97/09/07
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر سوره بقره/ آیه 79
﴿فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ﴾[1]
تفسیر آیه 79:صحبت درباره آیه هفتاد و نهم از سوره مبارکه بقره است. فا در ابتدای آیه نتیجه فرمایش قبل است یعنی آیه قبل را به این آیه مرتبط میکند. در آیه قبل داشتیم که ﴿وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا يَعْلَمُونَ الْکِتابَ إِلاَّ أَمانِيَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ﴾[2] این آیه که یک دسته از مردم قوم یهود امی و بیسواد هستند و از کتاب چیزی جز خیالات و اوهام نمیدانند. اینها در اختیار علمای یهود قرار میگیرند و علمای یهود آنها را به انحراف میکشند. علمای یهود کسانی هستند که تورات را تحریف کردند و علائم و صفاتی که در تورات برای پیامبر ذکرشده را در تورات برداشتند و یک سری مطالبی که خودشان میخواستند، مطابق ذوق و سلیقه خودشان در تورات وارد کردند. این علمای یهود باید توجه داشته باشند که ﴿فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ﴾ وای به حال آنکسانی که - قوم یهود- تورات را با دست خودشان مینویسند ﴿ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللّهِ﴾ بعد نسبت به خدا میدهند و میگویند این کتاب خداست.
علت این کار علمای یهود منافع مادی است. ﴿لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا﴾ برای اینکه مالی به دست بیاورند و مرید پیدا کنند و آنها را احترام کنند، معنای ثمن قلیل پول نیست، بلکه هر چیز مادی را شامل میشود؛ ممکن است پول یا مقام و یا شهوترانی و خیلی از مسائل دیگر باشد و این مسائل و منافع مادی باعث شده بود که اینها این انحراف را انجام دهند و از جهالت جهّال استفاده کنند و آنها را به انحراف بکشند. ﴿فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ﴾
نکتهها:نکته اول: یکی از نکاتی که در اینجا مطرح است این است که در این آیه شریفه سه «ویل» آمده؛ ﴿فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ﴾ و ﴿فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ﴾ در هیچ جای قرآن در یک آیه سه «ویل» نیامده، یعنی خیلی خطرناک است. این ویل یعنی کوه آتش و عذاب دردناک برای آنهاست. این یک آگاهی مهمی است که خداوند متعال بیان میفرماید که ای انسانها این انحراف ممکن است گریبان گیر شما هم بشود؛ هر انسانی مخصوصاً روحانیون و کسانی که در وادی علم هستند، مواظب باشند، این خطر همه را تهدید میکند. وقتی مقام شما اوج گرفت و دیدید که مردم به شما توجه دارند و حرف شمارا گوش میگیرند، بعضی از افراد شروع به انحراف میکنند و برای اینکه توجه مریدهای خودشان را بیشتر کنند، مسیر را انحرافی میکنند.
حلقههای مختلف که در عرفان و غیر عرفان درجاهای مختلف میبینید که مسیر انحرافی را رفتهاند، از اول منحرف نبودهاند و کمکم به انحراف کشیده شدهاند، بعد از مدتی وقتی دیدند به آنها احترام میگذارند و دست و پای آنها را میبوسند و تابع و تسلیم هستند، میفهمند که میتوان در آنها تأثیر گذاشت و آنها را به انحراف کشاند و تابع محض خودشان کرد. چون متوجه میشوند که لیاقت این معنا را ندارد، اینهمه تجلیل و احترام ممکن است زمانی با آن مبارزه شود، لذا باید حرکتی انجام دهد تا بتواند در مقابل آنها استقامت کند، لذا مسیر انحرافی را به خاطر منافع مادی دنیا به وجود میآورند این کسانی که حلقههای عرفان درست میکنند و از مسیر مراجع و علما کنارهگیری میکنند و برای خودشان مرکزی درست میکنند و دکان باز میکنند و مسیرهایی را برای خودشان تعیین میکنند، غیرازآن مسیری که مراجع تقلید تعیین و بیان کردهاند یعنی انجام واجبات و ترک محرمات؛ این آیه اشاره به آنهاست.