1400/08/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تعاملات بشری/مبحث امربه معروف و نهی از منکر/
بررسی روایات در خصوص اینکه آیا اثر در امربه معروف و نهی از منکر، اقلاع منکر است؟
استاد : مرحوم امام (ره) در مسئلة چهارم از کتاب امر به معروف و نهی ازمنکر فرمودند اگر تعداد آمرین به معروف کمتر از عدة مورد نیاز برای اقامة امربه معروف باشد تا وجوب کفایی از دیگر مکلفین ساقط شود و کسانی هم که اقامة امربه معروف نمودهاند نتوانستند دیگران را پای کار بیاورند در حدی که تعداد آمرین به معروف به حد نصاب مورد نیاز برسد ، در این حالت وجوب ساقط میشود اما کسانی که برای اقامه فریضه اقدام ننمودهاند گناهکارند .
سؤال این بود که آیا این اطلاق قابل پذیرفتن است ؟ روایت وسائل را آوردیم و ملاحظه فرمودید که بر اساس این روایت عرض کردیم سقوط وجوب زمانی است که اقامة امربه معروف هیچ اثری نداشته باشد ، همچنین عرض کردیم که اثر فقط از بین رفتن ارتکاب منکر و اقامة فریضه نیست گاهی اثر میتواند چیز دیگری باشد مثلاً تقویت عاملین به فرائض باشد یا اینکه مرتکب منکر را دچار خوف از ارتکاب خود کند هرچند مجدداً آن را تکرار کند ؛ لذا اطلاقی که مرحوم امام میفرمایند : اگر تعداد آمرین به حد مکفی نرسد تا منکر قلع و قمع گردد وجوب از سایرین ساقط است ؛ اما این حکم طبق نظر مختارما علی الإطلاق قابل پذیرش نیست زیرا رفع منکر فقط به تنهایی اثر محسوب نمیشود بلکه آثار دیگری هم وجود دارد که حتی اگر تعداد افراد به حد نصاب نرسد اما این آثار با همین تعداد اندک مترتب میشود بنابراین وجوب ساقط نمیشود. البته در مسائل بعدی نشانههایی وجود دارد که مرحوم امام این حکم را علی الإطلاق بیان ننمودهاند .
21153- 2-[1] [2] وَ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ يَحْيَى الطَّوِيلِ صَاحِبِ الْمُقْرِي[3] قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع ) إِنَّمَا يُؤْمَرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ يُنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ مُؤْمِنٌ فَيَتَّعِظُ أَوْ جَاهِلٌ فَيَتَعَلَّمُ فَأَمَّا صَاحِبُ سَوْطٍ أَوْ سَيْفٍ فَلَا.[4]
استاد : یعنی وقتی مؤمنی امربه معروف و نهی از منکر میشود ، خصوصیتش این است که موعظه را میشنود و قبول میکند ( آیا موعظه پذیری اثر نیست؟ ) و یا اینکه جاهل به حکم است که یاد میگیرد ؛ اما کسی که عربده کش و قدّاره بند است بدینصورت قابل امربهمعروف و نهی از منکر نیست ( و نیاز به قوة قهریه وجود دارد ) زیرا اینجا اثر وجود ندارد بلکه خطر جانی نیز وجود دارد .
21154- 3-[5] وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ يَزِيد عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: قَالَ لِي يَا مُفَضَّلُ مَنْ تَعَرَّضَ لِسُلْطَانٍ جَائِرٍ فَأَصَابَتْهُ بَلِيَّةٌ لَمْ يُؤْجَرْ عَلَيْهَا وَ لَمْ يُرْزَقِ الصَّبْرَ عَلَيْهَا. وَ رَوَاهُ الشَّيْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ[6] وَ كَذَا الَّذِي قَبْلَهُ وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِي عِقَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ عَنْ عَمِّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ[7] .[8]
استاد : امام (علیهالسّلام) میفرمایند : مفضل کسی که متعرّض سلطان جائر شده ...
توضیح : متعرض نه نهی از منکر سلطان جائر مثلاً امیر کبیر یا شیخ بهائی ، آیا متعرض سلطان میشود یا امربه معروف میکند ؟ این روایت تعرض دارد نه امربه ومعروف و نهی از منکر . حال این حدیث در باب امربه معروف و نهی از منکر آورده شده است ما هم حرفی نداریم اما میگوییم امربه معروف و نهی از منکر کلّیِ مشککه است و یکی از مراتب امربه معروف و نهی از منکر این است که فرد متعرضاً پای کار بایستد ؛ برای همین است که مباحث دفاعی ذیل مباحث مربوط به امربه معروف و نهی از منکر آوره شده است مثلاً خود مرحوم امام (ره) در پایان کتاب امربه معروف مباحث امربه معروف را آوردهاند .
21155- 4-[9] وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مَحْفُوظٍ الْإِسْكَافِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع ) فِي حَدِيثٍ أَنَّهُ أَنْكَرَ عَلَى رَجُلٍ أَمْراً فَلَمْ يَقْبَلْ مِنْهُ فَطَأْطَأَ رَأْسَهُ وَ مَضَى.[10]
استاد : امام در مقابل کسی که موعظه را از ایشان نپذیرفت سر مبارک را به زیر انداختند و عبور کردند .
حرف ما این است آیا امام (علیهالسّلام) در اینجا اقلاع منکر کردند؟ خیر ، امام (علیهالسّلام) نهی از منکر نمودند اما اقلاع منکری هم صورتی نگرفت اما آیا امام (علیهالسّلام) پشیمان شدند؟ خیر ، حضرت سرش را پائین انداخت و عبور کرد . چه کسی گفته که باید حتماً اقلاع منکر صورت گیرد؟!
لذا ما این حرف را نمیپذیریم که در اقامة امر به معروف و نهیازمنکر، اقلاع منکر لازم است .