99/09/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر قرآن کریم /تفسیر سوره بقره /آیه 120
﴿وَ لَنْ تَرْضی عَنْکَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصاری حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی اللَّهِ هُوَ الْهُدی وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذي جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ﴾[1]
صحبت در رابطه با تفسیر آیه یکصد و بیستم از سوره مبارک بقره است. خداوند متعال به پیامبر(ص) میفرماید: ﴿وَ لَنْ تَرْضی عَنْکَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصاری حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ﴾ «لن» برای نفی ابد است و مفید این است که یهود و نصاری به هیچ عنوان و هیچ وقت و در هیچ زمان و مکانی از تو راضی نخواهند شد تا اینکه تابع آنها و ملت آنها و جزء آنها شوی. چون بعضیها این روحیه را دارند که میگویند ﴿لَكُمْ دِينُكُمْ وَ لِيَ دِينِ﴾[2] من دین خودم را دارم و شما هم دین خود را داشته باش. من به شما کاری ندارم و شما هم به من کاری نداشته باش، این طرز تفکر عدّهای از مردم است. با این افراد میشود با صلح و صفا زندگی کرد اما با کسانی که وقتی با انسان برخورد میکنند، میگویند باید تابع ما شوید، نمیتوان زندگی کرد چون قصد نابودی و از بین بردن انسان را دارند؛ یهود و نصاری اینگونه بودند. به اینها انحصارطلب گفته میشود؛ یعنی کسانی که فقط مسیر خود را صحیح میدانند و مسیرهای دیگر را صحیح نمیدانند. برخورد انسان در مقابل چنین اشخاصی ایستادگی و مقاومت است. باید در مقابل آنها ایستاد و مقابله کرد.
﴿قُلْ إِنَّ هُدَی اللَّهِ هُوَ الْهُدی﴾ هدایت مخصوص خداوند است و به هیچ عنوان نباید در مقابل آنها نرمش کرد، ﴿وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذي جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ﴾ اگر کوتاه بیایید و مقداری نرمش به آنها نشان دهید و بخواهید با آنها سازش کنید، بعد از اینکه حقیقت را میدانی، هیچ یار و یاوری نخواهی داشت، ولایتی که ما بر تو داریم از تو برداشته میشود و هیچ یاری و کمکی شامل تو نمیشود.
آیات قرآن دستوراتی است که در رابطه با همه مردم است. درست است که شأن نزول آن در رابطه با پیامبر(ص) و در زمان پیامبر (ص) بوده ولی دستوری است که همه مردم جهان و کسانی که به خدا و پیامبر(ص) ایمان دارند باید پیروی کنند؛ فرض کنید کشوری به ما میگوید شما در امور داخلی ما دخالت نداشته باشید، ما هم در امور داخلی شما دخالت نمیکنیم. اما گاهی کشوری میگوید شما باید تابع ما باشید، معنای استکبار این است. استکبار جهانی میخواهد همه تابع او باشند و انحصارطلب و قدرتطلب است و میخواهد خودش را قدرتمند جلوه دهد و همه را مطیع خودش کند. خداوند متعال میفرماید: ﴿وَ لَنْ تَرْضی عَنْکَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصاری حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ﴾
مقام معظم رهبری فرمودند: فکر نکنید که استکبار جهانی با برجام راضی میشود و داستانش تمام میشود. شما وقتی این را قبول کنید، خواسته دیگری را مطرح میکند و در صورت قبول، خواستههای جدید را مدام مطرح میکند و آنقدر خواستههای جدید مطرح میکند تا شما تسلیم محض او شوید. خواستههای آنها تمام شدنی نیست و اینطور نیست که آنها به یک چیز راضی شوند. این همان داستانی است که خداوند متعال درباره یهود و نصاری در قرآن میفرماید: ﴿وَ لَنْ تَرْضی عَنْکَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصاری حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ﴾ در مقابل چنین افرادی چگونه باید برخورد کرد؟ باید ایستاد و مقاومت کرد، باید قدرتمند شد و مبارزه کرد. این با افرادی که میگویند: ﴿لَكُمْ دِينُكُمْ وَ لِيَ دِينِ﴾ فرق میکند، آنها افراد خاصی هستند که میشود با آنها سازش کرد و نرمش نشان داد ولی با افراد انحصارطلب نمیتوان سازش کرد.
