درس خارج فقه احمد فرخ‌فال

99/11/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: ولاية الفقيه/تعاملات حکومت و ولایت /وظایف ولی و حاکم

 

خلاصه جلسه گذشته :در تعاملات حاکم اسلامی و ولی امر نامه 45 امیرالمومنین علی علیه السلام به عثمان بن حنیف مطرح کردیم در این نامه هم تعاملات حاکم اسلامی مطرح شده است و هم تعاملات ولی امر مطرح شده است ، در بخشی که در اواخر جلسه گذشته مطرح کردیم تعاملات ولی امر را حضرت مطرح می کنند که آیا من به همین اندازه بسنده کنم که به من امیرالمومنین بگویند و در سختی های آنها با آنها نباشم آیا الگو در امور سخت زندگی آنها نباید بشوم ؟ آیا در غذا و پوشش من الگو در سختی ها نباید باشم و من مثل حیوانی که آن را بسته اند در محلی و کار او علف خوردن است و یا حیوانی که در بیابان رها شده تا شکم خود را سیر کند آیا من این گونه باشم ، انتظار نداشته باشید کسی که ولی امر شد یا حاکم اسلامی شد بهترین لباس ها و خوارک ها و طعام ها را استفاده کند و این را نباید مورد انتظار از طرف شما باشد و نباید قدم بگذارم در راه سرگردانی و گویا من دارم مشاهده می کنم که کسی بین شما این طور صحبت می کند که اگر جوری باشد من لباس های گران قیمت و ... استفاده می کنم گوش من باید بشنود از بین شما کسانی که می گویند این هم از علی بن ابی طالب و این کسی که زمین گیر دنیا می شود از جهاد با کسانی که هم وزن های خود او هستند آنجا هم زمین گیر می شود و نمی تواند .

أَلاَ وَإِنَّ الشَّجَرَةَ الْبَرِّيَّةَ أَصْلَبُ عُوداً، وَالرَّوَاتِعَ الْخَضِرَةَ أَرَقُّ جُلُوداً، وَالنَّابِتَاتِ العِذْيَةَ أَقْوَى وَقُوداً، وَ أَبْطَأُ خُمُوداً . وَأَنَا مِنْ رَسُولِ اللهِ كَالضَّوْءِ مِنَ الضَّوْءِ (كالصنو من ـ الصنو)، وَالذِّرَاعِ مِنَ الْعَضُدِ. [1]

توضیح و نظر استاد : آگاه باشید و حواستان جمع باشد این را بدانید درختان بیابانی چوب آنها سخت تر خواهد بود یعنی اگر من مثل بیابان خشک با نان جو زندگی کنم سزاوارتر است از اینکه در ناز و نعمت و سفره های کزایی باشم ، درختی که در بیابان رشد می کند چوب او محکم تر است اما درخت هایی که در کنار جوی آب و کنار سواحل و در کنار چمن ها رشد می کند پوست او رقیق و لطیف است و استحکام ندارند ، آن درخت هایی که با آب باران سیراب می شوند خیلی محکم تر است از درختانی که در کنار جوی قرار می گیرند و خیلی دیر خاکستر می شوند ، و من نسبت به پیغمبر مثل نور از چراغ هستم و نور را نمی شود از چراغ جدا کرد و لازم ملزومه پیغمبر هستم و برای همین پیغمبر فرمود : أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْيَأْتِ الْبَابَ[2] و ارتباط من با پیغمبر مثل نور با چراغ است و مثل آرنج دست از بازو است .

وَاللهِ لَوْ تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَى قِتَالِي لَمَا وَلَّيْتُ عَنْهَا، وَلَوْ أَمْكَنَتِ الْفُرَصُ مِنْ رِقَابِهَا لَسَارَعْتُ إِلَيْهَا. وَسَأَجْهَدُ فِي أَنْ أُطَهِّرَ الاْرْضَ مِنْ هذَا الشَّخْصِ الْمَعْكُوسِ (الرّجل)، وَالْجِسْمِ الْمَرْكُوسِ، حَتَّى تَخْرُجَ الْمَدَرَةُ مِنْ بَيْنِ حَبِّ الْحَصِيدِ. ومن هذا الكتاب، وهو آخره[3]

توضیح و نظر استاد : وقتی اینطور محکم ایستادم و خود را گرفتار به دنیا نکردم اگر تمام عرب برای مقابله با من بایستند والله پشت نمی کنم و مقابل آنها می ایستم و اگر فرصت و زمان داشته باشم سرعت می گیریم در مقابل همه مشرکین و کفاری که در مقابل اسلام آمدند می ایستم و با آنها مبارزه می کنم و حق اسلام را می گیرم و اگر عمر داشته باشم مجاهدت می کنم و زمین را پاک می کنم از این شخص مسخ شده یعنی معاویه ابی سفیان که کج اندیش است ، آنچنان زمین را از وجود او پاک می کنم که این گِل و لای که دانه هایی را که می خواهد رشد کند محاصره کردند همه را می زنم کنار و ریشه کن می کنم . (در دقایق پایانی استاد فرخ فال توضیحاتی در مورد شخصیت فردی و اخلاقی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام می دهند )


[1] نهج البلاغة، الدشتي، محمد، ج1، ص285، نامه 45.
[2] بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء، العلامة المجلسي، ج40، ص203.
[3] نهج البلاغة، الدشتي، محمد، ج1، ص285، نامه 45.