1400/09/22
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: نظر مرحوم امام (ره) دربارة صیغة امر
استاد : مرحوم آخوند فرمودند صیغة طلب برای انشای طلب است و موضوعٌ له آن بعث و إغراء است یعنی برانگیختن ، تحریض و تحریک مکلّف به سوی انجام تکلیف .
اما در مواردی دواعی دیگری دخالت میکند . دواعی مثل تمنّی ، تحقیر ، تعجیز و این دواعی وضعیت را بگونة دیگر در میآورد گرچه مستعملٌ فیه همان موضوعٌ له است یعنی هم در ﴿أقم الصلاة﴾ بعث و تحریک و تحریض به انجام نماز است و هم در ﴿کونوا قِرَدَةً خاسِئین﴾ تحریض و تعجیز است .
اما در ﴿أقم الصلاة﴾ به دنبال تحقق صلاه است لکن در ﴿کونوا قِرَدَةً خاسِئین ﴾ و در ﴿فَأتوُا بِسورَةٍ﴾ به دنبال تحقق اتیان سور توسط مردم نیست .
در ﴿أقم الصلاة﴾ به دنبال اقامة نماز است اما در ﴿فَأتوُا بِسورَةٍ﴾ به دنبال پیدا شدن عِدل قرآن کریم و سورههای آن نیست ، آنجا به دنبال تحقق عبادت و تعبد است اما اینجا به دنبال تحقق کتاب دوم توسط مردم نیست . چطور؟ موضوعٌ له که همان بعث است اما به دنبال تحقق نیست؟ بخاطر اینکه در اولی داعیة ﴿فَأتوُا بِسورَةٍ﴾ تحقق تعبّد است اما در ﴿فَأتوُا بِسورَةٍ﴾ و ﴿کونوا قِرَدَةً خاسِئین﴾ به دنبال تحقیر است و به دنبال محکوم کردن افتراء مشرکین است . لذا وقتی میگوید ﴿فَأتوُا بِسورَةٍ﴾ یعنی مگر نمیگوئی هر کسی میتواند چنین کاری را انجام دهد پس بیاور ؛ زیرا میداند که او توان این کار را ندارد پس داعیة از این امر تحقیر است .
استاد : بنابراین مرحوم آخوند نظرش این شد: آنجا که هدف از صیغة امر بعث نیست و چیز دیگری است ، « قُصاري ما یُمکن » یعنی اینکه اینجا مجاز است اما مستعملٌ فیه یکی است یعنی همان بعث و إغراء است و هیچ فرقی نمیکند .
مرحوم آخوند میفرماید از این بیانی که کردیم و گفتیم مستعملٌ فیه همان موضوعٌ له است ، از این بیان ما معلوم شد در جاهایی که صیغة امر نیست بلکه بقیة صیغ انشائیه است مثلاً مواردی که باریتعالی « لَیتَ ، لَعلَّ و ... » میگوید یا آرزوی تمنّی با ترجّی میکند ، درست است که مستعملٌ فیه یکی است اما داعی چیز دیگری میباشد .
مرحوم امام (ره) در مورد صیغة امر مطالبی دارند که در دومین مطلب خود میفرمایند :
قد تَقَدَّمَ مَنَّا تَحقیقُ القول فِي الحَقیقَةِ وَ المَجاز وَ مَرَّ أنَّ اللَّفظَ فیهما مُستَعمَلٌ فِي الموضوعِ له وَ لکن لِیَثبُتَ الذِّهن فیه وَ لا یَتَجاوَز إلي غَیرِهِ فِي الحَقیقَةِ [1] ...
یعنی لفظ ، صیغة امر ، استعمال در موضوعٌ له است و صیغه را که میگوید برای این است که آنچه را که در درونش تصور و تصدیق کرده است ، میخواهد به تحقق بکشاند و از آن تجاوز به غیر نمیکند یعنی صیغة امر را گفت تا انشاء طلب کند ، انشاء طلب یعنی چه؟ لِتَحَقُّقِ الطَّلَب لِیَثبُتَ الذِّهن فیه یعنی آنچه که مطلوب ذهنی مولاست ، میخواهد به تحقق خارجی بکشاند . وَلایَتَجاوَز إلي غَیرِه ، یعنی فقط میخواهد همان چیزی را که خواسته است محقق شود . خواستة باریتعالی چه بود؟ ﴿أقم الصلاة﴾ . چرا فرمود : ﴿أقم الصلاة﴾ ؟ برای اینکه میخواست سفرة اقامة نماز پهن شود تا عبد در مقابل او کرنش کند .
لِیَثبُتَ الذِّهن فیه وَ لا یَتَجاوَز إلي غَیرِهِ ، یعنی به غیر تعبد این عبد اصلاً نگاه ندارد ، این میشود حقیقت . اما یک وقت :
... أو یَتَجَاوَز إلي شَیءٍ آخَر بِإدِّعاءِ أنَّ الثَّاني أیضَاً عَینُهُ ...
