1403/09/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر قرآن/سوره بقره /آیه 213
﴿کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْکُمَ بَيْنَ النَّاسِ فيمَا اخْتَلَفُوا فيهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فيهِ إِلاَّ الَّذينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ فَهَدَي اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ يَهْدي مَنْ يَشاءُ إِلي صِراطٍ مُسْتَقيمٍ﴾[1]
صحبت در تفسیر آیه دویستوسیزدهم سوره بقره است. خداوند متعال در این آیه میفرماید: «کانَ النّاسُ أُمَّةً واحِدَةً.» در آغاز خلقت، انسانها یک امت واحد و متحد بودند و اختلافی میانشان وجود نداشت. همه در هماهنگی و دوستی به سر میبردند.
مرحوم امام خمینی (اعلی الله مقامه الشریف) میفرمودند: اگر تمام انبیا در یک جا گرد هم آیند، هیچ اختلافی میان آنان نخواهد بود. به همین ترتیب، اگر انسانهای صالح، متدین و مؤمن در کنار هم زندگی کنند، دلیلی برای بروز اختلاف وجود ندارد. اختلافها عمدتاً از هوای نفس، دنیاپرستی، حسادت، تجاوز به حقوق دیگران و خروج از چارچوب قوانین ناشی میشود. در آن دوران ابتدایی، هوای نفس و خودخواهی میان انسانها نبود و همین امر موجب میشد که اختلافی میانشان ایجاد نشود.
بعثت انبیا برای رفع اختلافات:
در ادامه آیه آمده است: ﴿فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ﴾ علت اصلی فرستادن انبیا، بروز اختلاف میان مردم بود. زمانی که انسانها دچار تفرقه شدند، خداوند پیامبران را برای رفع این اختلافات مبعوث کرد. وظیفه انبیا بشارت و انذار بود؛ آنان به مردم بهشت و نعمتهای الهی را بشارت میدادند و از جهنم و عذاب آن انذار میکردند.
در این آیه، ابتدا "مبشرین" (بشارتدهندگان) ذکر شده و سپس "منذرین" (انذاردهندگان). برخی مفسران بر این باورند که این تقدم به دلیل سبقت رحمت الهی بر غضب اوست. البته این قاعده همیشگی نیست، زیرا در برخی آیات دیگر، "منذرین" پیش از "مبشرین" آمده است.
کتابهای آسمانی و نقش آنها در هدایت:
خداوند در ادامه میفرماید: ﴿وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ﴾ به همراه انبیا، کتابهای آسمانی نیز نازل شد تا مردم به وسیله آن هدایت شوند. این کتابها برای حل اختلافات انسانی طراحی شدهاند، زیرا قوانین بشری به دلیل وابستگی به منافع شخصی و هواهای نفسانی، توانایی رفع اختلافات را ندارند. در مقابل، قانون الهی بر پایه حق و عدالت بنا شده است. لذا میبینیم در غرب و شرق عالم قانون وجود دارد ولی این قانونها کفایت نمیکند، جنایت بعد از جنایت انجام میدهند چون به هیچ قانونی پایبند نیستند و اگر قانونی هم هست، قانون بشری است و قانون بشری هم طبق منافع شخصی خودشان تنظیم کردهاند و جنبه خدایی ندارد ولی قانون خدا قانون حق و عدالت است و انسان در مورد اختلافها باید قانون خدا تمسک کند که همان قانون عدالت است.
﴿وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْکُمَ بَيْنَ النَّاسِ فيمَا اخْتَلَفُوا فيهِ﴾ تورات، انجیل و قرآن، که از طرف خداوند بر انبیا نازل شدند که به وسیله آن کتاب و قانون الهی بتوانیم اختلافات را رفع کنیم. پس برای رفع اختلافات باید از کتاب الهی استفاده کنیم نه از قانونهای بشری، چون قانونهای بشری بر اساس منافع و هواهای نفسانی نوشته شده است.
﴿وَ مَا اخْتَلَفَ فيهِ إِلاَّ الَّذينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ﴾ این کتابهای الهی مورد پذیرش و قبول مردم بودند، مگر آن دسته که به دلیل حسادتها و خواستههای مادی، این کتابها را رد کردند. این مخالفتها با وجود دلایل روشن و معجزات انبیا صورت میگرفت و ﴿بَغْياً بَيْنَهُمْ﴾ اغلب از روی حسادت و ظلم و دشمنی بود.
هدایت الهی برای مؤمنان واقعی:
در ادامه آیه آمده است: ﴿فَهَدَى اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ﴾ خداوند کسانی را که ایمان واقعی داشتند و مسیر حق را انتخاب کرده بودند، به راه راست هدایت کرد. این هدایت نتیجه توکل و سپردن امور به خداوند است.
انسان باید از ابتدای روز، خود را به خدا واگذار کند و بگوید: «خدایا، خودت راه درست را به من نشان بده.» اگر این توکل وجود داشته باشد، خداوند او را به مسیر حق هدایت میکند. دعاها، تعقیبات نماز و توسل به خداوند، ابزارهای مهمی برای حفظ این ارتباط هستند.
