99/12/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر قرآن کریم /تفسیر سوره بقره /آیه 131
﴿إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمينَ﴾[1]
صحبت در تفسیر آیه صد و سی و یک سوره مبارک بقره است. این آیه در رابطه با حضرت ابراهیم(ع) است و دلیل پیامبر شدن و به مقام امامت رسیدن حضرت ابراهیم(ع) بحث میکند. در آیه قبل کلمه ﴿اصْطَفَيْناهُ﴾ ذکر شده بود؛ یعنی ما او را انتخاب کردیم. تمام مزایا و رشد و تکاملی که برای حضرت ابراهیم(ع) بیان شده، در اثر امتحاناتی به وجود آمد که حضرت ابراهیم(ع) از آنها سربلند بیرون آمد، در جریان شکستن بتها و پرتاب شدن در آتش و آماده شدن برای قربانی کردن فرزندش اسماعیل و موارد دیگر، اینها باعث شد که حضرت ابراهیم(ع) به مقام رسالت و امامت برسد. تمام این رشدها به خاطر این بود که ﴿إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ﴾ خداوند به حضرت ابراهیم(ع) میفرماید: تسلیم باش، ﴿قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمينَ﴾ و حضرت ابراهیم(ع) میگوید: من تسلیم پروردگار جهانیان هستم.
معنی و مراتب اسلام:
تسلیم بودن در مقابل خداوند مقام بالایی است، این تسلیم بودن دارای مراتبی است که خیلی با هم تفاوت دارند. ﴿إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[2] ﴿رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ﴾[3] همه اینها صحبتهایی است که حضرت ابراهیم(ع) داشته و از خدا خواسته که من را مسلمان قرار ده. قلب سلیم و خضوع و خشوع حضرت ابراهیم(ع) مقام والایی از اسلام است. وقتی کسی مسلمان شد، تسلیم ذات باری تعالی شده و قدم به قدم پیش میرود تا جایی که ﴿وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ﴾[4] خداوند، کارهای خوب را به او وحی میکند. اگر این کمکهای خداوند شامل انسان شود، به مقام بالایی رسیده است، لذا میبینید که حضرت ابراهیم و اسماعیل(ع) با اینکه مسلمان و تسلیم خداوند هستند و این اقدامات بزرگ را انجام دادهاند، باز هم از خداوند میخواهند که آنها را مسلمان قرار دهد ﴿رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ﴾.
این درخواست حضرت ابراهیم(ع) به معنای مراتب اسلام است؛ یعنی از خداوند درخواست مراتب بالاتر اسلام را دارند، مقام انقیاد محض عملی و قلبی را از خداوند درخواست میکند. اگر انسان به مقامی برسد که در مقابل خداوند به انقیاد برسد، انقیاد عملی یک مرحله است و انقیاد قلبی هم مرحله دیگری است؛ یعنی تکوین و تشریع (خلق کردن و بیان خداوند) را با جان و دل میپذیرد. اینکه در مقابل اتفاقاتی که برای انسان میافتد، که مرحله تکوینی برای هر انسانی است چه برخوردی دارد؟ آیا از ته دل راضی است یا گاهی انتقاد میکند؟ چنانچه انتقاد کند و بگوید چرا این اتفاق افتاد، این انتقاد کردن و چرا گفتن، مخالف با انقیاد قلبی است، ممکن است شحصی انقیاد عملی داشته باشد ولی انقیاد قلبی نداشته باشد. ﴿وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ﴾[5] ﴿وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ﴾[6] به این مقام برسد که بگوید آب و غذا و روزی را خدا میدهد، وقتی مریض میشوم خدا مرا شفا میدهد. ﴿ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ﴾[7] هر نعمتی به انسان داده میشود، از ناحیه خدا بداند؛ اگر چشم و گوش و اعضای بدن سالمی دارد، اگر فکر و هوش و استعداد خوبی دارد، از ناحیه خدا بداند، این مقام تسلیم است؛ یعنی انقیاد عملی و قلبی.
پس علت رسیدن حضرت ابراهیم(ع) به مقامات عالی، تسلیم مطلق بودن ذات باری تعالی است. معنای تسلیم مطلق این است که هم عملا و هم قلبا تسلیم بود و آنچه که برای ایشان اتفاق میافتاد تسلیم محض بود، حتی زمانی که ایشان را در آتش انداختند، از ملائکه و مردم تقاضا نکرد که مرا نجات دهید یا کمک کنید، فقط به خداوند توجه دارد. بنابراین کلمه «إذ» تعلیل آیه قبل است و دلیل برگزیده شدن حضرت ابراهیم(ع) را بیان میکند. ﴿إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمينَ﴾ در آیه از لفظ «قال» استفاده شده و قلنا نیامده است؛ یعنی یک مقام نزدیکی به خداوند برای حضرت ابراهیم(ع) پیدا شده که خداوند به حضرت ابراهیم(ع) میفرماید ﴿إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ﴾ و حضرت ابراهیم(ع) با کمال خضوع و خشوع میگوید ﴿أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمينَ﴾ یعنی آن کسی که تمام مخلوقات در دست اوست و من هم یک جزء کوچک از عالم وجود و تسلیم پروردگار جهانیان هستم.
وقتی حضرت ابراهیم(ع) از خدا میخواهد که ﴿رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَکَ﴾ به این معناست که اسلام دارای مراتبی است: یک مرتبه اسلام زبانی است که به محض گفتن شهادتین حاصل میشود و مرتبه دیگر اسلام این است که نماز و روزه را بجا میآورند و گاهی هم تخلفاتی انجام میدهند، اما مرتبه سوم که مرتبه بالاتری است، این است که انسان تمام قوای حیوانی و شهوانی و هواهای نفسانی را منقاد و تسلیم خداوند کند، مثل اینکه خدا را میبیند و خدا نیز او را میبیند. این مقام، مقام ﴿أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمينَ﴾ است. وقتی انسان به این مقام برسد، عنایت و افاضات الهی شامل حال انسان میشود. پس از طی مراتب اسلام، خداوند او را جزء صالحین قرار میدهد، ﴿وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ﴾[8] هر کسی در یک مرتبه از ایمان قرار دارد و باید تلاش کند به مرتبه بالاتر برسد.
حضرت ابراهیم(ع) از خدا میخواهد که به مقام صالحین برسد اما پیامبر ما به مقام صالحین رسیده و جزء صالحین بود، ﴿إِنَّ وَلِيِّيَ اللَّهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتابَ وَ هُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ﴾[9] ولی من خدایی است که متولی صالحین است؛ یعنی من جزء صالحین هستم. این مقامات به واسطه انقیاد و تسلیم محض در برابر خداوند، برای انسان حاصل میشود.