44/05/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر قرآن کریم /تفسیر سوره بقره /آیه 167
﴿وَ قالَ الَّذينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَما تَبَرَّؤُا مِنَّا کَذلِکَ يُريهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ وَ ما هُمْ بِخارِجينَ مِنَ النَّارِ﴾[1]
صحبت در تفسیر آیه صد و شصت و هفتم سوره مبارک بقره است. این آیه در رابطه با پیشوایان ظالمی است که پیروانی دارند. در آیه قبل داشتیم که در روز قیامت پیشوایان از پیروان خود تبری میجویند، کسانی که مثل سلاطین جور هستند و عدهای پیرو آنان هستند، در روز قیامت که همه چیز مشخص میشود و پردهها کنار میرود، از پیروان خود تبری میجویند و پیروان از پیشوایان تبری میجویند.
در آیه قبل گفتیم که پیشوایان از پیروان تبری میجویند و در این آیه خداوند متعال میفرماید که پیروان از پیشوایان ابراز بیزاری میکنند ﴿وَ قالَ الَّذينَ اتَّبَعُوا﴾ پیروان ستمگران و ظالمین در روز قیامت میگویند: ﴿لَوْ أَنَّ لَنا کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَما تَبَرَّؤُا مِنَّا﴾ اگر ما میتوانستیم به دنیا برگردیم از آنها تبری میکردیم همانطور که آنها از ما تبری جستند.
الموضوع: تفسیر القرآن الکریم /تفسیر سورة البقرة /آیة المأة و السبع و الستّین
﴿وَ قالَ الَّذينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَما تَبَرَّؤُا مِنَّا کَذلِكَ يُريهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ وَ ما هُمْ بِخارِجينَ مِنَ النَّارِ﴾[2] .
یکون البحث في تفسیر آیة المأة و السبع و الستّین. هذه الآیة في شأن القادة الظالمین الذین المتبوعین. قد سبق في الآیة السابقة أنّ القادة یتبرّأون من تابعیهم. الذین هم كسلاطین الجور و قد اتّبعتهم عدّة، فیوم القیامة إذا تبیّن کلّ شيء و کشف الغطاء فإذاً یتبرّأون من تابعیهم و تابعوهم یتبرّأون منهم.
قلنا في الآیة السابقة: إنّ القادة یتبرّأون من التابعین. و قال الله- تعالی- في هذه الآیة إنّ التابعین یتبرّأون من القادة ﴿وَ قالَ الَّذينَ اتَّبَعُوا﴾ تابعوا القادة الظالمین سیقولون یوم القیامة: ﴿لَوْ أَنَّ لَنا کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَما تَبَرَّؤُا مِنَّا﴾ إن استطعنا أن نعود إلی الدنیا تبرّأنا منهم کما تبرّأوا منّا.
روز حسرت:
یکی از نامهای روز قیامت «یوم الحسرة» است که حقایق برای انسانها روشن میشود و حسرت میخورند، هم پیروان ظالمین حسرت میخورند و هم خود ظالمین در حسرت و پشیمانی به سر میبرند. ﴿کَذلِکَ يُريهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ﴾ تمام اعمالی که مرتکب شدهاند به آنها نشان داده میشود، اعمال خوب و بد خود را میبینند، ظالمین و سلاطین جور، اعمال خلاف خود را میبینند، پیروان آنها نیز اعمال خود را میبینند. وقتی اعمال خود را در روز قیامت میبینند، حسرت میخورند که ای کاش این کار را انجام نمیدادم و این ظلمها را مرتکب نمیشدم و این حرفها را نمیزدم. آنجا روز حسرت است و روزی است که حسرت و پشیمانی و ندامت فایدهای ندارد. نمیتوان به این دنیا برگشت و خلافهای مرتکب شده را جبران کرد. حسرت بالاترین ندامت است و این ندامتهای زیاد در آنجا تأثیری ندارد. دیگر کار از کار گذشته و دیگر راه برگشتی وجود ندارد.