این آیه شریفه در رابطه با پیامبر(ص) ذکر شده و میتوان نکاتی را از این آیه شریفه استفاده کرد:
محور رضا و غضب:
محور رضا و غضب دو گونه است: بعضیها محبت و عداوتشان مسیر خدایی دارد؛ یعنی اگر کسی را دوست دارند میگویند خدا و پیامبر(ص) دستور داده اما دستهای بهخاطر هوای نفس حرکت میکنند و تمام کارهایشان بر اساس هوای نفس است. ﴿أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ﴾[3] خدای آنها هوای نفس آنهاست، در مقابل عدهای که فرمان خدا را پیروی میکنند و هرچه خدا دستور میدهد انجام میدهند. لذا ما وظیفه داریم به عنوان کسانی که پیرو پیامبر(ص) هستیم، مسیرمان را خدایی قرار دهیم؛ یعنی در همه امور پیرو پیامبر(ص) باشیم، سیاست خارجی ما باید طبق دستورات پیامبر(ص) عمل کنیم و همانطور که پیامبر(ص) عمل کرده عمل کنیم. اگر اینطور عمل کنیم خداوند هم ولی و هم نصیر ما است هم یار و یاور ما است و هم همه امور ما را ولایت خواهد کرد. معنای ولایت این است که همه امور را اداره میکند. اما اگر مسیر را عوض کنیم و با یهود و نصاری کنار بیاییم و سازش کنیم، اینها سازش پذیر نیستند و انحصارطلبند.
در رابطه با حضرت نوح(ع) هم در قرآن آمده که: ﴿وَ أُوحِيَ إِلى نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ﴾[4] به حضرت نوح وحی فرمود که اینها به تو ایمان نمیآورند. «لن» نفی ابد است؛ یعنی به هیچ عنوان به تو ایمان نمیآورند. با افراد انحصارطلب مثل یهود و نصاری باید برخورد کرد و در این صورت خدا ولی و نصیر شما خواهد بود و اگر برخورد نکنید، خدا ولایتش را از شما برمیدارد و راه بازگشتی نخواهید داشت.
باید به این نکته نیز توجه داشت که این آیه در رابطه با دستهای از یهود و نصاری است که به پیامبر(ص) ایمان نیاورده و با مسلمانان دشمنی میکنند. کار این دسته از یهود و نصاری به جایی کشید که گفتند پیامبر را تبعید یا سنگسار کنید؛ یعنی برخورد اینها حذفی است. الان در انقلاب هم بعضی از احزاب برخوردشان حذفی است؛ یعنی میخواهند طرف مقابل را کاملا از بین ببرند اما بعضی اینگونه نیستند و اهل سازش و دوستی هستند.
