97/07/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر سوره بقره آیه 74
﴿ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاء وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللّهِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴾[1]
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در تفسیر آیه 74 از سوره مبارکه بقره است بعد از بیان داستان بنیاسرائیل که خداوند الطافی را شامل حال آنها کرد و از شرّ فرعون نجات پیدا کردند و در مواقع حساس خداوند مشکلات آنها را حل کرد و گوسالهپرست شدند و بعد توبه کردند، خداوند توبه آنها را پذیرفت و در آن جریان قتلی که پیدا شد و اختلافاتی که در مورد قاتل داشتند، خداوند کمک کرد و قاتل را به آنها نشان داد، از آسمان مائده برای آنها نازل شد و خلاصه خداوند الطاف بسیاری به قوم بنیاسرائیل کرد.
تفسیر آیه 74:بعضی از افراد هر چه بیشتر به آنها لطف شود سنگدلتر میشوند و بهجای اینکه ایمانشان قویتر شود و تقوا و معنویتشان تکامل پیدا کند، بدتر میشوند. اشخاصی که لیاقت محبت و لطف ندارند، بجای اینکه در اثر این محبتها و الطاف الهی، اعتقاد و ایمان و تقوایشان بیشتر شود، به دنبال فساد و فحشا و گناه میروند و خدا را فراموش میکنند. شما میبینید کسانی هستند که در همه حال به یاد خدا هستند چه در سلامت و چه در بیماری، چه در فقر و چه در ثروت؛ در مقابل نیز کسانی هستند که تا زمانی که حال خوبی دارند و مشکلی ندارند، خدا را فراموش میکنند و هنگام سختی و ناخوشی خدا را یاد میکنند.
بنیاسرائیل همچنین کسانی بودند که هر چه لطف خدا بیشتر شامل حالشان میشد بیشتر طغیان میکردند خداوند متعال در قرآن میفرماید: ﴿ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم ﴾ شما سنگ دل شدید، اینهمه الطاف پروردگارتان را دیدید ولی تشکر نمیکنید ولی سنگ دل شدید﴿ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم﴾ قسیّ القلب شدید. قلوب برای بنیاسرائیل زمان حضرت موسی علی نبینا و آله و علیهالسلام است ولی تابعان آنها یعنی کسانی که از بنیاسرائیل تبعیت کردند، الآن موجود هستند. خداوند در زمان پیغمبر صلیالله علیه وآله به آنها میگوید شما قسیّ القلب شدید ﴿قُلُوبُكُم﴾ «کُم» یعنی شما که الآن موجود هستید، اینها که زمان حضرت موسی نبودند اینها جزو پیروان حضرت موسی و بنیاسرائیل هستند.
خداوند میفرماید شما هم قسیّ القلب هستید داستانهای آنها را شنیدید و بازهم پیروان آنها هستید شما خودتان قسیّ القلب هستید به همین خاطر در آیه ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُهم نیامده است. ﴿مِّن بَعْدِ ذَلِكَ ﴾ اینهمه الطاف الهی شامل حالتان شد بازهم شما قسیّ القلب هستید، ﴿فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ﴾ آنقدر قسیّ القلب هستید که مانند سنگ میمانید ﴿أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً ﴾ سنگ باز از شما بهتر است و محاسنی دارد ولی شما آنقدر قسیّ القلب هستید که از سنگ بدتر هستید. هر چیزی را بهسختی بخواهند یاد کنند میگویند مثل سنگ میماند ولی شما از سنگ بدتر هستید ﴿وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ ﴾ گاهی از میان همین سنگهای سخت آبهایی میجوشد و چشمههایی ایجاد میشود، ولی قلبهای شما آنقدر سخت شده که هیچ نهر آبی از آن تولید نمیشود هیچ چشمه زلال معرفتی از آن جوشان نمیشود شما قلبتان را بهگونهای سیاه و آلوده کردهاید که هیچ فایدهای ندارد.
