1403/07/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر قرآن/سوره بقره /آیه 205
﴿وَ إِذا تَوَلَّی سَعی فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فيها وَ يُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ﴾[1]
صحبت در تفسیر آیه دویست و پنجم سوره بقره است. یکی از صفات بارز منافقان این است که ﴿وَ إِذا تَوَلَّی سَعی فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فيها﴾. انسانها تا زمانی که قدرت ندارند، یک اخلاقی دارند، ممکن است از نظر ظاهر بگویید انسان مظلوم و سر به راهی است ولی وقتی که قدرت میگیرد، همین شخص، عوض میشود. این کاشف از این مطلب است که آن اخلاق ملکه او نبوده است و از ریشه آدم خوبی نبوده است. در ضرب المثل میگویند آب ندیده وگرنه شناگر قابلی است. تا زمانی که قدرت نگرفته هر چه بگویی میگوید چشم، ولی وقتی قدرت میگیرد، فساد میکند و مردم را بیچاره میکند.
الآن میبینید که جلوی اسرائیل را باید با جنگ و دعوا و موشک گرفت. اسرائیل طغیانگر است و به یک چیز قانع نیست. بعضی افراد تا یک حد قانع هستند ولی بعضیها اصلا قانع نیستند و وقتی قدرت میگیرند، کسی نمیتواند جلودارش باشد ﴿وَ إِذا تَوَلَّی﴾ وقتی قدرت میگیرد و میگوید من ولی شما هستم، ﴿سَعی فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فيها﴾ به دنبال فساد است و فقط میخواهد حکومت خود را حفظ کند و در جامعه فساد کند.
انسان باید شخصی را پیدا کند که عوض نشود و شخصیت و ملکات اخلاقی واقعی داشته باشد، عدالت واقعی داشته باشد، اما اکثر افراد اینگونه نیستند و وقتی قدرت میگیرند، عوض میشوند و نمیتوان با آنها صحبت کرد؛ تا الآن اظهار ارادت میکرد ولی الآن که قدرت گرفته جواب سلام را هم نمیدهد. اینگونه افراد انسانهای بی ریشهای هستند که هیچ اعتباری ندارند و نمیشود به آنها اعتماد کرد. در مقابل بعضی افراد هستند که وقتی قدرت میگیرند، تواضع و محبتشان بیشتر میشود.
افراد، این دو دسته هستند: یک دسته کسانی هستند که وقتی قدرت میگیرند دیگر جواب سلام هم نمیدهند ﴿وَ إِذا تَوَلَّی سَعی فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فيها﴾ وقتی قدرت گرفتند، سعی میکند در زمین تا اینکه در زمین افساد کند، ﴿وَ يُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ﴾ افساد که میکند، هم زراعت را از بین میبرد و هم نسل را.
مراد از حرث:
حرث به معنای زراعت و کشاورزی است؛ ﴿نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ﴾[2] اینکه در اینجا زنان حرث خوانده شدهاند از این جهت است که زنان بچهدار میشوند و ازدیاد نسل توسط زنان محقق میشود. آمریکا و اروپا فسادهایی که ایجاد میکنند، در ابعاد مختلف است و یکی از آن فسادها زنان هستند؛ یعنی زنها را فاسد میکنند و از این طریق مردها و خانواده و بچهها و نسل انسان را فاسد میکنند. این نابودی به خاطر این است که حکومت خود را حفظ کنند؛ همه به خودشان مشغول باشند و به آنها کاری نداشته باشند.
وقتی همه به فکر گرفتاری و شهوت خود هستند، کاری به حکومت ندارند. حکومت ریاست خودش را میکند پول خود را میخورد و مقاصد و اهداف شوم خود را پیش میبرد. اینها چنین افرادی هستند.
معنای تولی:
تولی به دو معنا میآید: یکی به معنای ولایت و سلطنت است و یکی به معنای اعراض است. اگر به معنای حکومت باشد، همین تفسیری بود که عرض شد و اگر به معنای اعراض باشد، معنایش این است که کسانی که از خدا اعراض میکنند و رویگردان هستند، مبتلی به فساد میشوند و در زمین فساد میکنند؛ یعنی دیانت و احکام را کنار میگذارند.
