درس خارج فقه احمد فرخ‌فال

1400/08/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تعاملات بشری/مبحث امربه معروف و نهی از منکر/

اشکال استاد به نظر مرحوم حضرت امام (ره)

استاد : ذیل مسئلة چهارم تحریر الوسیله عرض کردیم در باب امربه معروف و نهی از منکر ، همة آثار اقلاع منکر نیست که اگر تعداد افرادی که اقامة امربه معروف و نهی از منکر نموده‌اند به حد نصاب نرسید وجوب ساقط شود .

عرضی به کلام مرحوم امام (ره) کردیم که ، ( اشکال استاد : ) همة اثر اقلاع منکر و اقامة فریضه نیست ؛ یکی از آثار و برکات امربه معروف این است که وقتی به کسی امر می‌شود که کاری را انجام دهد دیگران هم در این فضا قرار خواهند گرفت که این‌جا نظام اسلامی برقرار است و عفت عمومی باید حفظ شود لذا وقتی به کسی تذکر داده می‌شود که چرا بر خلاف عفت عمومی حرکت کرده‌ای اثر جلیِّ آن اقلاع منکر است اما یکی از آثار نهفته آن این است که به فرد مرتکب منکر هشدار داده می‌شود که دفعة آینده حق ندارد در سطح جامعه این‌گونه مرتکب منکر شود و انگیزة ارتکاب گناه و منکر از او گرفته می‌شود اما اگر امربه معروف و نهی از منکر صورت نگیرد مرتکبین بر ارتکاب منکر خود جری‌تر می‌شوند و این‌طور دیگران هم به ارتکاب منکر و ترک معروف تشویق می‌شوند ؛ لذا وقتی در سطح عموم جامعه دیدند که با ارتکاب منکر تقابل صورت می‌گیرد انگیزة ارتکاب منکر در دیگران سرد خواهد شد .

این مطلب از روایات نیز به دست می‌آید ، که در جلسة گذشته تعدادی از آن‌ها را مورد بررسی قرار دادیم .

21156- 5-[1] وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ الدِّهْقَانِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ وَ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ جَمِيعاً عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: كَانَ الْمَسِيحُ (ع )يَقُولُ إِنَّ التَّارِكَ شِفَاءَ الْمَجْرُوحِ مِنْ جُرْحِهِ شَرِيكُ جَارِحِهِ لَا مَحَالَةَ إِلَى أَنْ قَالَ فَكَذَلِكَ لَا تُحَدِّثُوا بِالْحِكْمَةِ غَيْرَ أَهْلِهَا فَتُجَهَّلُوا وَ لَا تَمْنَعُوهَا أَهْلَهَا فَتَأْثَمُوا وَ لْيَكُنْ أَحَدُكُمْ بِمَنْزِلَةِ الطَّبِيبِ الْمُدَاوِي إِنْ رَأَى مَوْضِعاً لِدَوَائِهِ وَ إِلَّا أَمْسَكَ.[2]

استاد : حال با توجه به این روایت آیا می‌توان گفت که تذکر دادن به گناه کار هیچ اثری ندارد؟!

جلسه بیست و ششم 23 / 8 / 1400

ادامةبررسی روایات در خصوص این‌که آیا اثر در امربه معروف و نهی از منکر، اقلاع منکر است یا خیر؟

استاد : بحث در مسألة سوم و چهارم تحریر الوسیله مرحوم امام (ره) بود و بررسی روایات مرتبط با این دو حکم .

21157- 6-[3] وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ بِشْرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عِصْمَةَ قَاضِي مَرْوَ[4] عَنْ أَبِي‌ جَعْفَرٍ ع قَالَ: يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ قَوْمٌ يَنْبُعُ فِيهِمْ قَوْمٌ مُرَاءُونَ يَنْفِرُونَ‌[5] وَ يَنْسُكُونَ حُدَثَاءَ سُفَهَاءَ لَا يُوجِبُونَ أَمْراً بِمَعْرُوفٍ وَ لَا نَهْياً عَنْ مُنْكَرٍ إِلَّا إِذَا أَمِنُوا الضَّرَرَ يَطْلُبُونَ لِأَنْفُسِهِمُ الرُّخَصَ وَ الْمَعَاذِيرَ إِلَى أَنْ قَالَ هُنَالِكَ يَتِمُّ غَضَبُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ فَيَعُمُّهُمْ بِعِقَابِه‌[6] .

