1400/11/30
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اشکال مرحوم آیت الله خویی به نظر مرحوم آخوند در باب صیغة امر و نظر مختار استاد
استاد : مرحوم آخوند این نظر که گفته بود صیغة امر ظهور در معنای وجوب دارد را نپذیرفتند و فرمودند صیغة امر یک معنای حقیقی دارد و آن هم وجوب است . با استدلالی هم که آوردند قصدشان اثبات این بود که « لو سَلَّمنَا » به معنای کوتاه آمدن در مقابل مخالفین نیست بلکه نظر قطعی ایشان همان است که بیان کردند .
مرحوم نائینی ، خوئی و حضرت امام (ره) فرموده بودند که وجوبی را که مرحوم آخوند از صیغة امر برداشت میکنند ، به حکم عقل است که از مقتضیات صیغة امر ناشی میشود ، یعنی حکم عقل این است که عند اطلاق الصِّیغةِ الأمر ، اقتضای مولویت و عبودیت این است که مطلوب مولا توسط عبد اتیان شود . اگر هم عبد اتیان نکرد و عذر آورد که احتمال میدادم مطلوب مولا از باب ندب است غیر او پذیرفته نمیشود .
مرحوم آیت الله خوئی مثل مرحوم نائینی و امام (ره) همان مطالب را بیان کردند . در این جهت که وجوب مدلول صیغه نیست نظر مرحوم آیت الله خوئی مثل نظر مرحوم امام و آیت الله نائینی است اما نحوة استدلال مرحوم امام با مرحوم نائینی تفاوت دارد ولی نتیجه همان است ؛ یعنی نتیجه آن است که این آقایان وجوب را مدلول صیغه نمیدانند . اما در اینکه آیا صیغة امر ظهور در وجوب دارد یا ندارد ؟ مرحوم آیت الله خوئی تصریح دارند بر اینکه ما نمیتوانیم این ظهور را بپذیریم . خصوصاً وقتی بحث مرحوم آیت الله خوئی به جمل خبریهای میرسد که در مقام انشاء هستند ؛ در اینجا ایشان خیلی محکمتر در مقابل نظر مرحوم آخوند میایستد .
... ثُمَّ إنَّهُ یَظهَرُ مِمَّا ذَکرنَا حالُ الجُمَلِ الخَبریَّةِ المُستَعمِلَةِ في مَقامِ الطَّلَبِ مثلُ یَتَوَضَّأ وَ یُصَلَّي وَ غَیرُ ذلک [1] ...
از این بیان که گفتیم : وجوب از دلالت لفظیه نیست و مربوط به صیغة امر نمیشود ، آنچه که در جملههای خبریه هم هست همین بحث میباشد و میفرماید : سرَّش هم این است که ، آنچه که گفته شد در صیغ امر ، مدلول صیغه است ، شوق مؤکد میباشد لذا در جمل خبریهای که در مقام انشاء هستند ، همین شوق مؤکد وجود دارد و هیچ فرقی نمیکند یعنی وقتی مولا به عبد میگوید : وضو بگیر یعنی مولا شوق مؤکد دارد که عبد با وضو باشد .
بنابراین ، این که گفته میشود از جمل خبریه میتوان وجوب را برداشت کرد عین وجوبی است که از صیغ امر برداشت میشود ؛ آنجا وجوب از مقدّمات و مقتضیات برداشت میشود . در جمل خبریه هم ، از مقدّمات و مقتضیات ، وجوب برداشت میشود ؛ بنابراین در هر دو جا شوق مؤکد است .
ایشان ( مرحوم آیت الله خوئی ) به آنچه که مرحوم آخوند فرموده تصریح میکند که :
... وَ مِن هُنا یُعلَم فَسَادُ مَا في الکفایَةِ ( یعنی ایشان تصریح میکند ) ... وَ مِن هُنا یُعلَم فَسَادُ مَا في الکفایَةِ ( یعنی ایشان تصریح میکند ) مِن أنَّ الجُمَل الخَبریَّةَ المُستَعمِلَةَ في مَقَامِ الطَّلَبِ ظاهِرَةٌ في الوجوب ...
ایشان میفرماید : لذا من مخالف حرف مرحوم آخوند خراسانی هستم .
... وَ مُستَعمِلَةٌ في مَعنَاهُ الخَبَري لکن لابِدَاعي الإعلام بَل بِدَاعي البَعثِ وَ التَّحریک بِنَحوٍ آکَدٍ حیثُ أنَّ المولي اَخبَرَ بِوقوعِ مةطلوبِهِ في الخَارِج إظهَاراً بِأنَّهُ لایَرضي إلا بِوُقوُعِهِ ...
استاد : مرحوم آیت الله خوئی آن ظهوری را که مرحوم آخوند بیان میکند ، نمیپذیرد . زیرا ظهور مستند به لفظ میشود در حالی که ما وجوب را مستند به لفظ نمیدانیم بلکه وجوب را اجنبی از لفظ میدانیم و آن را مستند به حکم عقل و عقلا میدانیم .
... وَ ذلک لِمَاعَرَفتَ مِن أنَّ الوجوبَ أجنَبیٌّ عن مدلولِ الکَلامِ سواءٌ کانَ إنشائیّاً أو خَبَریّاً [2] ...
اینکه مرحوم آخوند بفرماید در انشائی ظهور را نمیپذیرم بخاطر آن سه دلیلی که آوردند و ما هم آنها نپذیرفتیم اما در صیغ اخباری در مقام انشاء ظهور را بپذیرد برای ما حرفِ قابل هضم و پذیرشی نیست . چه فرقی دارد که در انشائی بگوئید ظهور ندارد ولی در خبری آن بگوئید ظهور دارد . این حرف از نظر ما قابل پذیرش نیست .