الآن هم در قم و هم در شهرستانها کسانی هستند که این مسیر انحرافی را میپیمایند، اینها کسانی هستند که به خاطر یک ثمن قلیل یعنی به خاطر یک دنیای دوروزه، دیگران را به انحراف میکشند تا مال یا مقام به دست بیاورند و یا به شهوترانی خود برسند. بعضی از این فرقهها زنها را به جلگه خودشان میآورند و با آنها ارتباط برقرار میکنند، بعضیها مال زیادی را به دست میآورند. این آیه شریفه اشاره به اینگونه افراد است.شما میبینید مرحوم امام اعلیاللهمقامه الشریف هم عارف بود، هم فیلسوف، هم فقیه و اصولی بود هم مفسر قرآن بود و هم تمام این علوم را به اعلی درجه داشت، اما هیچ مسیر انحرافی نداشت؛ اما گاهی میبینیم یک طلبه که دو روز درس عرفان میخواند، میگوید من شاگرد فلانی هستم و ادعاهایی را مطرح میکند که امام مطرح نمیکرد، مرحوم آیتالله قاضی و اساتید اخلاق مطرح نمیکردند، اینها مسیر انحرافی هستند. این ادعا که من با امام زمان (عج) یا پیامبر (ص) و سایر ائمه ارتباط دارم، انحرافی است. اینهمه روایت داریم که اگر ارتباط هم دارید نباید بگویید، کسی که میگوید، معلوم است انحراف دارد. وگرنه کسانی که خالص هستند، ممکن است ارتباط هم داشته باشند، ولی بیان نمیکنند، بیان کردن به معنای انحراف و مسیر انحرافی است.پس یک مسیر انحرافی باعث میشود که گروه و جمعیتی را به انحراف بکشانند و در قرآن آیهای نداریم که در آن سه مرتبه «ویل» داشته باشد وای به حال اینها.نکته دوم: مطلبی که از این آیه شریفه میتوانیم استفاده کنیم این است که بدعت در دین از خطرناکترین چیزهایی است که در طول تاریخ وجود داشته، یعنی از اول خلقت آدم تاکنون همه انحرافاتی که در جامعه به وجود آمده، به دست کسانی است که مسیر انحرافی را شروع میکنند و باعث میشود که یک عده تابع پیدا کنند و تابعین هم عده دیگری را منحرف میکنند و آن شخص منحرفکننده میمیرد ولی آن مسیر انحرافی همچنان ادامه پیدا میکند و چند دروغ دیگر به آن اضافه میکنند و جعل میکنند و یک حلقه عرفانی برای کسی که لایق این معنا نیست، درست میشود. این جریان از ابتدای تاریخ بوده و الآن هم هست و در آینده هم خواهد بود.
نکته سوم: انحرافاتی که بهوسیله کتابها و مقالات و روزنامهها و مجلات و بهطورکلی قلم به وجود میآید خیلی مهم است. گاهی کتابهایی که چاپ میشود، یکی از مباحث مهم میان ما و علما است اینکه چه کسانی این کتابها را بررسی میکنند؟ آیا وزارت ارشاد این کتابها را بررسی میکند یا نه؟ در جلسهای که در جامعه مدرسین داشتیم کتابهای زیادی را آوردند و اسم آوردند و خواندند که چقدر مطالب فاسد و مفسدی در آنها وجود داشت که البته از چشم آقایان محو میشود و میگویند ما متوجه نشدیم، ابتدای یک کتاب را میخوانند و میبینند خوب نوشتهشده و مطالب خوبی دارد ولی مطالب بعدی را نمیخوانند و توجه ندارند. این هم یکی از مشکلات ماست.
