98/01/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر سوره بقره/ آیه 91
﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ بِمَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ نُؤْمِنُ بِمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرونَ بِمَا وَرَاءهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنبِيَاءَ اللّهِ مِن قَبْلُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴾[1]
تفسیر آیه 91: صحبت در تفسیر آیه نود و یک از سوره مبارکه بقره است. این آیه در رابطه با بنیاسرائیل است که پیامبر اسلام (ص) به بنیاسرائیل میفرماید: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ بِمَا أَنزَلَ اللّهُ﴾ به آنچه خدا نازل فرموده (که قرآن است) ایمان بیاورید. بنیاسرائیل جواب دادند که ما به تورات ایمان آوردهایم و غیر از تورات به چیز دیگری ایمان نمیآوریم ﴿قَالُواْ نُؤْمِنُ بِمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا﴾ یعنی ما به توراتی که بر حضرت موسی(ع) نازل شد ایمان داریم ﴿وَيَكْفُرونَ بِمَا وَرَاءهُ﴾ ولی به چیز دیگری غیر از تورات؛ یعنی به قرآن ایمان نمیآوریم. ﴿وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَهُمْ﴾ در حالیکه قرآن حق است و تصدیق کننده تورات بوده و در تورات علائم و مشخصات پیامبر اسلام(ص) ذکر شده است، اما در عین حال میگویند که ما به قرآن ایمان نمیآوریم. ﴿وَهُوَ الْحَقُّ﴾ درحالیکه فقط قرآن حق است، از این جمله، افاده حصر میشود.
خداوند به پیامبر(ص) میفرماید: ﴿قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنبِيَاءَ اللّهِ مِن قَبْلُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴾ چرا شما حضرت زکریا و یحیی و دیگر پیامبران را کشتید با اینکه بعد از حضرت موسی(ع) آمده بودند و به تورات دعوت میکردند؛ اگر شما واقعا تورات را قبول دارید، چرا پیامبرانی را که به تورات دعوت میکردند، کشتید؟ پس معلوم میشومد که شما ایمان واقعی ندارید.
از این آیه چند نکته استفاده میشود:نکته اول: تعصب نسبت به شخص خاص و قوم و نژاد خاص محکوم است و صحیح نیست. اینکه بنیاسرائیل بگویند که ما به آنچه که بر ما نازل شده ایمان داریم و غیر آن را قبول نداریم، این تعصب است و سخن حق نیست. انسان باید تابع حق باشد و از حق پیروی کند نه تابع نژاد خاص باشد که چون ما بنیاسرائیل هستیم، توراتی را میپذیریم که بر حضرت موسی(ع) نازل شده و بنیاسرائیل به آن عمل میکردهاند و غیر از آن را نمیپذیریم، در حالیکه باید بخوانند و ببینند و اگر حق بود بپذیرند و ناحق را نپذیرند. نباید گفت که ما فقط یک چیز را قبول داریم و چیز دیگری را قبول نمیکنیم.
پس یکی از مشکلات جوامع، مخصوصا بنیاسرائیل و یهود، تعصب و نژادپرستی آنها است و این محکوم است و ما هم باید در جوامع خودمان توجه داشته باشیم. باید به حرف دیگران گوش کرد، چرا که ممکن است حرف آنها حق باشد، آزادی بیان برای همین است، اگر شخصی حرف حقی را بیان کرد آن را میپذیریم و حرفهای باطل را نمیپذیریم. اما یهود قوم متعصبی هستند که به قرآن توجه نمیکنند. لذا یکی از درسهای قرآن این است که به حرفهای دیگران گوش کنیم و بهترین را انتخاب کنیم ﴿الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ﴾[2] سخنان و حرفهای مردم را گوش کنید و بهترین آنها را انتخاب کنید. اینکه بگویید من توجهی به حرف شما ندارم، منطقی نیست.
ایمان واقعی آن است که انسان به دنبال حق باشد. به دنبال حق و حقیقت بودن به این معناست که حرفها را بشنود و به آنها توجه کند و پس از دقت و تأمل، حق را به دست آورد و به آن عمل کند، نه اینکه نژادپرستی داشته باشد و به خاطر توجه به نژاد خاص، حق را زیرپا بگذارد.نکته دوم: اگر بنیاسرائیل ایمان واقعی داشتند، چرا انبیای الهی را کشتند؟ انبیای الهی مانند حضرت زکریا و یحیی، کسانی بودند که مردم را به تورات دعوت و توصیه میکردند. کشتن انبیاء نشاندهنده این است که بنیاسرائیل ایمان واقعی نداشتند.
بنیاسرائیل زمان پیامبر(ص) با اینکه قاتل حضرت زکریا و یحیی نبودند ولی با این وجود مورد خطاب قرار گرفتهاند به این دلیل که کسانی که به عمل قومی راضی باشند، از آن قوم محسوب میشوند. این روایت از آقا امیرالمؤمنین (ع) است که میفرماید: «الراضي بفعل قوم كالداخل معهم فيه»[3] کسی که در مسائل باطل سکوت میکند و به آن عمل رضایت میدهد، مثل این است که به آن عمل کرده است.
بنیاسرائیل، نسبت به اعمال نسل گذشته اعتراض نمیکنند و همین عدم اعتراض به معنای قبول داشتن عمل گذشتگان است، به همین دلیل در قرآن، قتل انبیاء به آنها نسبت داده شده است. لذا وقتی عمل خلاف و باطلی را در جامعه دیدید، سکوت جایز نیست و باید اعتراض کنید، چون سکوت به معنای عدم مخالفت است و در این صورت، شما در انجام آن عمل باطل، شریک هستید.