﴿وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ ﴾ سنگها وقتی شکافته میشوند نهرهایی از میان به وجود میآید. ﴿وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاء﴾ سنگها گاهی شکافته میشوند و یک آبی هرچند کم از آنها پدید میآید ﴿وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللّهِ﴾ بعضی سنگها از ترس خداوند فرومیریزند. در همان عالم ولایت تکوینی خداوند که در آنها حاکم است اینها برای خودشان عبادت و خشیت و توجهی دارند و امر خداوند را امتثال میکنند؛ اما این قلبهای شما (بنیاسرائیل) بهقدری قسیّ و سخت شده که هیچ تراوش و جوشش معنوی ندارید ﴿وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴾ خداوند ازآنچه شما میکنید غافل نیست و به اعمال شما آگاه است. از این آیه شریفه چند نکته استفاده میشود:
نکته اول: یک نکته که از این آیه شریفه استفاده میشود که یکی از صفات رذیلهای که شاید بتوانیم بگوییم یکی از بدترین صفات رذیله یک انسان این است که قسیّ القلب باشد. شما میبینید داعش و امثال آنها چه قساوت قلبی داشتند! کشتن یک انسان این خودش یک مطلب است اما با این وضع فجیعی که اینها با مردم برخورد میکردند، کاشف از آن قساوت قلبشان بود. بنیاسرائیل هم همینطور هستند یعنی یک روحیه قسیّ القلب دارند که دلشان برای هیچچیز و هیچکس در این عالم نمیسوزد و فقط به فکر خودشان هستند. این مرض روحی یکی از امراض خیلی زشت است که خداوند اشاره میکند که انسان نباید قسیّ القلب باشد، باید رئوف و رحیم باشد و بامحبت باشد.
نکته دوم: غفلت و دوری از خداوند باعث قساوت قلب میشود؛ یعنی هر چه انسان توجهش به خداوند بیشتر باشد و الطاف خداوند را بشمارد و یادآوری کند که خداوند به من این لطف و محبت را کرد، رقّت قلب او بیشتر شده و از قساوت قلب دورتر میشود.
این الطافی که خداوند به شما کرده و در طول عمر شما اتفاق افتاده است را به یادآورید؛ گاهی محاسبه کنید که امسال چقدر لطف خدا شامل حال من بود، این توجه به خداوند باعث میشود قساوت قلب یک مقدار کم شود و در مقابل، غفلت از خداوند باعث میشود که انسان غرق در شهوت و فساد مادیات بشود و قساوت قلب برایتان پیدا میشود.
الآن اگر یک مرغ را جلوی شما بکشند از دستوپا زدن مرغ ناراحت میشوید اما بعد از مدتی انسان در اثر غفلت به حالتی میرسد که مثل داعش میشود؛ اما توجه به خداوند باعث میشود که انسان از این غفلت و قساوت قلب خارج شود.
توجه داشته باشید که قساوت قلب بر اعمال انسان تأثیر میگذارد؛ یعنی در برخورد با اطرافیان، قساوت قلب بروز کرده تأثیر زیادی در عمل انسان میگذارد. انسانی که قسیّ القلب است در برخورد با همسر و فرزندانش یک نوع برخورد دارد و انسانی که رحیم القلب و مهربان است به نحو دیگری برخورد میکند. اینطور نیست که بگوییم با قلبش کاری نداریم بلکه همین قلب در عمل تأثیرگذار است. لذا خداوند میفرماید ﴿وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴾ این عمل شما مسبب از قلب شماست وقتی قلب قسیّ شد، اعمال شما متأثر از آن قلب است و منشأ اعمال خلافی که در جامعه انجام میشود همان قلب قسیّ است و اینکه میبینید یک نفر سه هزار میلیارد را میخورد و میدزدد، این اثر قساوت قلب است. این شخص دلش به حال کسی نمیسوزد و آن قساوت قلب باعث شده که این حالت برایش به وجود آید و این در تمام اعمال تأثیرگذار است. قلبی که باید منشأ معارف و حقایق باشد درصورتیکه قسیّ شود، اعمال انسان را تحت تأثیر قرار میدهد و انسان را به انحراف میکشاند.
این آیه شریفه برای ما درس بزرگی است که نگذاریم قلبمان قسیّ شود، همه ما قساوت قلب راداریم، اینکه ما در حال خوشگذرانی هستیم و دیگران در حال نابود شدن هستند، این نوعی قساوت است، اما باید سعی کنیم که این قساوت را کم کنیم و به دیگران توجه داشته باشیم و مهربان باشیم.