درس اسفار استاد فیاضی

82/10/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 السفر الأول/ المسلک الأول/المرحلة الأولی/ المنهج الأول/ الفصل الرابع فی أن للوجود حقیقة عینیة/مقدمات دوازدهم تا چهاردهم اصالت وجود/ تفسیر اصالت وجود/ج1/ ص 38
 مقدمات اصالت وجود
 مقدمة دوازدهم
 علیت دو قسم است
 1- خارجی: علت و معلول در وجود خارجی مغایرند.
 2- تحلیلی: علت و معلول در وجود خارجی، عین اند ، ولی در معنا مغایر و یکی از دو معنای موجود به وجود واحد، علت دیگری است.
 (لازمه قبول برهان لمی، پذیرفتن علت تحلیلی است با اینکه به این مطلب در هیچ کتابی تصریح نشده است. شیخ و فارابی مثل برهان زیر را برهان لمی می دانند« کل انسان حیوان و کل حیوان حساس؛ فکل انسان حساس» در اینجا حیوانیت علت تحلیلی است برای حساس بودن انسان با اینکه انسان و حیوان و حساس همه به یک وجود واحد موجوداند. حیوانیت به عین وجود انسان موجود است و حساس بودن نیز به عین وجود انسان موجود است اما حیوانیت علت تحلیلی است برای حساس بودن انسان.)
 مقدمه سیزدهم
 (فرق اساسی تفسیر آخوند در اصالت وجود با تفسیر علامه و شاگردانش در این مقدمه است. برخی از فلاسفه، صغریات این قانون را گفته اند، (مانند علامه قدس الله سره، در بحث حمل به این قانون اشاره دارد.م.) ولی وقتی به خود قانون رسیده اند، مخالفت کرده اند، مثلا علامه می گویند: خدا از همان حیث که عالم است، قادر است.)
 یجوز ان یکون مصداق واحد مصداقا لمفاهیم مختلفة غیر متقابلة [1] .
 منابع:
 اسفار/ج1/ ص 174 و 175 طبع ایران
 اسفار/ ج3/ ص 349 و 350 و 329
 اسفار/ ج6/ ص 334
 اسفار/ج8/ 58
 تعلیقه مرحوم سبزواری بر اسفار/ ج2/ ص 370
 مجموعه مصنفات آقا علی مدرس/ رساله وجود رابط/ ج2/ ص 154
 مجموعه رسائل فلسفی صدرا/ رساله اتحاد عاقل و معقول/ ص 73 طبع حکمت
 مجموعه آثار شهید مطهری/ ج5/ ص 240
 و یجوز ان توجد حقائق مختلفة بوجود واحد بسیط. (این لازمه امر قبلی است)
 اسفار/ج6/ ص 124 و 275 و 285 و 334
 لمعات الهیة/ ص 316
 مقدمة چهاردهم
 المسألة مسألة فلسفیة لا من مسائل نظریة المعرفة. فلیس یبحث ای المفهومین حدث فی الذهن بانفعاله عن الواقع و ایا منهما من صنع الذهن و اعتباره، کما لا یبحث عن ان ایهما یحکی الموجودیة و ایهما لا یحکی.
 (بحث نمی کنیم از اینکه وجود از موجود بودن حکایت می کند یا ماهیت زیرا گذشت که وجود از موجود بودن حکایت می کند نه ماهیت.
 استاد مصباح و استاد مطهری تصریح دارند ماهیت مستقیما به ذهن می آید.)
 تفسیر اصالة الوجود و اعتباریة الماهیة
 منابع بحث تفسیر اصالت وجود
 تعلیقه ی شرح حکمة الاشراق/ص 173 (نسخ 183)
 اسفار/ ج1/ ص 56 و 100 و 200 و 65 تا 69 و 245 تا 247
 اسفار/ ج3/ ص 200 و 275 و 277 و 147
 اسفار/ ج 7/ 291 و 295
 رساله ی بسیط الحقیقة مرحوم ملا علی نوری/ص 23 به بعد،
 شرح اشارات/ نمط 6/ فصل 39/ ج3/ ص 245
 منتخباتی از اثار حکما/ قرة العیون مرحوم نراقی/ چ4/ ص 357 تا 379
 مجموعه رسائل حکیم سبزواری/ ص 435 طبع دانشگاه مشهد
 شوارق/ ص 541 / سطر 21 طبع سنگی (ایشان ابتدا به اصالت ماهیت معتقد بوده و بعدا از نظرش برگشته است)
 تعلیقة مرحوم سبزواری بر اسفار/ ج6/ ص 25 و 81
 الوجود عین الماهیة فی الخارج
 اسفار/ج1/ ص 245 و 260
 المسائل القدسیة/ ص 18
 (تفسیر آخوند از اصالت وجود متفاوت با تفسیر علامة است. علامة در تذییل اول کتاب«توحید علمی و عینی» می گویند:«محال است ایندو عین هم باشند.» در حالیکه آخوند فصل در کتاب اسفار دارد که عنوانش این است که هر ماهیت داری، عین وجود است در خارج. به همین علت تفسیر علامة از اصالت وجود متفاوت از بیان آخوند است. آخوند حتی یک جا نیز ماهیت را حد وجود ندانسته است در حالی که علامة تصریح می کنند:« لا نعنی بالماهیة إلا حد الوجود»


[1] - «غیر متقابلة» را آخوند بعضی جاها گفته است، و بعضی جاها تصریح نکرده است، که چون قضیه مهمله است، صادق است.