99/11/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر قرآن کریم /تفسیر سوره بقره /آیه 126
﴿وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ قالَ وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَليلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلي عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ﴾[1]
صحبت در تفسیر آیه صد و بیست و ششم از سوره مبارک بقره است. در رابطه با حضرت ابراهیم(ع) بعد از اینکه خداوند متعال فرمود: ﴿إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا﴾[2] حضرت ابراهیم(ع) هم پیامبر بود و هم امام، امام مقام بالاتری از پیامبر است. بعد از امتحاناتی که حضرت ابراهیم(ع) داد، به مقام امامت رسید.
دعای حضرت ابراهیم(ع):
وقتی که به مقام امامت رسید از خداوند تقاضا کرد که این زمین بی آب و علف مکه را به صورت شهر درآور و آن را امن قرار ده؛ یعنی این بیابان بی آب و علف به صورت شهر درآید و جمعیت در آن ساکن شود. خواسته دوم حصرت ابراهیم(ع) این بود که اینجا محل امن باشد و مردم در امنیت کامل به سر ببرند. خواسته سوم حضرت ابراهیم(ع) این بود که مردم این شهر از ثمرات گوناگون بهرهمند شوند. البته دعایی که حضرت ابراهیم کرد، برای مؤمنین بود؛ یعنی کسانی که به خدا روز قیامت ایمان دارند. پس دعای حضرت ابراهیم(ع) برای مؤمنین است.
ولی خداوند متعال میفرماید: اینطور نیست که ما فقط برای مؤمنین این کار را انجام دهیم، بلکه کسانی هم که کافر هستند میتوانند از این شهر استفاده کنند منتهی فرق مؤمنین و کفار این است که جایگاه مؤمنین بعد از آن در بهشت است و جایگاه کفار جهنم است ولی از جهت شهر شدن و جایگاه امن و روزی فراوان برای همه هست. ﴿ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلي عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ﴾
از این آیه شریفه چند نکته استفاده میشود:
زندگی اجتماعی:
یکی از نعمتهای خداوند، آبادانی و زندگی در جمعیت و کنار مردم است و این مطلوب خدایی است و خواسته پیامبرانی همچون حضرت ابراهیم(ع) این است که جمعیتی در آنجا جمع شوند و زندگی کنند، نه اینکه در گوشهای مثل کوه بنشینند و عبادت کنند، بلکه باید در خدمت مردم بود و آنها را هدایت کرد.
امنیت:
یکی از آرزوهای مهمی که برای جامعه وجود دارد و باید مورد توجه باشد مسئله امنیت است، «نعمتان مجهولتان الامن والعافية»[3] یکی از نعمتهای بزرگ خداوند متعال مسئله امنیت است که هم از جهت اقتصادی و هم برای آرامش مردم ارزشمند است. هر انسانی دوست دارد که جان خود و همسر و فرزندان و اقوام و دوستانش محفوظ باشد و همه در امنیت کامل باشند، مهمترین بخش امنیت، امنیت جانی است و حضرت ابراهیم(ع) تقاضای امنیت میکند که این شهر، امن باشد.
امنیت مالی یکی از بخشهای امنیت است که از اهمیت ویژه برخودار است و انسان در شهر و کشوری که زندگی میکند باید از این امنیت برخوردار باشد، اینطور نباشد که هر روز به بهانهای پول شما را بگیرند و متعرض شما شوند. گاهی دزد مال شما را غیر قانونی میگیرد و گاهی به صورت قانونی از شما پول میگیرد، مال انسان باید محفوظ باشد و با آرامش مال خود را مصرف نماید.
امنیت آبرویی نیز یکی از بخشهای امنیت است. در جایی که جان و مال انسان محفوظ است ولی آبروی او محفوظ نیست و هر روز ممکن است به آبروی او تعرض شود، در فضای مجازی علیه شما مطلبی بنویسد و آبروی او را ببرد، آیا امنیت برقرار است؟ امنیت در ضورتی برقرار است که هم جان و هم مال و هم آبروی انسانها محفوظ باشد.حضرت ابراهیم خلیل(ع) این خواستهها را از خدا دارد.
مسائل اقتصادی:
خواسته دیگر حضرت ابراهیم(ع) مسائل اقتصادی است. ﴿وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ﴾ مسئله اقتصادی یک مملکت خیلی مهم است، در یک اجتماع باید هم امنیت جانی باشد، هم امنیت جانی و هم امنیت آبرویی و هم از جهت اقتصادی باید همه چیز فراهم باشد. تمام ثمرات گوناگون باید در اختیار مردم قرار گیرد. این آرزویی است که حضرت ابراهیم(ع) از خداوند متعال میخواهد و معلوم است که این آرزوها جزء اهداف حضرت ابراهیم(ع) است و هر انسانی باید این اهداف را داشته باشد و ایمان به خدا و معاد بعد از تهیه مقدمات است؛ یعنی این مقدمات باید برای انسان فراهم شود تا ایمان به خدا و معاد حاصل شود.
