1403/02/26
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر قرآن کریم/ تفسیر سوره بقره/ آیه 202
صحبت در تفسیر آیه 202 سوره بقره است.
﴿أُولَٰئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ﴾[1]
آنها از کار (و دعای) خود، نصیب و بهرهای دارند؛ و خداوند، سریع الحساب است.
در آیات قبل صحبت شد که در دعاهای خود هم دنیا و هم آخرت را از خداوند بخواهید و اینچنین نباشد که وقتی دعا میکنید فقط دنیا را از خداوند مطالبه کنید و خواسته شما فقط دنیا باشد، بلکه هر دو را از خداوند متعال بخواهید ﴿آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً﴾[2] . این در مقابل افراط و تفریطهایی است که برخی دارند. بعضیها فقط دنبال دنیا هستند و بعضیها فقط آخرت را میخواهند و کاری به دنیا ندارند. اینها هیچکدام تعادل نیست بلکه تعادل آن است که انسان هم دنیا و هم آخرت را از خداوند بخواهد. اگر این تفکر در شما حاکم شد أُولَٰئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ، شما نصیب و بهره از کارهای خود خواهید داشت. یعنی اگر از خداوند متعال هم دنیا و هم آخرت را بخواهید نصیب و بهره خواهید برد.
معنای نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا
آیا به معنی این است که چون دعا کردید این نصیب را دارید؟ یا مربوط به تلاش و سعیی است که انجام دادهاید؟
نصیبٌ مِمَّا كَسَبُوا؛ یعنی خدمات و کارهای خیری را انجام دادهاید و در ضمن دعا هم کردهاید. انسان فعال و عاقل کسی است که کارهای خوب را انجام میدهد و دعاهای خوبی هم میکند، هم اعمال صالح دارد و دعاهای خوبی هم میکند، هم دنیا را میخواهد و هم آخرت را. پس مما کسبوا به معنای مما دعوا نیست، چون خداوند فقط به دعا کردن همه چیز را نمیدهد بلکه انسان باید کسب بکند و با اعمال صالح کارهای خیر انجام بدهد و در ضمن دعا هم بکند. اعمال خیر یک تأثیر دارند و دعا هم یک تأثیر دیگر دارد.
سریع الحساب بودن خداوند
وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ
نکتهای که در این آیه شریفه وجود دارد این است که خداوند سریع الحساب است. مثلاً انسان توسط رایانه در یک لحظه نتیجه زحمات عمل یک نفر در طی ده سال را میبیند. خداوند متعال میفرماید: ﴿وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا﴾[3] و بهرهات را از دنیا فراموش مکن؛ خداوند فراموش نمیکند و همه اعمال انسان در رایانه خداوند ثبت و ضبط است و همه کارهای دنیوی و اخروی انسان در آنجا معلوم است ﴿وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ غَيْرَ مَنْقُوصٍ﴾[4] و ما نصیب آنان را بیکم و کاست خواهیم داد! کوچکترین اعمال انسان در آنجا ثبت است و یک مورد پیدا نمیشود که بگویی این یک مورد کار خیر من فراموش شده است. خداوند متعال سریع الحساب است و در قرآن نیز میفرماید: ﴿وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ﴾[5] و او، سریعترین حسابگران است! سرعت حساب خداوند متعال از هر رایانهای سریعتر است. سریع الحساب از اسماء الله است.
نکته دیگری که در رابطه با سریع الحساب بودن خداوند وجود دارد این است که ﴿إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾[6] (رستاخیز مردگان برای ما مشکل نیست؛ زیرا) وقتی چیزی را اراده میکنیم، فقط به آن میگوییم: «موجود باش!» بلافاصله موجود میشود. کارهای خداوند کُن فیَکون است یعنی وقتی کُن میگوید آن چیز همان لحظه وجود پیدا کرده است و زمان در آن وجود ندارد که گفته شود یک دقیقه یا یک ساعت دیگر موجود میشود، خیر؛ همان لحظه موجود است.
