97/10/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر سوره بقره/ آیه 83
﴿وَ إِذْ أَخَذْنا ميثاقَ بَني إِسْرائيلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ ذِي الْقُرْبي وَ الْيَتامي وَ الْمَساکينِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاَّ قَليلاً مِنْکُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ﴾[1]
تفسیر آیه 83: صحبت در تفسیر آیه هشتاد و سوم سوره مبارکه بقره است. خداوند متعال از بنیاسرائیل پیمان گرفته ﴿وَ إِذْ أَخَذْنا ميثاقَ بَني إِسْرائيلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ ﴾ اولین میثاقی که خداوند متعال از بنیاسرائیل گرفته این است که غیر از خدا کس دیگری را عبادت نکنند. دوم اینکه ﴿وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً﴾ به پدر و مادر احسان کنید. سوم اینکه ﴿وَ ذِي الْقُرْبي﴾ به اقوام و نزدیکان خود احسان کنید. سپس ﴿وَ الْيَتامي﴾ به ایتام احسان کنید ﴿وَ الْمَساکينِ﴾ و به مساکین احسان کنید. ﴿وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً﴾ با مردم با زبان خوش و اخلاق خوب صحبت کنید ﴿وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ﴾ نماز را اقامه کنید. ﴿وَ آتُوا الزَّکاةَ﴾ زکات بدهید، اما این بنیاسرائیل بدعهد هستند و پیمانشکنی میکنند و دستوراتی که به آنها دادهشده و میثاقی که از آنها گرفتهشده را نقض کردند و زیر پا گذاشتند ﴿ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاَّ قَليلاً مِنْکُمْ﴾ پشت کردند و دستورات خداوند را اجرا نکردند مگر عده کمی از آنها، ﴿وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ﴾ و شما از دستورات خداوند اعراض کردید.
این ظاهر آیه شریفه است لکن نکاتی در این آیه موردتوجه است که ما از این آیه استفاده میکنیم:نکته اول: این دستورات فقط برای بنیاسرائیل نیست بلکه برای همه انسانهاست. همه باید به خدا اعتماد کرده و او را عبادت کنند و به پدر و مادر و نزدیکان و ایتام و فقرا احسان کنند و با مردم با زبان خوشصحبت کنند، همه اینها دستوراتی است که برای همه انسانها و در تمام جوامع آمده است و همه باید این دستورات را اجرا کنند و اگر اجرا نکنند همین مشکلاتی که ازنظر دنیا و آخرت برای بنیاسرائیل پیش آمد، نصیب آنها خواهد شد.
نکته دوم: بعضی از مفسرین گفتهاند همانطور که یتامی و مساکین جمع است چرا ذی القربی بهصورت جمع نیامده است؟ علت اینکه ﴿ذِي الْقُرْبي﴾ گفتهشده نه اقرباء، این است که ذی القربی به معنای فامیل است و فامیل در حکم واحد هستند یعنی یک خانواده هستند.
نکته سوم: ﴿وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً﴾ به پدر و مادر احسان کنید و همان احسان را به ذی القربی و یتامی و مساکین هم داشته باشید. احسان دارای ابعادی است مادر شما ممکن است ثروتمند باشد ولی احسان شما فقط مسئله مالی نیست، خدمت پدر و مادر میروید و دست آنها را میبوسید و احترام و محبت میکنید و اگر کاری داشته باشند برای آنها انجام میدهید. پدر و مادر، فرزندشان را دوست دارند، همینکه پدر و مادر شمارا ببینند، نوعی احسان است.
گاهی پدر و مادر نیاز مالی دارند و شما به آنها کمک مالی میکنید و گاهی ازنظر اجتماعی احسان میکنید، نیاز دارند که شما در جامعه همراه آنها باشید و به آنها کمک کنید. گاهی احسان، فرهنگی است و شما باید به آنها درس قرآن بدهید یا باید به آنها احکام و مسائل شرعی آموزش دهید. گاهی بعضیها نیاز به کمک سیاسی دارند یعنی باید ازنظر سیاسی به آنها کمک کنید، ممکن است به مسائل سیاسی زیاد توجه نداشته باشند و اطلاعاتشان ضعیف باشد. شما باید به والدین و ذی القربی و مساکین احسان سیاسی کنید، پس احسان که به اینها تعلقگرفته جنبههای مختلف دارد.اما در مورد مردم نمیتوانید این احسانها را داشته باشید لذا ﴿وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً﴾ با مردم با زبان خوش و اخلاق خوب صحبت کنید تا مردم از اخلاق خوب شما استفاده کنند و به اسلام توجه کنند که یک مسلمان چقدر زیبا صحبت میکند و چقدر باادب است. نسبت به پدر و مادر و ذی القربی و مساکین غیر از ﴿وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً﴾ باید احسان هم بکنیم ازنظر مالی و جانی و فرهنگی و سیاسی و قدمی و قلمی و اجتماعی باید احسان کرد، اما برای همه مردم ممکن است این توفیق را نداشته باشید که اینگونه کمک کنید لذا باید ﴿وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً﴾ را در مورد آنها رعایت کنید.
