموجود كما أن المضاف هو الإضافة لا ما يعرض لها من الجوهر و الكم و الكيف و غيرها كالأب و المساوي و المشابه و غير ذلك قال بهمنيار في التحصيل [1] - و بالجملة فالوجود حقيقته أنه في الأعيان لا غير و كيف لا يكون في الأعيان ما هذه حقيقته. الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، ج‏1، ص: 38 و 39


[1] ص 286. همانطور که استاد شهید مطهری ذکر کرده اند این مطلب در بعضی نسخ تحصیل آمده و شهید مطهری نیز در تصحیح تحصیل این را در پاورقی ذکر کرده اند.