درس خارج فقه احمد فرخ‌فال

1400/06/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تعاملات بشری/مبحث امربه معروف و نهی از منکر/

مقدمه و ورود در بحث: امربه معروف و نهی از منکرضروری دین و از اشرف واجبات است

امر به معروف و نهی از منکر ، این دو امر مهم از کلیدی ترین تعاملات بشری هستند که اگر در جامعه وجود نداشته باشند جامعة بشری رو به انحطاط خواهد رفت .

برای آن‌که نظم و نسق مطالب منسجم باشد متن را براساس مباحث امر به معروف و نهی عن المنکر تحریر الوسیلة مرحوم امام (ره) پیش خواهیم برد .

و هما من اسمی الفرائض و أشرفها و بهما تُقام الفرائض و وجوبهما من ضروریات الدّین و منکره مع الالتفات بلوازمه و الالتزام به من الکافرین [1] ...

استاد : مرحوم امام(ره) می‌فرمایند : امر به معروف و نهی از منکر از بالاترین و مشهورترین و با شرافت ‌ترین فرائض و واجبات الهی هستند و بوسیلة امر به معروف و نهی از منکر است که واجبات در جامعه قوام و استحکام می‌یابد . یعنی تا زمانی که امر به معروف و نهی از منکر در جامعه جریان داشته باشد واجبات و فرائض توسط مردم فراموش و ترک نخواهد شد و مرتکب محرمات نخواهند گردید . لذا رواج رذایل در جامعه و بی توجهی به احکام دین در سایة فراموش شدن امر به معروف و نهی از منکر صورت می‌گیرد.

پس والاترین فریضه امر به معروف و نهی از منکر است و وجوب آن‌ها از ضروریات دین . حال سوال این است که : ضروریِ دین چیست؟ چه شده که امربه معروف ونهی از منکر به عنوان ضروری دین قرار می‌گیرد ؟ ماهیت و مفهوم ضروری دین و مصادیق آن چیست ؟

امام (ره) : کسی که منکر امربه معروف و نهی از منکر می‌شود در صورتی که متوجه لوازم و آثار این انکار باشد ، این انکار کننده در زمرة کافران خواهد بود .

استاد : یعنی همان‌گونه که منکر نبوت نبی مکرم فرد را دچار کفر می‌کند اگر از روی توجه امر به معروف را نیز انکار کند دچار کفر خواهد شد .

حال این‌جا محل بحث است که آیا منکر با توجه به لوازم ترک کافر است یا صرف انکار فرد منکر را کافر خواهد کرد .

فقها دو دسته هستند گروهی نظرشان این است که در صورت التفات به لوازم ، کفرمنکر ثابت می‌شود و دسته دیگر صرف انکار را موجب کفر می‌دانند .

و قد ورد الحص علیهما فی الکتاب العزیزوالأخبارالشّریفه بألسنة مختلفه ...

ایشان می‌فرمایند که در آیات و روایات به انحاء مختلف وجوب امربه معروف و نهی از منکر اثبات شده است .

استاد : مرحوم صاحب جواهر نیز مانند مرحوم امام (ره) چنین مسیری را در وجوب امر به معروف طی می‌کند البته روش ایشان متفاوت با امام است و اول سراغ آیات و روایات می‌رود و مثل مرحوم امام بحث ضروری بودن و کفر ناشی از انکار را مطرح نمی‌کند ( مقرر : بحث عقلی ) .

... کتاب الامربمعروف و نهی عن المنکرالذّی قال الله عزّوجل فی بیانه ﴿و لتکن منکم أمّة ...﴾ وکیف کان فالمعروف علی ما فی المنتهی و محکی التّعریف و التّذکره هو کلّ فعلٍ حسنٍ إختصّ بوصفٍ زائدٍعلی حُسنه إذا عرف فاعله ذلک أو دلّ علیه و المنکر کلّ فعلٍ قبیح عَرِفَ فاعله قُبحه أو دَلَّ علیه[2]

استاد : بعد می‌فرماید اصلاً امربه معروف چیست . اقسام امربه معروف چیست . وجوب آن چه وجوبی است . آیا انکار آن موجب کفر خواهد شد یا نه .

ما چون قصدمان طرح مسئله با نظم و نسق مرحوم امام بود چند مسئله را در بحث خود مورد توجه قرار دادیم . ایشان وجوب امر به معروف را از ضروریات دین برشمردند . منکر آن را در صورت التفات به لوزام وآثار انکار کافر دانستند .

حال باید دید که ایشان می‌فرمایند : « و بهما تقام الفرائض » آیا اقامة تمام فرائض به امر به معروف ونهی از منکر حاصل می‌شود . وبه فرمودة ایشان آیا از شریف‌ترین واجبات است یا خیر .

در این‌جا بایستی این نکته را متذکر شوم که بشر دارای دو حکمت است ؛ حکمت نظری و حکت عملی .

در حکمت نظری مجموع معارف و دانستنی‌ها و جهان بینی انسان مطرح می‌شود اما در حکمت عملی مجموعه تعاملاتی که انسان بایستی داشته باشد مطرح می‌شود . لذا چرا امربه معروف از اشرف واجبات معرفی می‌شود زیرا مربوط به جهان بینی انسان است ، نسبت به معارف و دانسته‌های انسان است و اگر این نباشد عملی در کار نخواهد بود . بنابراین حکمت نظری بر حکمت عملی مقدم است .

اگر می‌گوییم امربه معروف و نهی از منکر یعنی تبیین حکمت نظری جامعه ، اگر این حکمت نظری آن‌گونه که باید و شاید مطرح نشود و تبیین نگردد نظام حکمت عملی در جامعه مخدوش می‌شود ؛ یعنی در هنگام عمل جامعه با سر درگمی مواجه می‌شود . پس این‌که مرحوم امام می‌فرماید: « هما من عصم الفرائض وأشرفها و بهما تقام الفرائض » بخاطر این است که حکمت نظری مقدم بر حکمت عملی است و امر به معروف و نهی از منکر یعنی به پا داشتن معارف و جهان بینی جامعه تا بعد جامعه وارد معرکة عمل بشود ؛ به عبارت بهتر جامعه باید معروف را بشناسد تا از آن استقبال کرده و به آن عمل کند و در مقابل منکرات شناخته شود تا از آن‌ها پرهیز شده و کسی مرتکب آن‌ها نگردد .

 


[1] تحرير الوسيلة(دو جلدى)، الخميني، السيد روح الله، ج1، ص439.
[2] جواهر الكلام، النجفي الجواهري، الشيخ محمد حسن، ج21، ص352.