یوم الحسرة:
من أسامي یوم القیامة «یوم الحسرة» و فیها تبیّنت الحقائق للناس و هم یحسرون. یحسر کلّ من تابعي الظالمین و الظالمین أنفسهم. ﴿کَذلِکَ يُريهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ﴾ یُری لهم کلّ عمل ارتکبوه، یرون سوء عملهم و حسن فعالهم، سیری الظالمون و سلاطین الجور أعمالهم السیّئة و تابعوهم أیضاً سیرون أعمالهم. إذا رأوا أعمالهم یوم القیامة حسروا أن لیتنا لا نعمل هذا العمل و لا نرتکب هذه الظِلام و لا نتکلّم بهذه الکلمات. هناك یوم الحسرة و یوم لا فائدة في الندامة و الحسرة. لا یمکن العود إلی هذه الدنیا و تدارك الأعمال الخلاف. الحسرة أعلی الندامة و لا أثر لهذه الندامات الکثیرة. قد مضی العمل و لا طریق للعود.
در اینجا روایتی از آقا امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود: یکی از حسرتهایی که انسانها در روز قیامت میخورند، مربوط به افرادی است که ثروت و مال خود را گذاشتهاند، خودشان در راه خدا انفاق نکردهاند، واجبات و مستحبات خود را انجام ندادهاند، ثروتها را گذاشتهاند، ورثه آنها پولها را در راه خدا انفاق کردهاند و به مقاماتی رسیدهاند ولی خود اینها در آتش میسوزند. ورثه اینها از اموال اینها انفاق کرده، عزاداری اباعبدالله الحسین(علیه السلام) را برپا کرده، کارهای خیر برای مساکین و فقرا و مستمندان انجام داده، این ورثه به مقاماتی رسیده که خود پدر به آن مقامات نرسیده و در آتش جهنم معذب است.
روي هنا عن الصادق× أنّه قال: فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿کَذلِکَ يُريهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ﴾ قَالَ هُوَ الرَّجُلُ يَدَعُ مَالَهُ لَا يُنْفِقُهُ فِي طَاعَةِ اللَّهِ بُخْلًا ثُمَّ يَمُوتُ فَيَدَعُهُ لِمَنْ يَعْمَلُ فِيهِ بِطَاعَةِ اللَّهِ أَوْ فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ فَإِنْ عَمِلَ بِهِ فِي طَاعَةِ اللَّهِ رَآهُ فِي مِيزَانِ غَيْرِهِ فَرَآهُ حَسْرَةً وَ قَدْ كَانَ الْمَالُ لَهُ وَ إِنْ كَانَ عَمِلَ بِهِ فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ قَوَّاهُ بِذَلِكَ الْمَالِ حَتَّى عَمِلَ بِهِ فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.[3]
من حسرات الأناسيّ یوم القیامة، هي التي ترتبط بالأشخاص الذین قد ترکوا ثروتهم و أموالهم و لم ینفقوها أنفسهم في سبیل الله و لم یعملوا بواجباتهم و مستحبّاتهم، أبقوا ثرواتهم ثمّ أنفقتها الورثة في سبیل الله و بلغوا بها إلی مدارج عالیة لکنّهم أنفسهم یحرقون في النار. أنفقت ورثتهم من هذه الأموال و أقامت عزاء أبيعبدالله الحسین× و فعلت الخیرات للمساکین و الفقراء و المحتاجین فهذه الورثة قد بلغت إلی مدارج لم یبلغها أبوهم و هو معذّب في نار جهنّم.
