1400/09/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بررسی صیغة امر از نظر مرحوم آخوند خراسانی
استاد : مرحوم آخوند(ره) در ابتدای بحث اوامر ، معانی متعددی را برای مفاد مادة امر شمارش کردند. حدود هفت معنای آن سنخیت طلب داشت و یکی از معانی سنخیتی با طلب نداشت بلکه به معنای شی مطلق بود . اما عموم مطلبی که پس از آن ارائه فرمودند ، حاکی از آن بود که به نظر مرحوم آخوند خراسانی مفاد مادة امر همان معانی طلبیه است .
ما هم در جمع بندی خود عرض کردیم که ، آنچه در مباحث اوامر و نواهی مطرح است مربوط به مفاد و معانی طلبیه است نه شی مطلق . لذا مرحوم امام(ره) فرمودند : معانی ، طلب جمعی دارد و شی مطلق هم جمع دیگری دارد و اینها دو مقوله هستند . آن مباحث را از مرحوم امام(ره) نقل کردیم .
نکتهای را که مرحوم آخوند خراسانی در صیغة امر مطرح میکنند ، مبحی است مشابه آنچه که در مفاد لفظ و مادة معنا فرمودند .
ایشان میفرمایند :
در صیغة امر گاهی معنای ترّجی و رجاء مشاهده میشود و گاهی معنای تهدید . گاهی معنای انذار مشاهده میشود و گاهی معنای احتقار و گاهی هم معنای تسخیر و از اینگونه مباحث .
آیا لفظ صیغة امر این دلالت را دارد یا قرائن دیگری در کار است؟
﴿کونوا قِرَدَةً خَاسِئین﴾ ، کونوا صیغة امر است ؛ ﴿تَمَتَّعوا في دَارِکُم...﴾[1] ، آیا در این صیغهها فقط همان صرف الطّلب مطرح است ؟
در آیة اول مگر به دست خود آنهاست که میمون شوند؟ در صیغة امر ، کاری که در اختیار مکلف است و از قدرت توان و ارادة او بر میآید درخواست میشود . اگر محدودة توان و اختیار مکلّف نبود که اصلاً تحقق پیدا نمیکرد و به عبارت بهتر ، تکلیف ما لایُطاق بود .
خب آنچه که در این دو آیه به نظر میرسد این است که در ﴿کونوا قِرَدَةً خَاسِئین﴾ گفتهاند امر برای تسخیر بکار رفته است و در ﴿تَمَتَّعوا في دَارِکُم﴾ برای احتقار بوده نه برای امر .
مرحوم آخوند خراسانی میفرمایند :
در همة موارد همان طلب است اما دواعی این طلب مختلف است ، یعنی گاهی انذار است و گاهی تهدید ، گاهی تمنّی است و گاهی احتقار و گاهی هم برای تعجیز است .
المَبحثُ الأول : أنَّه رُبَّما یُذکَرُ لِصیغَةِ مَعَانٍ قدِ استُعمِلَت فیها وَ قَد عُدَّ مِنهَا التَّرَجّي وَ التَّمَنّي وَ التَّهدید وَ الإنذَار وَ الإهَانَة وَ الإحتِقَار وَ التَّعجیز وَ التَّسخیر ... إلي غیر ذلک وَ هذا کَما تَري ضَرورَةَ أنَّ الصّیغَةَ مَا استُعمِلَت في وَاحِدٍ مِنهَا بَل لَم یُستَعمَل إلا في إنشَاء الطَّلب إلا أنَّ الدَّاعي إلي ذلک کما یکونُ تَارَةً هو البَعث وَ التَّحریک نَحوَ المَطلوبِ الوَاقعي یکونُ أُخري اَحَدَ هذهِ الأمور کما لایَخفي [2] ...
استاد : ایشان میفرماید : گاهی امر میکنی اما هدف بعث و ایجاد بر انگیختن و تحریک طرف مقابل بر انجام کار است اما گاهی هدف و داعی از امر ، تمنّي است یا گاهی احتقار است ، قصد تحقیر طرف مقابل را دارد .
لذا جان کلام مرحوم آخوند خرسانی این است که : معنا در این صیغ تمنّي و ترجّي نیست بلکه معنا در این صیغ همان طلب است اما انگیزه و داعی از آن طلب میتواند بعث ، احتقار ، تمّنی و ترجّی و ... باشد .
... قُصَاري مَا یُمکِن أن یُدَّعي أن تُکونَ الصِّیغَةُ موضوعَةً لِإنشَاءِ الطَّلَبِ فیمَا إذَا کانَ بِدَاعي البَعثِ وَ التَّحریک لا بِدَاعٍ آخَر مِنهَا فَیکونُ إنشَاءُ الطَّلَبِ بِهَا بَعثاً حقیقَتاً وَ إنشَائُهُ بِهَا تَهدیداً مَجازاً وَهذا غَیرُ کونها مُستَعمِلَةً فِي التَّهدید وَ غَیره فَلا تَغفَل ...
استاد : این مطلب دیگری است . اینجا مرحوم آخوند میفرماید : ممکن است شما خیلی مقاومت کنید و بگوئید صیغة امر همان طلب است و هیچ فرقی نکرده اما دو تا معنا دارد ؛ یک معنای آن همین معنای حقیقی است اما میتوان گفت در معنای مجازی قائل به سایر معانی مثل احتقار ، تمنّی ، ترجّی ، اهانت ، انذار ، تعجیز و... شد .
به نظر میرسد که قبول کردن این حرف از جناب آخوند سخت است و قابل پذیرش نیست ، زیرا ایشان میفرماید که صیغة امر یک معنای حقیقی دارد و یک معنای مجازی و در آنِ واحد هردو را باهم در نظر میگیرد و خیلی زود هم از این مطلب عبور میکنند و نهایتاً هم میفرمایند:
... وَ هَکَذا غیرُ کونِهَا مُستَعمِلَةً فِي التَّهدید وَ غَیرِهِ فَلا تَغفَل ...
نمیشود به این راحتی این حرف را زد . باید ببینیم وقتی خداوند میفرماید : «کونوا قِرَدَةً خَاسِئین » منظور حق تعالی چه بوده است ؟