صالحان وقتی حکومت میکنند، ﴿الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ آتَوُا الزَّكَاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ﴾[3] اقامه نماز میکنند و زکات میدهند و مردم را امر به معروف و نهی از منکر میکنند. در مقابل افراد غیر صالح که اگر قدرت بگیرند، در زمین فساد میکنند. تهاجم فرهنگی که شما میبینید و مواد مخدر، نابودی اقتصاد و نابودی نسل و موراد دیگر، نتیجه حکومت حاکمان جور است.
آیا حاکمان جور باعث فساد نسل و حرث میشوند؟ یعنی علت تامه حاکمان جور هستند یا اینکه خود مردم عوض میشوند؟ ﴿إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾[4] ممکن است حاکم به دنبال فساد نباشد و به دنبال حکومت خودش است ولی مردمی که گذاشتهاند آن شخص حاکم شود، مقصر هستند و آن تقصیر باعث فساد باشد. اینکه مردم در مقابل ظلم نمیایستند و ظلم را تحمل میکنند، باعث زیاد شدن فساد در جامعه میشود. این آیه به دو صورت قابل تفسیر است: گاهی خود حاکم فساد را ایجاد میکند و ترویج بیحجابی و فساد میکند، این درجه بالا است. اما گاهی هم حاکم به دنبال فساد نیست ولی مردمی که قبول کردهاند که چنین شخصی حاکم شود، تغییر پیدا کرده و بیغیرت شدهاند انسانهایی شدهاند که در مقابل ظلم نمیایستند، به طور طبیعی فسادشان زیاد میشود.
آیه ﴿ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ﴾[5] هم مؤید معنای دوم است؛ یعنی خود مردم باعث به وجود آمدن فساد در جامعه هستند. به هر حال هر دو صورت قابل تصور است.
منظور از نسل:
نسل به معنای بچهها است. در این آیه نسل یک معنای حقیقی دارد که یعنی بچهها را نابود میکنند، حالا یا اخلاق آنها را یا دین و یا وجود آنها را از بین میبرند. اسرائیل الآن دارد نسل کشی میکند؛ یعنی زنان و بچهها و انسانها را نابود میکند. این مصداق ﴿وَ يُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ﴾ است.
میتوان گفت منظور از نسل، انسانیت است. شما الآن ببینید سازمان ملل، آمریکا و اروپا که اسرائیل جنایتکار را تأیید میکنند، انسانیت را نابود میکنند، بحث یک نفر و دو نفر نیست، بحث این است که انسانیت در دنیا زیر سؤال رفته؛ یعنی اینها انسان نیستند. اینها اسرائیل را تأیید میکنند؛ یعنی کار اسرائیل درست است، این خیلی خطرناک است. کسی که ظالم و ستمگر است و انسانها را میکشد و از بین میبرد و دیگری این را وظیفه قانونی او تعیین میکند و میگوید این کار درست است و اسرائیل باید این کار را بکند. الآن آمریکا و اروپا که به اصطلاح مترقیترین کشورهای جهان هستند، با این حرکات و تأیید کردن، انسانیت را از بین میبرند؛ یعنی دیگر انسانیتی وجود ندارد. وقتی هر روز کارهای اسرائیل را تأیید میکنند و اسلحه میدهند و کمک میکنند و وظیفه خود میدانند که به این رژیم ظالم کمک کنند، یعنی انسانیت در جامعه از بین رفته است و این در تاریخ میماند.
پس میتوان برای نسل یک معنای حقیقی بیان کرد که به معنای بچهها است و هم میتوان یک معنای کنایی برای آن بیان کرد که منظور از نسل، انسانیت است.
منظور از فساد:
﴿وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ﴾ گاهی فساد، شخصی است؛ یعنی شخص در خانه خودش فساد می کند و گاهی نوعی است؛ یعنی مردم در نوع این فساد را انجام میدهند. فساد گاهی فکری و عقیدتی است مثل وهابیت که فساد عقیدتی است و گاهی فساد اخلاقی است و در ملکات اخلاقی فساد دارد، قسی القلب است و ملکات رذیله دارند، ملکات فاضله ندارند و گاهی جهل مرکب دارند؛ یعنی خودشان هم نمیدانند که این فکر و عقیده اشتباه است. لذا مراتب فساد مختلف است. ﴿وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ﴾ شامل فساد عقیدتی و فکری و اخلاقی و انواع مختلف فساد میشود.