اگر اقتصاد خراب باشد، ایمان درست عمل نمیکند، ایمان و عمل صالح، در محیطی پرورش پیدا میکند که از جهت امنیت و اقتصاد، مشکلی وجود نداشته باشد. لذا در حوزهای که ما کار میکنیم، باید از جهت امنیت و اقتصاد مشکلی وجود نداشته باشد تا ایمان و عمل صالح گسترش پیدا کند. ترقی معنوی در جایی تحقق پیدا میکند که این لوازم وجود داشته باشد؛ یعنی هم اجتماعی وجود داشته باشد که همه با هم ارتباط داشته باشند و با هم متحد باشند و هم امنیت وجود داشته باشد، معنای امنیت آبرویی این است که شما بتوانید حرف خود را بزنید و به شما تعرض نشود. آزادی بیان در کنار امنیت قرار دارد، چنانچه شما مطلبی را بیان کنید و به شما تعرض شود، شما امنیت ندارید. لذا حضرت ابراهیم(ع) از خداوند، درخواست امنیت جامع و کامل دارد و خداوند متعال هم خواستههای ایشان را عنایت میفرماید؛ یعنی سرزمین مکه که یک بیابان بی آب و علفی بود، تبدیل به شهر شد و مکه شهر امنی میشود که هر کسی مشکلی داشته باشد در آنجا حل میشود و امنیت برقرار است و از جهات مختلف هم ثمرات در آنجا فراوان است.
انسان مؤمن باید خوب زندگی کند، هم از نظر مالی و مادی و هم از نظر امنیت، اینها زمینه تکامل ایمان است اگر بنا بر این بود که گفته شود ایمان در انزوا قویتر میشود، حضرت ابراهیم(ع) درخواست نمیکرد که مکه شهر شود. همچنین در جایی که خوف وجود دارد و امنیت جانی و مالی و آبرویی وجود ندارد، ایمان و اعتقاد به خداوند و معاد سختتر میشود، لذا ایمان و اعتقاد به خداوند باید در کنار زندگی اجتماعی و امنیت و اقتصاد قوی باشد تا تکامل پیدا کند و ارزشمند شود و خیر و سعادت دنیا و آخرت همین است، منتهی کافران از این سه برخوردار میشوند ولی آخرت را ندارند ولی مؤمنین هم از دنیا بهرهمند میشوند و هم از آخرت.
دعاهایی که حضرت ابراهیم در این آیه شریفه از خداوند میخواهد، در آیات دیگر هم آمده و مورد توجه واقع شده است. در آیه شریفه ﴿الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ﴾[4] دو مسئله اقتصادی و امنیت مورد توجه قرار گرفته است. انسانی که همیشه خوف دارد و جان و مال و ناموسش در خطر است، نمیتواند زندگی خوبی داشته باشد.
معنای اضطرار:
معنای اضطرار در ﴿ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلي عَذابِ النَّارِ﴾ این است که ناگزیر از تسلیم در برابر ضرر است؛ یعنی کفار هم از این نعمتهای الهی بهرهمند میشوند اما عذاب آتش به اجبار برای آنها هست. نمیتوانند از نعمت بهشت استفاده کنند و مجبورند که عذاب آتش را بچشند، ﴿وَ بِئْسَ الْمَصيرُ﴾ و مسیر بسیار سخت و جایگاه بدی است.
مسئله حج و عمره بعد از این تقاضاها و اجابت آنها مطرح میشود؛ یعنی بعد از آنکه مکه به صورت یک شهر متمدن و شهری که اجتماع زیادی در آن وجود دارد و از نظر امنیت جانی و مالی و آبرویی امنیت کاملی برقرار شده و از نظر اقتصادی عالی است، آنوقت است که مسئله دعوت به حج مطرح میشود. اینها نعمتهای خداست که باید برای انسانها وجود داشته باشد و انسانها از نعمتهای پروردگار استفاده کنند.
ما که میخواهیم مردم را به راه راست هدایت کنیم، باید این مسائل را برای مردم فراهم کنیم؛ یعنی هم شهر و اجتماعی که مردم در آنجا جمع شوند و آزادی کامل هم داشته باشند. باید توجه داشت که کافران هم از مظاهر دنیوی چنین شهری استفاده میکنند منتهی نمیتوانند در آخرت از نعمت بهشت استفاده کنند و ما وظیفه داریم که چنین افرادی را از مظاهر دنیوی برخوردار کنیم و آنها را از مظاهر دنیوی محروم نکنیم. همانطور که شاید به ذهن حضرت ابراهیم(ع) در خطور کرده بود این نعمتهای الهی برای مؤمنین است، خدا میفرماید همه بهرهمند هستند ولی مسیر کافرین جهنم و مسیر مؤمنین بهشت است. البته ﴿مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ﴾[5] دنیا در مقابل آخرت خیلی کم ارزش است. انسان چند سالی در دنیا هست ولی در همین زمان کم هم باید از این نعمتها برخوردار باشد.