دستور قرآن در مورد این گروه انحصارطلب این است که در مقابل آنها بایستید تا اینکه تسلیم شما شوند و یا شما را رها کنند وگرنه در صورت مماشات با آنها، خواستههای زیادی مطرح میکنند تا وقتی که کاملا در مقابل آنها تسلیم شوید. ﴿وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا﴾[5] در آیه دیگر دارد که: ﴿إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ﴾[6] مسیر اینها این است که به قدری تندروی میکنند که میگویند پیامبر یا باید سنگسار یا تبعید شود و نمیتوانند تحمل کنند. لذا برای مماشات و نرمش با آنها راهی وجود ندارد. مسأله هجرت پیامبر(ص) هم ناشی از فشار آنها بود. ﴿وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئاً قَلِيلاً﴾[7] اینها به قدری فشار بر پیامبر(ص) را زیاد کردند که خداوند متعال میفرماید اگر ما تو را ثابت قدم قرار نمیدادیم و کمک نمیکردیم، ممکن بود به آنها اعتماد کنی و در مقابل آنها نرمش نشان دهی. اگر خدای نکرده به آنها اعتماد کنی و نرمش نشان دهی ﴿إِذاً لَأَذَقْناكَ ضِعْفَ الْحَياةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ثُمَّ لا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنا نَصِيراً﴾[8] آن وقت ولایت خدا برداشته میشود و این را بدانید مسئولین محترم که گناه شما دو چندان است. اینطور نیست که فکر کنید گناه شما با مردم عادی یکی است.
اگر مسئولی که وظیفه مبارزه و مقابله و مجاهدت است در مقابل دشمنانی که باید مبارزه کند، کوتاه بیاید، گناه دوچندان دارد؛ یعنی گناه مردم هم بر عهده اوست.
پس نکته اصلی این است که پیامبران ما معصوم هستند و در مقابل ظلم میایستند و در این آیه شریفه هم که میفرماید: ﴿وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ﴾ مثل آن آیه شریفه است که در مورد حضرت یوسف(ع) میفرماید: ﴿لَوْلَا أَنْ رَأَىٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ﴾[9] اگر حضرت یوسف برهان پروردگارش را ندیده بود، ممکن بود به طرف زلیخا متمایل شود. در این آیه نیز خداوند میفرماید اگر ما پیامبر را ثابت قدم نگه نمیداشتیم ممکن بود به طرف یهود و نصاری و مشرکین متمایل شود ولی چون ما پیامبر را ثابت قدم قرار دادیم به هیچ عنوان متمایل نشد.
پس عصمت پیامبر(ص) محفوظ است همانطور که در جریان حضرت یوسف میگوییم که عصمت ایشان محفوظ است. پس معنای ﴿وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ﴾ این است که اگر نبود ممکن بود این اتفاق بیفتد ولی وقتی که خدا قدم پیامبر(ص) را ثابت کرد و راه مستقیم را نشان داد، پیامبر(ص) به هیچ وجه با آنها نرمش نشان نداد و کنار نیامد.
نکته دوم:
گاهی عمل و قلب ما با هم هماهنگ است و گاهی هماهنگ نیست. این عصمت که در رابطه با انبیاء و معصومین وجود دارد، هم در قول است و هم در عمل؛ یعنی اراده و خواست و قلب انبیاء هم مطابق با فرمان خداوند است، اینطور نیست که خواست و اراده و تمایلات پیامبر(ص) با عمل او مخالف باشد، بلکه تمایلات آنها نیز الهی است. همانطور که رفتار و عمل اولیاء الهی است در رابطه با قلب و اراده آنها نیز تابع خداوند است. لذا در این آیات ﴿وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ﴾ و ﴿لَوْلَا أَنْ رَأَىٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ﴾ بحث تمایل نیست بلکه بحث در این است که اگر آنها را ثابت قدم قرار نمیدادیم، ممکن بود انحراف پیدا کنند و در قلب به سمت آنها متمایل شوند.
فرق ولی و نصیر:
ولی به کسی گفته میشود که تمام امورات را ولایت میکند ولی نصیر کسی است که در بعضی از امور کمک میکند. اگر از مسیر حق خارج شوید، خداوند نه ولی شما خواهد بود و نه کمکی به شما خواهد کرد. منتهی نکته مهمی که وجود دارد این است که ﴿بَعْدَ الَّذي جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ﴾ باید شما عالم شوید؛ یعنی بعد از اینکه عالم شدید و حقیقت را فهمیدید، باید پیروی کنید و اگر از خداوند پیروی نکنید، یاری خدا هم از شما قطع خواهد شد.