1402/08/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر قرآن کریم /تفسیر سوره بقره /آیه 186
﴿وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي وَ لْيُؤْمِنُوا بي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ﴾[1]
صحبت در تفسیر آیه صد و هشتاد و ششم سوره مبارک بقره است. ﴿وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادي عَنِّي﴾ اگر بندگان من از تو که پیامبر هستی، در مورد من سؤال کنند، ﴿فَإِنِّي قَريبٌ﴾ من به آنها نزدیک هستم. ﴿أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ﴾ کسانی که مرا بخوانند، من به آنها جواب میدهم ﴿إِذا دَعانِ﴾ اگر مرا بخوانند، ﴿فَلْيَسْتَجيبُوا لي﴾ دعوت مرا بپذیرید ﴿وَ لْيُؤْمِنُوا بي﴾ به من ایمان آورید ﴿لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ﴾ شاید شما رشد پیدا کنید.
هر کس دعا میکند، دعایش مستجاب میشود. ﴿أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ﴾ کسی که مرا بخواند، جواب میدهم. درحالیکه شما میبینید خیلی از دعاها مستجاب نمیشود. علت این امر چیست؟
یکی از علل آن این است که ما خیر را نمیخواهیم. باید دقت کنیم که آنچه از خدا میخواهیم خیر باشد. دعا میکنیم که فلان شخص به بلا و مصیبت دچار شود، این خیر نیست، باید برای خودمان یا دیگران خیر دنیا و آخرت را از خداوند بخواهیم. مثلا از خدا بخواهیم شخص مورد نظر خانهدار شود، ازدواج کند، مشکلاتش حل شود. از خدا حرام و گناه نخواهید.
علت دوم خالصانه از خدا بخواهید إِذا دَعانِ از من بخواهید؛ معنایش این است که خالصانه بخواهید، از غیر خدا نخواهید. وقتی از جاهای دیگر مأیوس شدید، به هر دری زدید مشکل شما حل نشد، آنگاه از خدا بخواهید؛ وقتی که میدانید هیچ کس غیر از خدا نمیتواند مشکل شما را حل کند.
علت سوم این است که ایمان داشته باشید ﴿وَ لْيُؤْمِنُوا بي﴾ به من ایمان داشته باشید؛ یعنی اگر تردید دارید، خدا یا پیامبر(صلی الله علیه و آله) را قبول ندارید، یا اعتقاد قلبی کاملی ندارید، مانع استجابت دعا است. بعضی از مفسرین معنای دیگری را ارائه کردهاند که ﴿وَ لْيُؤْمِنُوا بي﴾ یعنی یؤمنوا بالاجابة به این معنا که به استجابت دعا ایمان داشته باشید؛ یعنی شما قبول کردهاید و یقین دارید که خدا دعای شما را اجابت میکند. ولی اگر تردید دارید که دعای شما مستجاب میشود یا نه، فایده ندارد. باید اعتقاد قلبی داشته باشید که خدا دعای شما را مستجاب میکند. من به خدا معتقدم، خدا را قبول دارم و میدانم که خدا دعای مرا اجابت میکند، اگر این اعتقاد را داشته باشید، خدا هم دعای شما را مستجاب میکند.
در تفسیر آیه قبل بیان شد که خداوند فرموده: ﴿فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ﴾[2] روزه بگیرید. این آیه ذیل آیه گذشته است؛ یعنی در ماه مبارک رمضان دعا خیلی مهم است. همانطور که میدانید زمان دعا خیلی مهم است و یکی از زمانهای مهم برای دعا کردن، ماه مبارک رمضان است و تأثیر زیادی دارد. یکی از زمانهای مهم برای دعا کردن، سحر است. یا وقتی باران میبارد، دعا کنید. مکان نیز در اجابت دعا تأثیر دارد، شما در حرم آقا اباعبدالله الحسین (علیه السلام) یا اعتاب مقدسه و مکانهای مقدس دعا میکنید و این دعاها مستجاب میشود.
پس هم زمان در دعا تأثیر دارد و هم مکان و حالتهای انسان نیز تأثیر دارد، حالت بکاء و گریه برای انسان حاصل شود، سحر بیدار شوید و نماز شب بخوانید و گریه کنید و از خدا بخواهید.
طلب از عالی به دانی، امر است؛ یعنی اگر عالی از دانی چیزی را طلب کند، امر است و اگر دانی از عالی چیزی را طلب کند، دعا و سؤال گفته میشود و اگر مساوی از مساوی چیزی را طلب کند، استفهام گفته میشود.