در مجاز چه اتفاقی میافتد؟ شما یک وقت میگوئید : « رَأیتُ أسَداً » چیزی که در ذهن شماست شیر درنده است « لِیَثبُتَ الذِّهن فیه وَ لا یَتَجاوَز إلي غَیرِهِ » اما « أو یَتَجَاوَز » یعنی بجای حیوان مفترس و درنده منظور رجل شجاعی است که جایگزین این حیوان گردیده است .
مرحوم امام میفرمایند : وضعیت لفظ اینگونه است ، یک وقت لفظ را میگویی و خودش را نیت میکنی ، یک وقت هم جایگزین آن مد نظر است .
... فَحینَئذٍ یَتَّضِحُ أنَّ التَّرجّي وَ التَّمنّي وَ التَّحدید وَ إن کانَت رُبَّمَا تُرَادُ مَنَ الأمر ...
و لو اینکه به توان از صیغة امر تمنی و ترجّی را مد نظر قرار دهی اما
... لا في عَرضِ البَعثِ وَ الإغرَاء ...
یعنی فِي الطّول نه فِی العَرض . امام (ره) میفرمایند : این مطلب در عرض نیست ، یعنی شما در حقیقت در صیغه بعث و إغرا دارید اما اگر در تمنّی بگوئید من بجای بعث و إغراء تمنّی و تحدید گذاشتهام ( عرض یعنی موازی ) .
ایشان میفرماید : اینطور نیست که در حقیقت بعث و إغرا باشد و در مَجاز به موازات آن بجای آن تمنّی باشد . خیر ، اینها در طول هم است . بعث و إغرا ، هم در ﴿فَأتوُا بِسورَةٍ﴾ هست و هم در ﴿أقم الصلاة﴾ ؛ اما در ﴿فَأتوُا بِسورَةٍ﴾ بعد از بعث و إغرا یک پرانتز باز میکند و میگوید هدف اصلی من تحدید است ، این میشود در طول .
... لکن لا في عَرضِ البَعثِ وَ الإغراء ...
تمنّي و تحدید در عرض و موازی بعث و إغرا نیست که بگوئی من صیغه امر را که استفاده میکنم یک وقت برای بعث و إغرا است و یک وقت برای تمنّی . ایشان میفرماید این حرف را نگو .
... بَلِ المُستَعمَلِ فیه مُطلَقاً هو البَعث ...
مرحوم امام(ره) این را خیلی واضحتر از مرحوم آخوند بیان میکند . ایشان میفرمایند : مستعملٌ فیه هر دو بعث است . آن انشاء طلبی که گفتیم ، منظور بعث است . هم در ﴿أقم الصلاة﴾ بعث است و هم در ﴿فَأتوُا بِسورَة﴾؛ هر دوی آنها بعث است اما در ﴿فَأتوُا بِسورَةٍ﴾ یک پرانتز باز میکنیم و میگوئیم این بعث « لِالتَّمني » یا « لِالتَّحدید » یا ﴿لِالتَّحقیر﴾ است . پس اینها در طول هم هستند نه در عرض هم .
... وَ إنَّما یُجعَلُ عِبرَةً لِغَیرِهِ احیاناً ...
ما در جائی که تمنّی یا تحدید یا امثال اینهاست داریم یک آینة دیگری را در مقابل تو ایجاد میکنیم .
... ثُمَّ الإنتقال مِنَ المَعنَي الحقیقي ...
استاد : چه اتفاقی افتاد؟ در صیغه گفتی ﴿أقم الصلاة﴾ ؛ إنشاء طلب شد ، بعث و إغرا هم پیش آمد یعنی آن چیزی که در واقع میخواهی اتفاق بیفتد چیست؟ تعبّد ، اقامة صلاه ، اقامة حج ، اقامة صیام است .
اما اگر شما آن چیزی را میخواهی واقع شود چیزی نیست که بعث و إغرا انشا کردی ، بلکه چیز دیگری است .
... کَما في قولِه سبحانَه : ﴿قُل فَأتوا بِعَشرِ سُوَرٍ مِثلِهِ﴾[2] ، اُستُعمِلَ الأمر فِي البَعثِ لکن لا لِیَحِقَّ عَلیه بَل لِیَحِقَّ علیه بل لِأجلِ الإنتقالِ إلي اَمرٍ مُحَقِّقٍ ثَابِتٍ غَیرِقَابِلٍ لِالإنشَاءِ خَطائُهُم في نِسبَةِ الإفتِرَاءِ إلي رَسول الله أو عَجزِهم عَنِ المُعَارَضَةِ وَ المُنَازَلَةِ وَ إمَّا إلي مَعنَي إنشَائيٍ ایقَائيٍ ...