عبارت ﴿وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً﴾ مطلق است یعنی شما با پدر و مادر محبت میکنید اما باید سعی کنید با زبان خوب و خوش با آنها صحبت کنید. وقتی به منزل پدر و مادر میروید و به آنها پول میدهید و یا برای آنها غذا میبرید، با منت نباشد، بامحبت این کار را انجام دهید. در مورد ذی القربی و دیگران نیز همینطور است؛ یعنی شما به هرکسی محبت میکنید، مواظب باشید با زبانتان آن را خراب نکنید، ممکن است انسان به کسی خیلی محبت کند ولی بعد از با منت یا برخورد بد، تمام آن محبتهای خودش را از بین ببرد.
نکته چهارم: در این آیه شریفه به ترتیب اولویت ذکرشده یعنی پدر و مادر در جایگاه اول قرار دارند. اگر پدر و مادر دارید، اول به آنها محبت و احسان کنید. مرحله دوم مربوط به ذی القربی است، بعد از احسان به پدر و مادر، سراغ ذی القربی بیایید و در مورد ذی القربی هم باید گفت که فرق میکند، بعض الارحام اولی ببعض، اول باید به اقوام نزدیک رسیدگی و احسان کرد و سپس اقوام دورتر. به ارحام نزدیک بیشتر برسید. بعد از ذوی القربی نوبت به ایتام میرسد که به آنها احسان کنید و در مرحله بعد مساکین و فقرا قرار دارند.
این حرکت باید در جامعه و برای تمام انسانها وجود داشته باشد، با توجه به ﴿وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً﴾ شما به همه احسان و نیکی میکنید و در کنار این احسان باید زبان نرم و خوشرویی باشد. اگر شخصی هم با شما مخالف بود بازهم شما با او خوب باشید. اینطور نباشد که اگر با شما مخالف بود دیگر او را رها کنید و بگویید من با او کاری ندارم و به او احسان نمیکنم، با همه خوب باشید.
نکته پنجم: خداوند متعال در این آیه میفرماید: ﴿وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ﴾ نماز را اقامه کنید. خواندن نماز با اقامه نماز فرق دارد. وقتی شما مردم را به مسجد دعوت میکنید و بهطرف مسجد میکشانید، این اقامه نماز است. ستاد اقامه نماز و ستاد نماز جمعه و تبلیغاتی که برای نماز میشود، اقامه نماز است، هرچند یکی از مراتب اقامه نماز این است که نماز بخوانیم اما اینکه فرزندان و جوانان و یتامی و ذی القربی را تشویق به نماز کنیم، نیز اقامه نماز است.
نکته ششم: ﴿وَ آتُوا الزَّکاةَ﴾ زکات هر چیزی بهحسب خودش است وقتی شما باسواد شدید زکاتش این است که علم خود را در اختیار دیگران قرار دهید، سراغ ایتام بروید و به آنها علم خود را آموزش دهید. در روایات داریم که «زکات العلم نشره»[2] اگر در مسائل سیاسی خوب تحلیل میکنید و دقیق متوجه میشوید، این تحلیل سیاسی را برای مردم بیان کنید. اگر ازنظر اجتماعی و فرهنگی و هر جهت دیگر میتوانید فکر مردم را بازکنید و کمک فکری به آنها بکنید و کمک فکری کنید، این کار را بکنید. اگر خدا به شما قدرتی داده که میتوانید با یک تلفن مشکل مظلومی را برطرف کنید، این کار را انجام دهید. خدا این لطف را به شما کرده و این قدرت را به شما داده و اگر زکات آن را پرداخت نکنید، این قدرت را از شما میگیرد. همانطور که زکات علم نشر آن است، زکات قدرت هم این است که از قدرت استفاده کنید و ظلمی را از دیگران دفع کنید. کسی که قدرت دارد باید از قدرتش به نفع مردم استفاده کند. زکات مال به این است که به مردم کمک مالی کنید. هر نعمتی را که خدا به شما داده زکاتش این است که درراه خدا از آن استفاده کنید و به کسانی که نیازمند هستند کمک کنید.
نکته هفتم: در مورد ﴿وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً﴾ گفتهشده که «با» در بالوالدین بای مباشرت است یعنی خودت بهشخصه به پدر و مادر احسان کن نه اینکه کسی را بفرستی که به آنها احسان کند. بعضی از کسانی که به مقامی میرسند به زیردستانشان دستور میدهند که بروند و به پدر و مادرش احسان کنند درحالیکه یکی از مراتب احسان این است که خودت بروی و به پدر و مادر احسان کنی و دست آنها را ببوسی و تواضع کنی.
نکته هشتم: بنیاسرائیل دستورات خداوند را انجام ندادند ﴿ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ﴾ به دستورات خدا پشت کردند ﴿إِلاَّ قَليلاً مِنْکُمْ﴾ جز اندکی از آنها ﴿وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ﴾ از دستورات خدا اعراض کردند. معنای اعراض این است که با قصد و عمد از دستورات خدا سرپیچی کردند. این جمله، جمله اسمیه است و دلالت بر این دارد که زیاد و بهصورت مستمر از دستورات خدا سرپیچی کردند. یک مقدار اعراض در ﴿ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ﴾ وجود دارد اما ﴿وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ﴾ تأکید است یعنی با قصد و از روی عمد و علم از دستورات خداوند اعراض کردند و بهصورت مستمر سرپیچی کردند.
انسان گاهی گناه میکند اما باید سعی کند که گناهش ادامه پیدا نکند. این حالت استمرار گناه و غوطهور شدن در گناه برای انسان بدبختی میآورد درآیات قبل خواندیم که وقتی خطیئه و معصیت به انسان احاطه پیدا میکند دیگر انسان برنمیگردد و در آتش جهنم خالد هستند.