﴿وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ﴾ منظور از قریب، قرب مادی است یا معنوی؟ ﴿وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ﴾[3] به این معنا است که خداوند همیشه با شما است یا در سوره اعراف میفرماید: ﴿إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ﴾[4] به این معنا نیست که خدا جسم باشد و قریب باشد بلکه قرب معنوی مقصود است و تمام این آیات دلالت بر قرب معنوی دارد و به معنای نزدیک بودن لطف و رحمت پروردگار است.
﴿وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادي عَنِّي﴾ «عنّی» مفرد آورده شده ﴿فَإِنِّي قَريبٌ﴾ هم مفرد آورده شده اما در آیات دیگر میخوانید: ﴿إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَىٰ وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا﴾[5] در این آیه مفرد نیامده ﴿إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ﴾[6] ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ﴾[7] علت مفرد یا جمع آمدن این آیات چیست؟
خداوند گاهی در مقام اقتدار است و میخواهد قدرتش را به رخ مخاطبین بکشد، گاهی هم در مقام ابراز لطف و محبت است، جایی که در مقام لطف و امتنان است به صورت مفرد بیان میشود که مقداری خودمانی است و مثل اینکه میخواهد بگوید ما یکی هستیم، اگر عبد من باشید و به من ایمان داشته باشید، من با شما و همراه شما هستم و وقتی در مقام اقتدار است به صورت جمع میفرماید.
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ﴾[8] امر میکند و دستور میدهد که دعا کنید. ما باید دعا کنیم، کسانی که دعا نمیکنند و فکر میکنند خودشان مستقل هستند و میتوانند مشکلات خود را حل کنند، در قرآن تعبیر شده ﴿یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی﴾[9] اینها تکبر دارند. دعا کردن، تواضع در مقابل خداوند است؛ یعنی ما در مقابل خداوند، خود را کوچک شمرده و از خدا میخواهیم لذا آیه میفرماید: ﴿وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ﴾[10] ﴿إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ﴾ یعنی آن کسانی که دعا نمیکنند. کسانی که دعا نمیکنند، ﴿سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ﴾.
دعا کردن یک شرایط صحت دارد و یک شرایط کمال. نماز یک ارکان دارد و یک شرایط صحت و یک شرایط کمال. مستحباتی که در نماز وجود دارد، شرایط کمال نماز است. دعا کردن هم همینطور، شرایط صحت دعا چیست؟ من خیلی سریع میخوانم ولی هر کدام از اینها روایات زیادی دارد: اول: ایمان، دوم: اخلاص، سوم: یأس و ناامیدی از غیر خدا، چهارم: آنچه از خدا خواسته میشود ممکن و خیر باشد، پنجم: کسی که دعا میکند اگر بخواهد دعایش مستجاب شود، غذای حلال بخورد یا به عبارتی از حرام بپرهیزد، ششم: اداء حقوق مردم و مظالم بندگان خدا.
اما شرایط کمال دعا یعنی شرایطی که اگر وجود داشته باشد، ان شاء الله حتما مستجاب میشود: اول اینکه با وضو و غسل باشد که با طهارت دعا کنید، دوم اینکه دعاهایی خوانده شود که از معصومین(علیهم السلام) روایت شده، سوم: دعا با اسماء حسنای الهی مانند یاالله باشد، چهارم: قبل از دعا استغفار کند، پنجم: قبل و بعد از دعا، صلوات فرستاده شود، ششم: گریه کنید و بعد از گریه کردن دعا خوانده شود. اینها شرط کمال است، نمیگوییم لازم است، بلکه برای استجابت دعا این شرایط انجام شود، بهتر است. هفتم: دعا کردن در سحر، هشتم: دعا کردن در مکانهای متبرک، در کربلا و نجف، نهم: دعا کردن بعد از صدقه دادن، دهم: دعا کردن با ادب، یازدهم: هنگام دعا کردن دستها را بالا ببرید، دوازدهم: در دعا کردن فریاد نزنید و آرام و مخفیانه دعا کنید؛ یعنی کسی متوجه نشود چه میگویید، سیزدهم: دعا کردن برای همه، چهاردهم: دعا کردن برای تکمیل نفس و حوائج شرعی شما باشد، مثل دعای عاقبت به خیر شدن.