حتی اگر انسان گاه دچار لغزش شود، اما نیتش خالص باشد و از خدا هدایت بخواهد، خداوند او را یاری میکند. بگویید: «یا مَن یَعلم ُ إهدِ مَن لا یَعلَمُ» خداوند مهربان، بندگانی را که به سوی او بازگردند، میپذیرد و به راه درست هدایت میکند.
قوانین بشری در مقابل قانون الهی:
آیه به ما میآموزد که قوانین بشری به تنهایی نمیتوانند عدالت را برقرار کنند. این قوانین، که بر اساس منافع شخصی و ملی تنظیم شدهاند، در بسیاری از موارد باعث جنایت و ظلم میشوند. نمونههای بارز این موضوع، جنایاتی است که در غزه یا دیگر نقاط جهان رخ میدهد. تنها با تمسک به قوانین الهی، که بر پایه عدالت و حق هستند، میتوان اختلافات را برطرف کرد.
در مسیر خدایی و خدمت به امام زمان (عج)
همواره باید خودمان را در خدمت خداوند و امام زمان (عج) بدانیم. هرکدام از ما باید بگوییم: «من سرباز امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) هستم، مسیرم خدایی است.» اگر چنین نیتی داشته باشیم، خداوند نیز به ما کمک خواهد کرد. این کمک الهی در زندگی بزرگان و شخصیتهای برجستهای مانند حضرت امام خمینی(رحمه الله) و مقام معظم رهبری نیز به وضوح دیده میشود. سخنان حکیمانه و دلنشینی که از زبان آنها خارج میشود، نه تنها نتیجه تفکر شخصی آنها بلکه نشانه هدایتهای الهی است.
وقتی کسی مسیر خدایی را انتخاب کند، خداوند راه را برای او باز میکند و مشکلاتش را حل میکند. حتی اگر فرد فکر کند آماده نیست یا مطالعه کافی نداشته، ولی منبر و سخنرانی پیش آمد و خداوند به شکلی او را یاری میکند. به شرط آنکه او خود را وقف خدا و امام زمان کند و بگوید: «خدایا، من مسیرم را انتخاب کردهام. مرا یاری کن، آبروم را نبر و مشکلاتم را حل کن.» این برای کسی است که در مسیر قرار گرفته است.
هدایت الهی برای مؤمنان واقعی:
در آیه آمده است: ﴿فَهَدَى اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ﴾ خداوند کسانی را هدایت میکند که ایمان واقعی داشته باشند و مسیر خدایی را انتخاب کرده باشند. اگر از ته دل بخواهیم و بگوییم: «من نوکر امام زمان هستم، مرا در مسیر درست نگه دار»، خداوند این خواسته را اجابت میکند. البته انسان ممکن است دچار خطا و گناه شود، اما مهم این است که فوراً استغفار و پشیمانی کند.
افرادی که در مسیر الهی حرکت میکنند، ممکن است اشتباهاتی داشته باشند، اما این اشتباهات نباید آنها را از مسیرشان منحرف کند. باید همواره به خود یادآوری کنیم که ما سرباز امام زمان هستیم و نباید از مسیر خدایی فاصله بگیریم. هرگاه گناه یا خطایی رخ داد، باید فوراً توبه کنیم و به مسیر بازگردیم.
نقش قوانین الهی در حل اختلافات:
قوانین بشری توانایی حل اختلافات و مشکلات جوامع را ندارند. این قوانین اغلب بر پایه منافع مادی و نفسانی بنا شدهاند. در مقابل، قوانین الهی بر پایه حق و عدالت استوارند و میتوانند اختلافات را به درستی حل کنند. امروز در دنیا میبینیم که قوانین کشورهای غربی مانند آمریکا و اروپا نه تنها اختلافات را حل نمیکنند، بلکه جنایت، استعمار و استثمار را تشدید میکنند. مثال بارز آن، ظلمهایی است که در غزه صورت میگیرد.
اختلافات آگاهانه و جاهلانه:
اختلافات میان مردم اغلب به دلیل منافع مادی، هوای نفس، مقامطلبی و پولپرستی است. خداوند تنها کسانی را هدایت میکند که شایستگی آن را داشته باشند. اختلافات آگاهانه، که از روی هوای نفس و عمدی صورت میگیرد، بسیار خطرناکتر از اختلافات جاهلانه است. اگر اختلاف میان دو عالم رخ دهد، خطرناکتر از اختلاف میان جاهلان است؛ زیرا عالم، با آگاهی کامل در مسیر اشتباه قرار میگیرد و به سختی میتوان او را نصیحت کرد.
غالبا اختلافاتی که در این دنیا وجود دارد، به خاطر مسائل مادی است، به خاطر پول و مقام و قدرت است. این اختلافات به خاطر خدا نیست و کسانی که میگویند ما به خاطر مسائل معنوی با شما میجنگیم دروغ میگویند.
نتیجهگیری:
انسان باید همواره در مسیر خدایی حرکت کند و خود را به خدا بسپارد. اگر در جاده الهی قرار گرفتیم، با وجود فراز و نشیبها، خداوند ما را یاری خواهد کرد. اما اگر از این مسیر منحرف شویم، فاصله ما با خدا و امام زمان روز به روز بیشتر خواهد شد. بنابراین، هرگاه خطایی کردیم، باید فوراً به سوی خدا بازگردیم و از او طلب آمرزش کنیم. به یاد داشته باشیم که مسیر خدایی، مسیر نجات و سعادت است.