درس خارج فقه احمد فرخ‌فال

99/11/28

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: ولاية الفقيه/نامه 74 نهج البلاغه /اصلاح فی ما بین

 

یکی از مباحثی که در حاکمیت اتفاق خواهد افتاد این است که حاکمیت اسلامی باید واسطه صلح بین امم اسلامی و حاکمان اسلامی و قبائل مختلف باشد و در واقع اصلاح فی ما بین قرار بگیرد ، در تعاملات حاکمیت اسلامی و تعاملات ولایت چندین جلسه برقرار شد ، یکی دیگر از اهداف حاکمیت اسلامی ، اصلاح فی ما بین امم و حکومت ها و قبائل است ، این را از وظایف فردی مومنین هم داریم که : ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾ [1] از وظایف و اهداف افراد جامعه است ، اما حاکمیت اسلامی در یک ابعاد وسیعتری این کار را بعهده می گیرد .

این اصلاح فی ما بین و ایجاد تفاهم نامه بین قبائل و امم و حکومت ها نیاز به زیر ساخت ها و محور بندی ها و شاخص ها و اصول خودش است ، در این جلسه با استناد بهآنچه که امیرالمومنین علی علیه اسلام در اصلاح بین قبائل انجام دادند ، حضرت تصریح به اصول و مبانی و زیر ساخت های تفاهم نامه ها بین قبائل و امم هستند ، در تبیین مبانی تفاهم و تعامل و سازش بین مسلمین و قبائل و حاکمیت ها امیرالمومنین علی علیه السلام در کتابت 74 این اصول را بیان کرده اند .

کتابت و مکاتبه به دستور امیرالمومنین علی علیه السلام که تحت عنوان مکتوبه 74 در نهج البلاغه نقل شده عبارات را می گوییم و بعد مبانی و زیر ساخت ها را عرض می کنیم و بعد تطبیق با عبارت می دهیم .

حضرت می فرمایند :

74 ـ ومن حلف له (عليه السلام) كتبه بين ربيعة واليمن، ونقل من خط هشام بن الكلبي بنود الصّلح تاريخية هذَا مَا اجْتَمَعَ عَلَيْهِ أَهْلُ الْيمَنِ حَاضِرُهَا وَبَادِيهَا، وَرَبِيعَةُ حَاضِرُهَا وَبَادِيهَا، أَنَّهُمْ عَلَى كِتَابِ اللهِ يَدْعُونَ إِلَيْهِ، وَيَأْمُرُونَ بِهِ، وَيُجِيبُونَ مَنْ دَعَا إِلَيْهِ وَأَمَرَ بِهِ، لاَ يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً، وَلاَ يَرْضَوْنَ بِهِ بَدَلا، وَأَنَّهُمْ يَدٌ وَاحِدَةٌ عَلَى مَنْ خَالَفَ ذلِكَ وَتَرَكَهُ، أَنْصَارٌ بَعْضُهُمْ لِبَعْض: دَعْوَتُهُمْ وَاحِدَةٌ، لاَ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ لِمَعْتَبَةِ عَاتِب، وَلاَ لِغَضَبِ غَاضِب، وَلاَ لاِسْتِذْلاَلِ قَوْم قَوْماً، وَلاَ لِمَسَبَّةِ (لمشيّة) قَوْم قَوْماً! عَلَى ذلِكَ شَاهِدُهُمْ وَغَائِبُهُمْ، وَسَفِيهُهُمْ وَعَالِمُهُمْ، وَحَلِيمُهُمْ وَجَاهِلُهُمْ. ثُمَّ إِنَّ عَلَيْهِمْ بِذلِكَ عَهْدَ اللهِ وَمِيثَاقَهُ (إِنَّ عَهْدَ اللهِ كَانَ مَسْؤُولا) وكتب علي بن أبي طالب.[2]

نظر استاد : این نکات کلیدی و زیر بنایی را در تقریر درس مد نظر قرار بدهید ، این عهد نامه با خط هشام بن کلبی نوشته شده است ، هشام بن کلبی از شیعیان امیرالمومنین علی علیه السلام بوده و دارای علم انصاب بوده و در نوشتار خوب بوده و به دستور امیرالمومنین علی السلام این عهدنامه را مکتوب می شود ، این عهد نامه بین ربیعه و اهل یمن نوشته شده است

