درس خارج فقه احمد فرخ‌فال

1400/10/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تعاملات بشری/مبحث امربه معروف و نهی از منکر/

بررسی فتاوی مرحوم امام در مورد شرط دوم : احتمال تاثیر گذاری .

استاد : دومین شرط از شرایطی که مرحوم امام برای وجوب امربه معروف و نهی از منکر بیان می‌کنند : اثرگذار بودن آن است . و ایشان می‌فرمایند مکلف همین‌که احتمال دهد که امربه معروف یا نهی از منکر اثر گذار است ، امر به معروف یا نهی از منکر بر او واجب می‌شود و علم به تأثیرگذاری نیاز نیست .

حتی ایشان می‌فرمایند اگر دو نفر بیّنه عادل شهادت دادند که در این امربه معروف و نهی از منکر اثری نمی‌بینند ولی مکلف احتمال داد که مؤثر باشد ، مرحوم امام می‌فرمایند : امربه معروف بر او واجب می‌شود .

استاد : ما در ذیل مباحث مرحوم صاحب جواهر و نقل اجماع ایشان بر این مطلب و اشکال ایشان بر مرحوم صاحب شرایع این مطالب را مورد بررسی قرار دادی و عرض شد که : نظر اکثر فقها نیز همین است .

ضمناً روایاتی را که مرحوم صاحب جواهر و دیگران به آن استناد کرده بودند مورد بررسی قرار دادیم و عرض کردیم از این روایات استفاده می‌شود که اگر مکلف احتمال اثر دهد ، امر یا نهی بر او واجب می‌شود .

و نهایتاً حق را به مرحوم صاحب جواهر دادیم و عرض کردیم : این‌که ایشان می‌فرماید: « بِلا خلافٍ اَجِدهُ فِي الأخیر » یعنی فقط در صورتی که علم و قطع به عدم تأثیر وجود دارد ، وجوب ساقط می‌شود اما ظن به عدم تأثیر کفایت نمی‌کند و وجوب ساقط نمی‌شود .

مرحوم امام میفرمایند :

الشَّرطُ الثَّاني : أن یُجَوَّز وَ یُحتَمَل تَأثیرُ الأمرِ أوِ النَّهي . فَلَو عَلِمَ أو اِطمَئَنَّ بِعَدَمِهِ فَلایَجِب ...

استاد : ببینید مرحوم امام می‌فرمایند به صرف احتمال ، وجوب می‌آید یعنی نیاز به ظن هم نیست این مبنا را اگر بپذیریم ، که می‌پذیریم ، زیرا روایات هم همین‌طور می‌گویند .

مرحوم امام می‌فرماید : اگر علم پیدا کرد یا مطمئن شد که امر یا نهی او تأثیر نمی‌گذارد ، آری فلایَجِب . اما سئوال این است که : این‌که مرحوم امام می‌فرماید « فلا یَجِب » یعنی « فَلایَجوز»؟یعنی آیا این دو با هم لازم و ملزوم هستند ؟ در جواب باید گفت خیر .

در این مورد این شرط مرحوم امام چند مسئله بیان می‌کنند :

مسئله 1 : لایَسقُطُ الوُجوب مَعَ الظَّنِ بِعَدَمِ التَّأثیر وَ لَو کانَ قَویّاً فَمَعَ الإحتِمَالِ المُعتَدِّ بِهِ عندَ العُقَلاء یَجوزُ .

مسئله 2 : لَو قَامَتِ البَیِّنَةُ العَادِلَة علي عَدَمِ التَّأثیر فَالظَّاهِر عَدَمُ السُّقوط مَعَ اِحتِمَالِه .

مسئله 3 : لَو عَلِمَ أنَّ إنکارَهُ لایُؤَثِّر إلّا مَعَ الإشفَاع بِالإستِدعَاء وَ الموعِظَة فَالظَّاهِرُ وُجوبُهُ کذلک وَ لَو عَلِمَ أنَّ الإستِدعَاء وَ الموعظة مؤثِران فَقَط دونَ الأمرِ وَ النَّهي فَلایَبعُدُ وُجوبُهُما .

استاد : در مسئله سوم این‌که می‌فرماید « فلایَبعُد » از چه نظر است ؟ باید بگوئیم از باب تنقیح مناط است ؛ یعنی آن‌جا که امر به معروف و نهی از منکر واجب بود بخاطر اقلاع منکر و به عبارت بهتر برای تأثیر بود ، در این‌جا هم همان تأثیر وجود دارد لذا همان‌گونه که آن واجب بود، بعید نیست که در این‌جا هم واجب باشد . و الا این‌که بتوان با روایات ثابت کرد که استدعا و خواهش واجب است ، خیر ، آن‌چه که واجب است امربه معروف و نهی از منکر می‌باشد، منتهی کار امربه معروف و نهی از منکر اقلاع بود و می‌توان گفت یکی از وجوه اقلاع می‌تواند با خواهش و استدعا باشد .