1400/07/24
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تتمة مطالب مرحوم امام(ره) در مورد معنای اصطلاحی امر
مرحوم امام (ره) در پایان مطالبی که در جلسة گذشته عرض شد میفرماید :
و بِعِبارةٍ أوضَح إنَّ مادّةَ الأمرِ موضوعَةٌ لِمَفهومٍ إسمیٍ مُنتَزَعٍ مِنَ الهیَئات بِما لَها مِنَ المَعانی لا بمعنی دُخولِ المعانی فی الموضوعِ له [1]
استاد : تمام معانی که در صیغ مختلف معانی امر است تحت مفهومی است که این مفهوم اسمی است و برخواسته از هیئات است .
پس بنابراین موضوع مادة امر یک چیز است ، و آن : « مَفهومٌ إسمیٌ مُنتَزَعٌ مِنَ المعانی فی الهَیَئاتِ المخصوصة » ( هیئت متکلم ، اسم فاعل ، اسم مفعول و ... ) .
فإن قلت البحثُ فی لَفظِ اَمرِ الذّی له معنی إشتقاقیٌ و ما ذَکَرتَ مِنَ الجامع یَستَلزِم کونهُ غَیرَ قابِلٍ لِالتَّصریف [2]
استاد : مرحوم امام میفرماید :
ممکن است مستشکل بگوید مفهوم اسمی ، جامد است و قابل تصریف نیست در نتیجه اشکال مرحوم آخوند در اینجا وارد است.
در جواب باید گفت : وقتی میگوییم مادة امر یک مفهوم جامع منتزَع است ، این مشابه کلام و قول و لفظ است ، که درست است که اسم بوده و جامد است اما حکایت از معنای حدثی میکند . کلام درست است که « اسمٌ وُضِعَ لِما یَخرُجُ مِن فَمِ المُتکلم » ، قول « إسمٌ لِما یَخرُجُ مِن فَمِ القائل » ، لفظ « إسمٌ وُضِعَ لِما یَخرُجُ مِن فَمِ اللافِظ » ؛ اینها درست اما ، اینها همه حکایت از معنای حدثی دارد ؛ چون معنا معنای حدثی است دارای مشتقات خواهد شد ...
قلتُ ما ذَکَرنا مِنَ الجامعِ الإسمی بِما أنّهُ قابِلٌ للإنتصاب و التَّصَرُّف یَصِحُّ مِنهُ الإشتِقاق کما أنَّ الکلامَ و اللَّفظَ وَ القَولَ مُشتَقّاتٌ بِإعتبارِ ذلک فَلا إشکالَ مِن هذِهِ الجَهةِ ...[3]
استاد : مرحوم امام در تتمة کلام خود میفرمایند :
و لو سُلِّم أنَّ الأمرَ لُغَةً بِمَعنَی الطّلب فالإشتقاق کما یُمکِن بإعتبارِه کذلک یُمکن باعتبارِ المَعنَی الإصطلاحی أی القول ِالخاص لکن باعتبارِهِ حَدَثاً صادراً عنِ المتکلّم و ما یُقال مِن أنَّ المعنَی الإصطلاحی غَیرُ قابلٍ لِالتَّصریف ناشٍ عن جَعلِ لَفظِ الأمر بإزاءِ مَعنی مُحَصَّلٍ الذّی لا یَصدِقُ إلّا علی الصِیَغِ المحصَّلَةِ و قد عرفتَ أنَّ الإشتقاقَ منهُ باعتبارِانتِصابهِ وَ کونِهِ حَدَثاً صادراً عنِ الآمر [4] ....
استاد : بنابراین خلاصه بحث اینکه مرحوم امام (ره) میفرمایند :
1. متفاهم از مادة امر ، آن است که تبادر به ذهن دارد؛ و آن تبادر به ذهن ، مفهومی است که برخواسته از همة هیئتهای خاص امر میباشد ، یعنی همان مفهوم جامع اسمی .
2. معنای اصطلاحی هم میتواند همین باشد و به لحاض اینکه این معنا یک معنای حدثی است ، مشکل اشتقاقات و تصریفات آن نیز حل میشود ؛ یعنی شما میتوانید بگویید مادة امر شامل اشتقاقات مختلف آن میشود ، همچنین بگویید همة موارد تحت لوای آن مفهوم جامد اسمی است و مشکل کاملاً قابل ارتفاع است .