استاد : حضرت می‌فرمایند در آخر الزمّان قومی می‌آیند که در میان آن‌ها کسانی هستند راحت طلب ، هر جا که به ضرر آن‌ها باشد از آنجا عبور می‌کنند و هر جا به نفع آن‌ها باشد می‌ایستند به راحتی هر چیزی را بر زبان خود جاری می‌کنند و هر حرف سخیفی را با سفاهت کامل می‌پذیرند ، امربه معروف را واجب نمی‌دانند و نهی از منکر را هم واجب نمی‌دانند مگر جایی که ضرری متوجه آن‌ها نباشد ....

جان کلام ما در همین جاست . مگر به صرف مطلق ضرر بایستی عقب نشینی کرد ؟ مگر در جایی که فرد احساس کرد که آبرویش در مخاطره است باید عقب نشینی کند ؟

امام (علیه‌السّلام) این افراد را مذمّت می‌کند و می‌فرماید این افراد وجوب امربه معروف و نهی از منکر را مشروط به ندیدن ضرر کرده‌اند ، این‌ها بد انسان‌هایی هستند ، دنبال راحت طلبی هستند که مبادا راحتی آن‌ها از بین برود ، بنابراین مورد غضب خداوند متعال می‌گردند . همان سرانجامی که بر سر قوم حضرت شعیب (علیه‌السّلام) آمد . قوم ایشان نسبت چهل هزار ، شصت هزار داشتند ولی وقتی عذاب نازل شد همه کشته شدند حتی آنهایی که ایمان آورده بودند ، چرا ؟ بخاطر آن‌که امر به معروف و نهی از منکر را واجب نمی‌دانستند .

21158- 7-[7] مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فِي عُيُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيِّ عَنِ الرَّيَّانِ بْنِ الصَّلْتِ قَالَ: جَاءَ قَوْمٌ بِخُرَاسَانَ إِلَى الرِّضَا ع فَقَالُوا إِنَّ قَوْماً مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ يَتَعَاطَوْنَ أُمُوراً قَبِيحَةً فَلَوْ نَهَيْتَهُمْ عَنْهَا . فَقَالَ ع : لَا أَفْعَلُ . قِيلَ : وَ لِمَ ؟ قَالَ ع : لِأَنِّي سَمِعْتُ أَبِي ع يَقُولُ : النَّصِيحَةُ خَشِنَةٌ.[8]

استاد : حالا با این روایت می‌خواهیدچه کنید ؟ این‌جا باید هم سند روایت بررسی شود و هم دلالت آن . ممکن است این روایت به چند صورت معنا شود . یک صورت این است که گفته شود این روایت ناقص است و بخشی از آن بیان نشده یعنی عبارت بعد از « فَلَوْ نَهَيْتَهُمْ عَنْهَا » حذف شده است و گروه خراسانی چه چیزی از حضرت خواسته‌اند که ایشان فرموده‌اند من انجام نمی‌دهم . آن‌چه که از این‌جا بر می‌آید این است که آن‌ها در پی نهی حضرت کاری انجام می‌دهند که حضرت نهی نمی‌فرماید . لذا این روایت هم دلالتش و هم سندش جای تأمل دارد که انشاالله در جلسات بعد به آن خواهیم پرداخت .

 


[1] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج8، ص345.
[2] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج16، ص128، أبواب کتاب الأمر بالمعروف والنهي عن المنکر أبواب الأمر والنهي، باب2، ح5، ط آل البيت.
[3] الكافي 5- 55- 1، و أورد قطعة منه في الحديث 6 من الباب1، و أخرى في الحديث 1 من الباب3، و ذيله في الحديث 1 من الباب8 من هذه الأبواب.
[4] في المصدر زيادة- عن جابر.
[5] في نسخة من التهذيب ينعرون(هامش المخطوط) و في التهذيب و الكافي يتقرءون.
[6] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج16، ص128، أبواب کتاب الأمر بالمعروف والنهي عن المنکر أبواب الأمر والنهي، باب2، ح6، ط آل البيت.
[7] عيون أخبار الرضا(ع)‌، الشيخ الصدوق، ج1، ص290.
[8] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج16، ص129، أبواب کتاب الأمر بالمعروف والنهي عن المنکر أبواب الأمر والنهي، باب2، ح7، ط آل البيت.