نکات مهم تفاهم نامه اهل یمن و ربیعه : ربیعه عطف به اهل الیمن است ، اولین نکته ای که در این تفاهم نامه است محور این تفاهم نامه قرآن است ، نکته دوم این که این قرآن مبنا بودنش با پول و مقام تغییر نخواهد کرد ، یعنی هیچ چیز محوریت قرآن را در تفاهم بین اهل یمن و ربیعه ، عوض نخواهد کرد ، نکته سوم اینکه این وحدت بین اهل یمن و ربیعه ، در مقابل صف آرایی مخالفین قرآن است ، یعنی اهل یمن و ربیعه حق ندارند در مقابل مسلمین توافق کنند فقط در مقابل مخالفین قرآن توافق می توانند بکنند و مثلا در گروه سومی که به وجود بیاید و اهل قرآن باشد اینها نمی توانند متحد شوند و آن را حذف کنند ، نکته چهارم اینکه این تفاهم نامه منتهی همیاری و همکاری بین یکدیگر باشد یعنی اگر این تفاهم نامه دشمنی و ستیز را بین این گروه ها شدت بدهد این تفاهم نامه از اصول لازم برخوردار نیست ، نکته پنجم اینکه آنچه بین این قبائل بعنوان تفاهم نوشته می شود حقوق همه به سویه دیده شود ، اینکه یکی را بر دیگری مسلط کنیم و قدرت دهیم و یکی را تضعیف کنیم این فاقد اصول تفاهم نویسی است لذا باید یکسان سازی شود ، نکته ششم اینکه مباحث و ناملایمت ها و سرزنش ها و دشنام ها و سبک کردن یکدیگر موجب نقض عهدنامه نشود ، نکته هفتم اینکه متعهدین بر توافق نامه عام باشند یعنی گفته شود این عهدنامه برای همه است همه امت این دو گروه و همه این حکومت از حاضر و غایب و ... ، نکته هشتم اینکه حاکم و طرف میثاق عهد نامه باید خداوند باشند یعنی هر دو با خداوند عهد ببندند که به عهدنامه عمل کنند .

أَنَّهُمْ عَلَى كِتَابِ اللهِ يَدْعُونَ إِلَيْه محور باید قرآن باشدِ، وَيَأْمُرُونَ بِهِ، وَيُجِيبُونَ مَنْ دَعَا إِلَيْهِ وَأَمَرَ بِهِ آن چه که مورد لبیک گفتن است و مامور می شوذ اینها به انجام آن باید قرآن باشد ، لاَ يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً با کتاب خدا معامله پولی نکنند ، وَلاَ يَرْضَوْنَ بِهِ بَدَلا بجای قرآن چیز دیگری را محور قرار ندهید ، وَأَنَّهُمْ يَدٌ وَاحِدَةٌ عَلَى مَنْ خَالَفَ ذلِكَ وَتَرَكَهُ باید این امتها ید واحد بشوند بر هر کسی که مخالف این قرآن و ترک آن است ، أَنْصَارٌ بَعْضُهُمْ لِبَعْض: این امتها باید به هم کمک کنند و ملاک تفاهم کمک به یکدیگر است دَعْوَتُهُمْ وَاحِدَةٌ، لاَ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ لِمَعْتَبَةِ عَاتِب، وَلاَ لِغَضَبِ غَاضِب، وَلاَ لاِسْتِذْلاَلِ قَوْم قَوْماً، این عهد نامه به بهانه سرزنش کسی نقض نشود و با خشم یک شخص عهد نامه نقض نشود و با دشنام و فحاشی شخصی موجب نقض عهدنامه نشوند وَلاَ لِمَسَبَّةِ (لمشيّة) قَوْم قَوْماً! عَلَى ذلِكَ شَاهِدُهُمْ وَغَائِبُهُمْ، وَسَفِيهُهُمْ وَعَالِمُهُمْ، وَحَلِيمُهُمْ وَجَاهِلُهُمْ. ثُمَّ إِنَّ عَلَيْهِمْ بِذلِكَ عَهْدَ اللهِ وَمِيثَاقَهُ (إِنَّ عَهْدَ اللهِ كَانَ مَسْؤُولا) وكتب علي بن أبي طالب ، باید به گونه ای این تفاهم نامه عام بشود که کسی بعدا بهانه جویی نکند و تمام جوانب آن بررسی شود ، هر دو گروه طرف خود را خدا بدانند و پاسخگوی خدا باشند و با خدا عهد ببندند که خلاف عهدنامه عمل نکنند ، این عهدنامه را حضرت به کاتب گفتند این طور تنظیم کنند .

 


[1] حجرات/سوره49، آیه10.
[2] نهج البلاغة، الدشتي، محمد، ج1، ص316، نامه 74.