99/10/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر قرآن کریم /تفسیر سوره بقره /آیه 122 و 123
﴿يا بَني إِسْرائيلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتي أَنْعَمْتُ عَلَيْکُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُکُمْ عَلَي الْعالَمينَ﴾[1] ﴿وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لا يُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَةٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ﴾[2]
صحبت در تفسیر آیه صد و بیست و دو و صد و بیست و سه از سوره مبارک بقره است. خداوند متعال در این دو آیه میفرماید: ای فرزندان یعقوب به یاد بیاورید نعمتهایی که خداوند به شما داده، شاکر نعمتهای خداوند باشید. نعمتی که خداوند در زمان حضرت موسی(ع) به بنیاسرائیل داد، بر فرعون پیروز شدند و انبیای زیادی در میان بنیاسرائیل بودند، این نعمت بزرگی است که به فرزندان یعقوب داده شد که هم پیامبرانی در بنیاسرائیل از طرف خداوند مأمور شدند و هم اینکه بر فرعون که ادعای خدایی میکرد، پیروز شدند.
انسان همیشه باید شاکر نعمتهای خدا باشد. ﴿وَ أَنِّي فَضَّلْتُکُمْ عَلَي الْعالَمينَ﴾ و شما در زمان خودتان بالاترین مردم روی زمین بودید، چون فرعون ادعای خدایی داشت و بنیاسرائیل بر او پیروز شدند و این قدرت و برتری بر تمام مردم را به آنها داد ولی نباید فکر کنند که اگر پیروز و موفق شدند، در بهشت جایگاهی دارند و جهنم را نخواهند دید و این جمله که میگفتند: ﴿لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَعْدُودَةً﴾[3] خیالی بیش نیست. لذا به خاطر اینکه پیروزیهای بزرگی نصیب آنها شد، نباید مغرور شوند. ﴿وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً﴾ بترسید از روزی که هیچ کس به درد شما نخواهد خورد و هیچ جایگزینی پیدا نمیشود. در این دنیا ممکن است انسان به کسی ظلم کند و بعد جبران کند یا غرامت دهد ولی در روز قیامت، کسانی که ظالم هستند و خیانت کردهاند، هیچ جایگزینی از آنها قبول نخواهد شد ﴿وَ لا يُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَةٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ﴾ و هیچ کسی شفیع آنها نمیشود و یار و یاوری نخواهند داشت.
خداوند متعال در عین اینکه نعمتهای فراوانی در اختیار بنیاسرائیل قرار داد اما در عین حال آنها را از روز قیامتی که هیچ شفیع و یار و یاوری غیر از اعمال نیک انسان نیست، میترساند.
با توجه به اینکه این دو آیه شریفه در مورد بنیاسرائیل است، نزول این آیه به خاطر این است که بنیاسرائیل خیلی لجاجت داشتند. لذا خداوند آنها را به تفکر در گذشته خود ترغیب میکند که شاکر پروردگار باشند.
در این آیه شریفه نکاتی وجود دارد که به آنها اشاره میکنیم:
منشأ نعمتها:
هر نعمتی که در اختیار انسان قرار دارد از طرف پروردگار است، فکر نکنید شما خصوصیتی دارید که باعث شده این نعمتها شامل حال شما شود. گاهی انسانها به اشتباه فکر میکنند که فکر و عقل آنها عالی است و نعمتهای خدا را به حساب زرنگی خودشان میگذارند، در حالیکه اشتباه بزرگی است، همیشه باید نعمتها را به حساب خدا بگذارید، خدا این فکر را به شما داده و این لطف خدا بوده که این ذهن و عقل و استعداد را به شما داده، خیلیها این حافظه و استعداد را ندارند.