جامعه اسلامی باید مواظب باشد که هر مقاله و کتابی چاپ میشود، مسیر انحرافی نداشته باشد. بعضیها جوانان را منحرف میکنند و بعضی هم زنان جامعه را و بعضی هم دین انحرافی ایجاد و القا میکنند. خلاصه یکی از مشکلات جامعه ما همین قلمهایی است که فاسد و مفسد هستند که این آیه شریفه به این قلمها اشاره میکند؛ گاهی کسی مخفیانه گناهی مرتکب میشود ولی گاهی کسی کتابی مینویسد و میخواهد جامعه را منحرف کند و جوانان را به فساد بکشد، این خیلی مشکلات به دنبال دارد. مخصوصاً اگر اسم اسلام روی آن گذاشته شود و به اسم اسلام جذبهای برای آن درست کنند و مردم به اسم اسلام کتاب را بخوانند و در میان آن اهداف خودشان را پیاده کنند؛ همچنین فیلمها و سریالها باید موردتوجه قرار بگیرند، چنانچه اخیراً مقام معظم رهبری توجه دادند که این سریالها نیاز بهدقت و بررسی زیادی دارند، گاهی وسط یک سریال مطلبی را به جوانها و زنها و عموم مردم القا میکنند که باعث فساد عدهای میشود و اخلاق اسلامی و انسانی را از جامعه میگیرند. تمام اینها فسادهایی است که در جامعه وجود دارد و این آیه شریفه اشاره به تمام این فسادها دارد. ﴿فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ﴾ مینویسید ولی حساب نمیکنید که چه چیزی را مینویسید. ﴿وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ﴾ توجه داشته باشید تا آخر دنیا هرکسی که کتاب شمارا بخواند و باعث انحرافش شود، گناهش بر عهده شماست.
﴿مِّمَّا يَكْسِبُونَ﴾ صیغه مضارع است و دلالت بر استمرار دارد یعنی همینطور دارید کسب میکنید، روزبهروز جهنم را میخرید. گاهی شخصی گناهی میکند و بعد میمیرد، تمام میشود اما شما که این کتاب را نوشتید تا زمانی که کتاب شما وجود دارد و کسانی کتاب شمارا میخوانند و منحرف میشوند، برای شما گناه نوشته میشود.
نکته چهارم: مردم را از این طریق که به دین علاقهمند هستند، منحرف نکنید. یک خلأ در وجود مردم هست و میخواهند به خدا توجه داشته باشند و به مذهب علاقهمند هستند، عدهای از این حالت فطری انسانها که علاقه به دین دارند، سوءاستفاده میکنند و دین فروشی کرده و مردم را به انحراف میکشانند. حالا شخصی در یک مورد تبلیغ میکند و از این طریق کسب درآمد میکند، ولی دین فروشی نمیکند و به دین مردم کاری ندارد هرچند تبلیغش هم مسموم است و خوب نیست، مثلاً شخصی که شراب میفروشد گناه بزرگی میکند ولی دین فروشی نمیکند، آنکسی گناهش زیاد است که دین مردم را ملعبه قرار داده و اعتقادات آنها را منحرف میکند و از دین سوءاستفاده میکند. باید مراقب بود در صحبتها و کارها و مجالستان دین را وسیله رسیدن به منافع مادی خود قرار ندهید.
نکته پنجم: انسانها درآمد دارند و بدترین درآمد، درآمدی است که از دین فروشی و بدعتگذاری حاصل میشود. شما باعث انحراف مردم شوید تا از این طریق پول به دست بیاورید، این بدترین و کثیفترین پولی است که نصیب انسان میشود. از این آیه شریفه استفاده میشود ﴿وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ﴾ این چه کسب و درآمدی است که با انحراف مردم و بدعتگذاری میان مردم برای شما حاصل میشود، این بدترین درآمدی است که ممکن است در عالم وجود داشته باشد.
این آیه شریفه در کنار آیه قبل که ﴿وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا يَعْلَمُونَ الْکِتابَ إِلاَّ أَمانِيَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ﴾ ﴿فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ﴾ پناه میبریم به خدا از این خطر بزرگ که برای انسان ایجاد میشود. گاهی ممکن است از شما تعریف کنند که این آقا با امام زمان (عج) ارتباط دارد و شما هم سکوت کنید، درست است که شما چیزی نگفتهاید ولی نهی و برخورد هم نکردهاید، سکوت دلالت بر رضا داشتهاید؛ هر انسانی ممکن است مبتلای به این جهت بشود. باید مراقب بود که تعریفهایی که از شما میشود، شمارا به این مسیر نکشد که ادعاهایی بکنید و به انحراف نزدیک شوید.