خودش میتوانست با دست خود انفاق کند و به مقامات عالی دست یابد ولی به خاطر بخلی که داشت انجام نداد، در حالیکه فرزندان خوبی داشت و آن فرزندان اموال به ارث رسیده را در راه خدا انفاق کردهاند و به مقامات عالی رسیدهاند. لذا در اینجا حسرت میخورند. یا اینکه میبیند پولی که گذاشته و در راه خدا انفاق نکرده، بچهها گرفته و با آن مرتکب معصیت خداوند شدهاند، باز حسرت میخورد که این گناهان هم برای خودش نوشته میشود و هم برای فرزندانش. پس از دو جهت حسرت میخورد: چه در صورتی که پولها را در راه خیر مصرف کنند، حسرت میخورد که چرا خودش اموالش را با دست خودش در راه خیر انفاق نکرد و چه در صورتی که اموالش را در راه معصیت مصرف کنند، که در این صورت نیز حسرت میخورد که من باعث شدم که اینها در معصیت قرار گیرند.
کان یستطیع هو أن ینفق بیده و یبلغ إلی مدارج عالیة و لکنّه لم یفعل شحّاً و له أولاد صالحون قد أنفقوا ما أورثهم أبوهم في سبیل الله و بلغوا إلی مدارج عالیة فلذا یحسر هناك. أو یری قد ترك نقداً و لم ینفقه في سبیل الله و أخذته أولاده و ارتکبوا به معصیة الله، یحسر أیضاً أنّه تکتب له هذه المعاصي و لأولاده أیضاً. فهو یحسر من حیثیّتین: یحسر إذا أنفقوا النقود في سبیل الخیر لماذا لم ینفق هو أمواله بیده في سبیل الخیر و أیضاً یحسر في ما إذا صرفوا أمواله في سبیل المعصیة و هو یحسر أنّي أنا الباعث لوقوعهم في المعصیة.
در ادامه میفرماید و هکذا یعنی و همچنین غیر از مال، در منبر و سخنرانی و امر به معروف و نهی از منکر میکنید، خیلی از مردم اهل ادای واجبات و خمس و زکات میشوند و کارهای خیر انجام میدهند و نجات پیدا میکنند، شما روز قیامت نگاه میکنید و میبینید که مریدان شما که به حرف شما عمل کردهاند، به بهشت وارد میشوند ولی خود شما به حرف خود عمل نکردهاید و حسرت میخورید.
قال× في امتداد کلامه «هکذا»: أي هکذا الأمر في غیر المال، تأمر بالمعروف و تنهی عن المنكر في المنبر و الخطابة فسیصیر کثیر من الناس أهل أداء الواجبات و أداء الخمس و الزکاة و أفعال الخیر فینجون، ثمّ ستنظر یوم القیامة إلی مریدیك أنّهم قد عملوا بکلامك فیدخلون الجنّة و لکنّك لم تعمل بکلامك فتحسر.
سعی کنیم نصیحتهایی که میکنیم ابتدا خودمان عمل کنیم، این اثر وضعی دارد؛ یعنی حرف کسی که عمل نمیکند، تأثیری در مخاطب ندارد. مرحوم امام جملهای دارند که وای به اینکه مردم بفهمند که خودمان چگونه هستیم، اینطور نباشد که ما عمل نکنبم و به مردم دستور دهیم. اول باید خودمان عمل کنیم و بعد به مردم بگوییم وگرنه در روز قیامت حسرت میخوریم و گریه میکنیم و ناراحتیم که چرا این کارها را در دنیا انجام ندادم.
علینا أن نسعی في نصائحنا أن نعمل بها نحن إبتداءاً. إنّ عملنا هذا له أثر وضعي؛ أي کلام من لا یعمل، لا تأثیر له في المخاطب جيّداً. للإمام& جملة أنّه قال: یا ویلنا إن علم الناس ما نحن علیه. لا یکن الأمر هكذا من أن لا نعمل و نأمر الناس. یجب أن نعمل أوّلاً ثمّ نقول للناس و إلّا فسنکون یوم القیامة في حسرة و ندامة من عدم قیامنا بهذه الأفعال في الدنیا.