اگر خوب توجه کنید و عمیق فکر کنید، به این نتیجه میرسید که اینها الطاف پروردگار است. ﴿يا بَني إِسْرائيلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتي أَنْعَمْتُ عَلَيْکُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُکُمْ عَلَي الْعالَمينَ﴾ ﴿نِعْمَتِيَ﴾ یعنی تمام نعمتها برای من است و اگر بخواهم همه نعمتها را از شما میگیرم. فکر نکن قدرتمند هستی در یک لحظه تمام قدرت و ثروت و جان شما گرفته میشود. ﴿أَنْعَمْتُ﴾ یعنی من به شما این نعمتها را دادم. ﴿أَنِّي﴾ یعنی من؛ من شما را بر فرعون پیروز کردم، من پیامبران را از شما قرار دادم. در ﴿فَضَّلْتُکُمْ﴾ باز ضمیر به خدا برمیگردد؛ یعنی خدا این کارها را کرده و خدا این محبتها و الطاف را به شما عنایت کرده است. البته این اختصاص به قوم یهود ندارد و تمام انسانها باید به این نکته توجه کنند که نعمتها برای پروردگار و از طرف اوست، اگر سالم هستید و فهم دارید و آبرو و مال دارید، هرچه در این عالم دارید از الطاف پروردگار است.
اگر انسان در آزادی کامل باشد و از زیر سلطه فرعون و فرعونیان نجات پیدا کند، بالاترین مقام است. از این آیه استفاده میشود که علت اینکه خداوند میفرماید ﴿فَضَّلْتُکُمْ عَلَي الْعالَمينَ﴾ برای این است که یهود پیروز شدند و استقلال و آزادی پیدا کردند و از زیر سلطه فرعون که ادعای خدایی میکرد، نجات پیدا کردند. این نجات از سلطه و استقلال ارزشمند است، لذا خداوند میفرماید ما به شما فضیلت دادیم، شما را آقا کردیم، شما نوکر و دست نشانده فرعون بودید، الآن آزاد شدید و از زیر سلطه بیرون آمدید. در جمهوری اسلامی هم این آزادی را داریم، زمانی رییس جمهور آمریکا به ایران میآمد و شاه ما مثل عبد ذلیل در مقابل او میایستاد. ولی الان شما میبینید، رهبر ما در مقابل آمریکا و تمام قدرتهای استکباری میایستد. این استقلال و آزادی که در این مملکت وجود دارد از بزرگترین نعمتهای الهی است که باید قدر آن را بدانیم و شاکر باشیم.
یهود و یهودیان بعد از اینکه بر فرعون و فرعونیان پیروز شدند و توسط حضرت موسی(ع) بر آنها سلطه پیدا کردند، مقام بالایی پیدا کردند. یکی از جهاتی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که انسان روحیه آزادی و آزادمنشی را قدر بداند و شاکر باشد و آن را از نعمتهای بزرگ الهی بداند.
شفاعت:
اگر انسان احساس کند در دادگاه پارتی و آشنا دارد و مشکلش را حل میکند، چنین شخصی که مشکلش را با پارتی حل میکند، هیچوقت به قانون احترام نمیگذارد و دستورات و قوانین را رعایت نمیکند. ولی اگر کسی احساس کند که هیچ پشتیبانی ندارد و فقط به عمل خودش وابسته است، دقت میکند که دقیق و مطابق قانون عمل کند وگرنه مشکل پیدا میکند و باید به دادگاه برود و مجازات شود. اگر حکومتی بتواند این مطلب را به مردم بفهماند که شما باید طبق قانون عمل کنید و اگر طبق قانون عمل نکردید، مجازات میشوید و هیچ راه فراری برای شما وجود ندارد، مردم قانون مدار میشوند و مطابق قانون عمل میکنند، لذا خداوند متعال تذکر میدهد، البته این تذکر مربوط به قوم یهود به تنهایی نیست بلکه به همه انسانها تذکر میدهد که ملاک شما عمل شماست و عمل شما باید صحیح باشد تا بتوانید جوابگوی اعمال خودتان باشید. بترسید از روز قیامتی که هیچ انسانی به درد شما نمیخورد و هیچ کسی نمیتواند مشکل شما را حل کند و هیچ شفاعتی پذیرفته نمیشود و هیچ یاوری نخواهید داشت.