... وَ أنَّ مِصدَاقَ الطَّلَبِ یَتَحَقَّقُ تارَةً بِإیجَادِ الصِّیغَةِ « إفعَل » أو نَحوَها وَ اُخرَي بِایجَادِ الجُمَلَةِ الخَبَریَّةِ بِدَاعي البَعث وَ التَّحریک ...
ایشان میفرماید : جملة خبریه و انشائیه فرقی نمیکند . در جملة انشائیه شوق مؤکد است اینجا هم شوق مؤکد است . ایشان ( مرحوم آخوند ) میفرمود در انشاء ظهور ندارد چون کثرت استعمال در وجوب را رد میکردند به کثرت استعمال در ندب . اکملیت معنای وجوب را هم ایشان رد کردند . بنابراین مرحوم آیت الله خویی خطاب به مرحوم آخوند میفرماید : اینکه ایشان میگوید صیغة امر در انشائیات ظهور در وجوب ندارد اما در صیغ اِخباری ظهور در وجوب دارد ، این حرف از نظر ما قابل پذیرش نیست زیرا این دو مورد ( انشاء و خبر ) فرقی با هم ندارند . ما در صیغ انشائی آنچه را که مدلول لفظ میدانیم ، شوق مؤکد به اتیان است یعنی مولا بر اتیان این فعل شوق مؤکد دارد . اما اینکه آیا وجوب یا ندب است ؟ خیر . در جملة خبریه هم که در مقام انشاء است ، شرایط مثل صیغة انشاء است . همان استدلالی که در آنجا برای رد دلالت و ظهور صیغه در وجوب آورده شد ، همان استدلال را باید در انشاء بیاورید .
... متَي تَحَقَّقَ مصداقُ الطَّلَبِ دَخَلَ تَحتَ کُبري حُکمِ العَقل ...
یعنی وقتی که دیدیم مصداق طلب تحقق پیدا کرد ، تحت کبرای کلّی قرار میگیرد . کبرای کلّی چیست؟ ایت است که « العَبدُ وَ مَا في یَدِهِ کانَ لِمولاه ... » مولا به عبد گفت این را میخواهم دلیل تمرّد عبد چیست؟ لذا میخواهم مولا یعنی چه؟ یعنی عبد باید انجام دهد حال چه واجب باشد چه مستحب به او ربطی ندارد .
استاد : مگر اینکه شما تردید کنید که مرحوم آخوند این حرف را که « صیغة امر در انشائیات ظهور ندارد و اخباریات ظهور دارد » زده باشد . یعنی بگوئید مگر میشود مرحوم آخوند بگوید: در صیغ انشائی چون اکملیت نیست ظهور هم نیست ، چون اکثریت نیست اما در جمل خبریه در مقام انشاء این ظهور وجوب دارد .
خب این ظهور اگر هست با همان ادلة مرحوم آخوند است یعنی اکملیت و اکثریت . حال سئوال این است که آیا مرحوم آخوند واقعاً چنین حرفی زده است که جمل خبریه که در مقام انشاء هستند ظاهرةٌ في الوجوب ؟ این حرف جای تأمّل دارد . مرحوم آخوند که میفرماید در صیغه ظهور نیست ، اینجا بگوید ظهور وجود دارد؟!
اگر مرحوم آخوند واقعاً این ظهوری را که مرحوم آیت الله خویی بنابر قلم مقرر میفرمایند گفته است ظهور ، اگر مرحوم آخوند منظورش از ظهور همان ظهوری است که موضوع بحث ایشان است ، آری این اشکال وارد است اما یُمکِن أن لا یکونَ هذا المَقصود ؛ شاید مقصود ایشان این نیست بلکه میخواهد بگوید جملِ خبریه هم در مقام انشاء همان وجوب را میفهمانند و اگر منظور مرحوم آخوند این باشد اشکال مرحوم آیت الله خوئی به ایشان اصلاً درست نیست . که به احتمال قوی همین مورد است یعنی مرحوم آخوند میفرماید : در صیغه ، دلالت صیغه بر وجوب است اما در جمل خبریه دلالت لفظ و صیغه نیست بلکه لفظ اِخبار است . اِخبار را در مقام انشاء آوردهاند ، اینجا دیگر حقیقت نیست بلکه ظهور است .
مرحوم آیت الله خوئی میفرماید : اینجا هم مثل همانجاست و فرقی نمیکند . بحث این است که ما اشکالمان با شما اشکال مبنایی است .
ما همانطور که وجوب را در صیغه از لفظ نمیدانستیم ، اینجا هم وجوب را از جملة اخباریه نمیدانیم و حرف مرحوم خوئی این است که اصولیین نسبت به حرف ایشان متفق القولند ، یعنی میگویند اینکه وجوب قرار باشد مدلول لفظ باشد را قبول نداریم ، چه در جملة خبریه و چه در جملة انشائیه بلکه وجوب به حکم عقل است و به نظر ما ( نظر مختار استاد )در این مسأله حق با مرحوم امام و آیت الله نائینی است .
بنابراین آنچه که مرحوم آیت الله خوئی در جواب مرحوم آخوند بیان میکنند حرف درستی است و مطابق با مبنائی است که قابل قبول است . ما در مادة امر هم گفتیم که مادة امر ، صرف طلب است و آنجا هم وجوبی در آن وجود ندارد اما اقتضاء مولویت و عبودیت ، آنجا هم موجب آن است که عقل حکم کند که اتیان آن لازم است .