1400/12/16
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تعاملات بشری/مبحث امربه معروف و نهی از منکر/
ادامة بررسی نظر مرحوم صاحب جواهر در مورد شرط سوم
استاد : عدّهای از فقها گفتند اگر قطع به امتناع ( که نقطه مقابل اصرار است ) پیدا شد وجوب ساقط میشود . و گفته شد در قطع تمام فقها متفق القولند . بحث ما در آنجاست که ظن به امتناع پیدا شود ، این یک بحث است .
بحث دیگر این است که وقتی گفته میشود در صورت اصرار بر تکرار ، منظور از اصرار ، علم به اصرار است ؟ همچنین اگر ظن به اصرار بوجود آمد باز هم امربه معروف یا نهی از منکر واجب است؟ این دو موضوع معرکه الآراء است .
اینجا فقها دو دسته شدهاند : گروهی گفتهاند که اگر ظن بر امتناع هم پیدا شد باید آن را به علم ملحق کرد و حکم علم را در مورد آن جاری کرد ، حتی اگر مشتبه هم میباشد بایستی به علم به اصرار ملحق شود و امربه معروف و نهی از منکر انجام شود . دلیلشان هم این است که : عاصی بالاخره مرتکب گناه شده است واگر توبه کرده بود نسبت به آن علم حاصل میشد و همچنین اقدام به اصرار بر ارتکاب منکر نمیکرد پس اصرار بر ارتکاب نشانه آن است که توبه نکرده ، بنابراین بخاطر توبه نکردن بایستی امربه معروف شود که باید از گناه خود توبه کند و بخاطر ارتکاب حرامی که مرتکب شده بایستی نهی از منکر گردد .
گروه دیگر مثل جناب ابن ادریس با این الحاق مخالفند و نظرشان این است که نمیشود ظن را به علم ملحق کرد .
استاد : این مطالب را داشته باشید ؛ سئوال بنده این است که : اینکه اصرار بر استمرار ارتکاب جزء شرایط وجوب امربه معروف و نهی از منکر قید شده است ، این شرط را از کجا و به چه دلیلی بیان کردهاید؟
این شرط را هم مرحوم امام نقل کردهاند ، هم صاحب شرایع و هم صاحب جواهر . اما مرحوم صاحب جواهر بگونهای آورده است که در صورت علم به امتناع دیگر امربه معروف یا نهی از منکر وجوب نخواهد داشت .
سئوال ما این است که ایشان در قسم اول که فرمودند بنابر اصرار بر منکر ، امر یا نهی واجب میشود ، این را با چه دلیلی اثبات میکنند ؟
اما ادامة نظر مرحوم صاحب جواهر که از جلسه قبل باقی مانده بود :
... قُلتُ لارَیبَ في اُلَویَّةِ مُرَاعَاةِ التَّوبَةِ کَمَا اَشَارنَا إلَیهِ سَابِقاً وَاللهُ العَالِم [1] ...
استاد : ایشان میفرماید همانطورکه گفتیم هرچند مراعات توبه اولویت دارد اما به صراحت نمیتوانیم حکم به وجوب دهیم . واین که میگویند : « وَاللهُ العَالِم » یعنی نظرشان همان است که در ابتدای بحث آمد یعنی در صورت علم به امتناع از اصرار بر تکرار منکر ، وجوب نهی از منکر ساقط میشود .
عرض ما قبل از ورود به بررسی روایی این است که نه حرف مرحوم امام و نه حرف مرحوم صاحب شرایع حرف اشتباهی است و حرف آنها این است که : کسی که مُصرِّ به حرام است واجب است از ارتکاب آن حرام نهی شود و این وجوب زمانی برداشته میشود که علم پیدا شود که عاصی از ارتکاب مجدد منصرف شده است یعنی هم اصرار بر تکرار ندارد و هم امتناع از تکرار دارد .