این آیه شریفه باید با آیات دیگر جمع شود. در آیات دیگر داریم که ﴿وَلَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى﴾[4] شفاعت نیست مگر برای کسانی که خدا قبول کرده و رضایت دارد. این شفاعت به اذن خدا و به اراده خداوند است. ﴿مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ﴾[5] یعنی شفاعتی نیست مگر با اذن پروردگار که البته آن شخص باید شرایطی داشته باشد که شفاعت در مورد او قبول شود، اعمال نیکی داشته باشد که شفاعت در مورد او قبول شود. پس این آیه به ما یاد میدهد که به دنبال پارتی نباشیم بلکه به دنبال اعمال صالح باشیم، ایمان کامل و عمل صالح انسان را نجات میدهد اما اینکه فکر کنید که ما با این وسیله نجات پیدا میکنیم، فکر درستی نیست البته منکر شفاعت نیستیم بلکه با اذن پروردگار شفاعت امکان دارد ولی اینطور نیست که هر کسی بتواند از شفاعت استفاده کند.
پایبندی به قانون و ترس از محاکمه:
ترس از محاکمه و دادگاه باید وجود داشته باشد، اینکه فکر کنید آزاد هستید و میتوانید هر کاری که خواستید انجام دهید و هیچ ترسی از مجازات نداشته باشید، فکر غلطی است. مردم باید بفهمند که عمل به قانون به نفع خودشان است. یا باید فرهنگ مردم بالا برود که خودشان به قانون عمل کنند و یا اینکه مجازات سختی وجود داشته باشد که مردم از آن مجازات بترسند. خداوند متعال میفرماید ایمان داشته باشید و عمل صالح انجام دهید، اگر گوش کردید که بهترین نعمت و سعادت نصیب شما شده اما اگر گوش نکردید و همل صالح را انجام ندادید، مجازات میشوید. باید این مسئله با قاطعیت انجام شود، لذا میبینید در این آیه شریفه ﴿لا يُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَةٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ﴾ این تعبیرات برای این است که بدانید هیچ راه فراری برای شما نیست.
برای بعضی از افراد متأسفم که مدام میگویند مردم را باید بخشید، اگر شما مردم را عادت بدهید به اینکه بخشش وجود دارد و جهنم و عذاب و مجازاتی نیست، در این صورت خلاف کردن برای مردم آسان میشود. این مسائل باید برای مردم بیان شود تا توجه پیدا کنند و از قیامت بترسند و به قانون عمل کنند. اگر بگویید چنانچه به قانون عمل نکنید بخشیده میشوید، در این صورت کسی به قانون عمل نمیکند. اگر شما بگویید کسانی که مرتکب محرمات الهی میشوند، مجازات ندارند، کسی به قانون عمل نمیکند.
متأسفانه بعضی از افراد این تفکر را ترویج میکنند که جهنم و مجازاتی نیست؛ معنای این حرف این است که شما تمام محرمات الهی را میتوانید مرتکب شوید و هیچ مجازاتی هم ندارد و جهنمی در کار نیست. خداوند رحمان و رحیم است و همه را میبخشد. در این صورت که بخشش در کار باشد هیچ مملکتی روی پای خودش نمیتواند بایستد. مردم باید از دادگاه بترسند و از قانون پیروی کنند. پس باید در مقابل گناه و خلاف قانون ایستاد و هر حکومتی باید این مسئله را ترویج کند که مرتکب خلاف قانون با مجازات سنگین روبرو خواهد شد. به عنوان مثال اگر جرائم راهنمایی و رانندگی چندبرابر شود یقین بدانید که کشتار ما در رابطه با حمل و نقل و رانندگی کمتر خواهد شد. باید مجازات سنگین شود تا مردم توجه پیدا کنند. در مقابل هم چنانچه مجازات سبک شود نتیجه عکس میدهد. در رابطه با خداوند هم همینطور است خداوند مجازات سنگین دارد و باید این را تبلیغ و ترویج کنیم که مجازات سنگین است و باید مراقب باشیم که مرتکب خلاف قانون نشویم.