هدایت حب و بغض:
انسان باید حب و بغض خود را هدایت کند؛ یعنی حب و علاقه ما باید هدایت شود همچنین دشمنی ما نیز باید هدایت شود، الحب لله و البغض لله. خداوند متعال در قرآن میفرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾[4] ﴿فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ﴾[5] ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ﴾[6] در قرآن میتوانید آیات محبت خدا را ببینید. وقتی خداوند میفرماید خدا متقین را دوست دارد؛ یعنی شما هم متقین را دوست بدارید. خداوند کسانی را که احسان میکنند دوست دارد؛ یعنی شما هم محبت خود را هدایت کنید و به کسانی که احسان میکنند محبت داشته باشید. این از صفات باری تعالی است ولی برای ما هم مهم است که به چه کسی علاقه داریم. پس یکی از حرکتهای ما باید این باشد که علاقه خودمان را به سمت صلاح هدایت کنیم. باید افراد خوب را دوست داشته باشیم نه افرادی که فاسد و فاسق و فاجرند.
هدایة الحبّ و البغض:
یجب علی الإنسان أن یهدي حبّه و بغضه؛ أي یجب أن یهتدي حبّنا و علاقتنا و بغضنا و عداوتنا و هذا معنی «الحبّ في الله و البغض في الله». قال الله- تعالی- في القرآن: ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾[7] ﴿فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ﴾[8] ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ﴾[9] یمکنك أن تری آیات حبّ الله في القرآن. إذا قال الله: ﴿فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ﴾؛ أي أحبّوهم أنتم أیضاً. إنّ الله یحبّ الذین هم محسنون فاهدوا محبّتکم و أحبّوا المحسنین. هذا من صفات الباري-تعالی- لکن لنا أیضاً مهمّ أن تکون علاقتنا إلی أيّ أحد؟ فیجب أن تکون إحدی خطواتنا أن نهدي علاقتنا إلی الصلاح. علینا أن نحبّ الصالحین لا الفاسدین و الفاسقین و الفاجرین.
حب الهی:
حب ما باید الهی باشد؛ حب الهی یعنی حب به کمال برای خود و دیگران. باید سعی کنیم خود را به کمال برسانیم و بعد دیگران را نیز به سمت کمال هدایت کنیم. اگر خداوند به شما لطف کرد و به کمال رسیدید، سعی کنید دیگران را هم به سمت کمال هدایت کنید. اگر دیدید که دیگران به کمال رسیدهاند شما باید لذت ببرید و سعی کنید شما هم به کمال برسید. متأسفانه بعضی افراد تلاش میکنند که به کمال برسند ولی وقتی شخص دیگری را میبیند که بالاتر از خودش است، حسادت میکند. وقتی شخصی بهتر از او سخنرانی میکند یا درس میدهد و یا مردم را هدایت میکند، اگر حسادت کند و نتواند موفقیت و کمال دیگران را ببیند، این حسادتها رذائل اخلاقی است.
الحبّ الإلهي:
یجب أن یکون حبّنا إلهیّاً؛ الحبّ الإلهيّ أي حبّ الکمال للنفس و للغیر. یجب أن نسعی في الوصول إلی الکمال ثمّ نهدي الآخرین إلی جهة الکمال. إن لطف الله بك و وصلت إلی الکمال فاسعَ أن تهدي الآخرین إلی جهة الکمال. إذا رأیت الآخرین قد وصلو إلی الکمال فأبشر ثمّ اسع حتّی تبلغ إلیه أیضاً. مع الأسف هناك أفراد یسعون في بلوغ الکمال و لکن حين یرون شخصاً آخر فوقهم، یحسدونه. إذا تکلّم شخص أفضل منه أو درّس و هدی الناس، فإن حسد و لم یتمکّن من النظر إلی النجاح و کمال الآخرین فهذه الحسادات من رذائل الأخلاق.