آیا صفت سریعالحساب از صفات ذات است یا از صفات فعل است؟
صفات ذات:
صفات ذاتیه، صفاتی هستند که در توصیف ذات الهی به آنها، تنها تصوّر ذات کافی بوده و هر یک از آن صفات با توجه به نوعی از کمال، از ذات الهی انتزاع میشوند مانند حیات، علم، قدرت و اراده. به عبارت دیگر تصوّر ذات خداوند در اتصاف خداوند به آن صفت، کافی است. صفاتی مانند حیات، علم و قدرت، صفات ذاتی باری تعالی هستند یعنی خداوند حیّ است، خداوند عالم است، خداوند قادر است. وقتی ذات خداوند تصوّر میشود، صفات حیٌّ، عالمٌ، قادرٌ از آن ذات انتزاع میشود.
صفات فعل:
صفات فعلیه، صفاتی هستند که از رابطه خدا با مخلوقات انتزاع میشوند همچون خالقیت و رازقیت. مثلاً گفته میشود: الله تعالی رازقٌ، یعنی به بندگان خود روزی میدهد.
حالا سؤال این است که آیا سریع الحساب از صفات ذات است یا از صفات فعل خداوند متعال؟
در اینجا مفسرین چند نظر دارند:
۱) برخی گفتهاند سریع الحساب جزو صفات ذات پروردگار است؛ یعنی تصوّر ذات باری تعالی ملازم است با سریع الحساب بودن خداوند متعال.
۲) و برخی دیگر گفتهاند سریع الحساب جزو صفات فعل پروردگار است؛ یعنی خداوند متعال زمانی که میخواهد اعمال بندگان را محاسبه بکند، سریع الحساب است. مانند رازقیّت و خالقیّت خداوند متعال.
۳) و برخی گفتهاند: برزخ بین صفات ذات و صفات فعل باری تعالی است؛ یعنی از یک جهت جزو صفات ذات است که ذات باری تعالی سریع الحساب است و از یک جهت دیگر که اعمال بندگان را محاسبه میکند جزو صفات فعل الهی است.
معنای کسب:
الکسب ما یجلب النفع أو تدفع الضرر؛ کسب نفع را جلب می کند و یا ضرر را دفع میکند. اگر انسان از خود ضرری را دفع بکند و یا منفعتی را جلب بکند به آن کسب گفته میشود. این کلمه در قرآن کریم هم در صالحات و هم در إثم و سیئات استعمال شده است مانند: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ﴾[7] و ﴿أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا ۗ﴾[8] .
نتیجهگیری:
با توجه به آنچه که بیان شد، باید گفت که مؤمنین باید متعادل باشند و از افراط و تفریط به دور باشند؛ یعنی فقط به دنبال دنیا یا فقط به دنبال آخرت نباشند بلکه هم باید خواهان دنیا باشند و هم خواهان آخرت. کسی که هم دنبال دنیا و هم آخرت است، این شخص طبق قرآن عمل میکند که هم حسنه دنیایی را انجام میدهد و لذات دنیای را میبرد و هم حسنه اخروی را. ولی توجه دارد که دنیای خود را به خاطر این انجام میدهد که درآخرت جایگاه بهتری داشته باشد. به عبارت دیگر دنیا را برای دنیا نمیخواهد بلکه دنیا را برای موفقیت بیشتر میخواهد. مثلاً انسان اگر غذای بهتری بخورد، بهتر میتواند عبادت بکند، بهتر میتواند درس بخواند، بهتر میتواند کار بکند. وقتی از لذائذ دنیا مانند سبزه، صفا و آب استفاده میکند، اعصاب آرامتر و روحیّه بهتری دارد و در کارهای خیر بهتر میتواند موفق باشد. این برنامهای است که قرآن کریم برای ما بیان فرموده است و ما وظیفه داریم طبق آن عمل کنیم.