انسانهایی که رذائل اخلاقی دارند نمیتوانند موفقیت دیگران را ببینند. خوبیها را برای خود میخواهند ولی وقتی برای دیگران خوبی وجود داشته باشد، ناراحت میشوند. باید از این روحیه فاسد که از کمال دیگران ناراحت شویم به خدا پناه ببریم. بلکه باید تلاش کرد که به کمال رسید و دیگران را هم به کمال هدایت کرد. باید از دیگران که به کمال رسیدهاند تعریف کرد و بزرگ شمرد نه اینکه تحقیر کرد و کوچک شمرد و این بزرگ شمردن وقتی محقق میشود که تخلیه و تحلیه انجام شود. اگر شما نفس خود را از رذائل تخلیه کنید، حسادت را کنار بگذارید، بخل و تکبر را کنار بگذارید و خودتان را به فضائل اخلاقی زینت دهید و تحلیه انجام دهید، تواضع و سخاوت داشته باشید و دیگران را بزرگ ببینید، به این مقام میرسید که کمالات را هم برای خودتان و هم برای دیگران میخواهید.
الذین فیهم رذائل الأخلاق لا یتمکّن هؤلاء من رؤیة نجاح الآخرین. یریدون الحسنات لهم و لکن إذا حصلت لغیرهم حزنوا. علینا أن نعوذ بالله من هذه الروحیة الفاسدة التي تحزننا إذا رأینا کمال الآخرین. بل یجب السعي في بلوغ الکمال و هدایة الآخرین إلیه أیضاً. یجب أن نمدح الآخرین الواصلین إلی الکمال و نستعظمهم لا أن نحقّرهم و نستصغرهم و تحقّق هذا التعظیم بعد التخلیة و التحلیة. إذا خلّیت نفسك من الرذائل و جعلت الحسد و البخل و التکبّر جانباً و تحلّیت بفضائل الأخلاق و أقمت بالتحلیة و لدیك تواضع و کرامة و تستعظم الناس، تصل إلی مقام ترید الکمالات لنفسك و غیرك جميعاً.
عارف واقعی به اسم نیست بلکه باید به دنبال کمال باشد و کمال را برای خود و دیگران بخواهد. روز قیامت ما اعمال خود را میبینیم که به تجسم اعمال تعبیر میشود. الان کسانی که ظلم میکنند نمیبینند که ظلم چیست، مال یتیم را میخورد و نمیداند چه میخورد، ولی قرآن میفرماید: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا﴾[10] کسانی که اموال یتیم را میخورند، مالی که برای شخص دیگری است را تصاحب میکنند و برخلاف مقررات رفتار میکنند، فکر نکنند که لذت مال دنیا را میبرند. اموال یتامی در این آیه از باب مثال است مال غیر و مال مشکوک را هم شامل میشود، این افراد آتش میخورند، پول نیست و اینها متوجه نیستند. در روز قیامت متوجه میشوند که آتش جهنم میخورند. در مورد همه گناهان همینطور است، گناه آتش است ولی به صورت ظاهر ممکن است آن را نبینیم ولی در واقع آتش است و با ارتکاب گناهان آتش را برای خود انتخاب میکنیم.
العارف الحقیقيّ لیس باسمه بل یجب أن یسعی في بلوغ الکمال و یرید الکمال لنفسه و غیره. و سنری یوم القیامة أعمالنا المعبّر عنه بتجسّم الأعمال. لا یعلم الظالمون الآن ما الظلم؟ یأکل مال الیتیم و هو لا یعلم ما یأکل، و لکنّ القرآن قال: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْماً إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارا ًوَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً﴾[11] الذین یأکلون أموال الیتامی و یستولون علی ما لغیرهم و یسلکون خلاف المقرّرات، لا یظنّوا أنّهم یتمتّعون بلذّة الدنیا. ذُکرتْ أموال الیتامی في هذه الآیة علی سبیل المثال و تشمل مال الغیر و المال المشکوك أیضاً. إنّهم یأکلون النار لا النقد و هم لا یشعرون و ستبیّن لهم یوم القیامة أنّهم کانوا یأکلون نار جهنّم. هکذا بالنسبة إلی سائر المعاصي، المعصیة نار و لکن یمکن أن لا نری ظاهراً لکنّها في الحقیقة نار و نختار لنا النار بارتکاب المعاصي.